دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

امام محمد غزالی

No image
امام محمد غزالی

كلمات كليدي : غزالي، تهافت الفلاسفه، دكارت

نویسنده

زندگي غزالي

“ابو حامد محمد غزالي” در سال 450 يا 451 هـ در «طابران» (يكي از شهرهاي طوس) به دنيا آمد. پدرش مرد فقيري بود كه شغل پشم فروشي در بازار داشت و شايد به همين خاطر او را "غزالي" ناميدند.[1]

"غزالي" تحصيلات مقدماتي خود را در زادگاهش نزد "احمد رازكاني" آغاز كرد. سپس به نيشابور رفته و در درس "امام جويني" شركت نمود. بر اثر مطالعه و زحمات فراوان، در زمان اندكي جزء بزرگان و علماء محسوب گشت. از نيشابور به محضر "خواجه نظام الملك" وزير سلجوقي عازم و مورد استقبال و احترام واقع شد. در مجالس مناظره كه در حضور خواجه تشكيل مي‌يافت، به طور فعالانه شركت و به منازعه با بزرگان مي‌پرداخت، به طوري كه مشهور و سرشناس گشت و "نظام الملك" تدريس مدرسه نظاميه بغداد را به او واگذار كرد.

از جمله اساتيد بر جسته او علاوه بر "جويني" مي‌توان به "قاضي ابوالفتح" حاكم طوسي، "محمد بن احمد خواري" و "ابوسهيل محمد بن عبيدالله حفصي"[2] و از شاگردانش مي‌توان به "ابوالخطاب" و "ابن عقيل" كه از بزرگان اهل حنابله بودند،[3] اشاره كرد.

"ابو حامد" آثار زيادي از خود به جای گذاشته است كه از آن جمله مي‌توان به، «نصيحة الملوك، فضايل الانام، فارسنامه، كيمياي سعادت،[4] احياء علوم الدين، تهافت الفلاسفه، الوجیر في فروع الفقه، المستصفي،[5] سرالعالمين و كشف ما في الدارين و المظنون به علي غير اهله[6]» اشاره نمود.

سرانجام، پس از حدود نيم قرن زندگي، روز دوشنبه، جمادي‌الاخره سال 505 هـ در اقامت‌گاهش دار فاني را وداع گفت.[7]

غزالي و فلسفه:

نظريات غزالي در فلسفه بيشتر جنبه انتقادي دارد. او در آثار فلسفي خود ضمن ارائه گزارش ساده از آراء فيلسوفان، با باريك بيني و موشكافي به نقد آنها مي‌پردازد ابو حامد از استقلال فكري فوق العاده برخوردار بود و عليه فلسفه‌هاي ارسطويي و افلاطوني و نمايندگان مسلمان مثل فارابي و ابن سينا به مبارزه واقعي برخاست.

شايد بتوان عوامل چنين روحيه‌اي را در سه چيز دانست:

1- الگو قرار دادن عموي خويش در دوره جواني كه در كلام و فقه بسيار مشهور بود.

2- فضاي باز و آزادي تفكر و جرأت پرداختن به هر نوع مناظره در زماني كه در خدمت جويني بود. و نخستين تمايل تفكرات فلسفي او نيز از همين جا آغاز شد.[8]

3- اوضاع سياسي زمان زندگي او كه مصادف با عصر سوم عباسي و ضعف و انحلال بود. ظهور اسماعيليان و حسن صباح، تسلط سلجوقيان و حمله صليبيان از جمله حوادثي بود كه اوضاع را آشوب‌تر مي‌كرد.[9]

مطالعه سخت جريان كامل فلسفه يونان و تسلط بر مسايل و مشارب آن، منجر به تلخيص كتابي به عربي بنام «مقاصد الفلاسفه» گرديد. و توسط گوند سيالووس به لاتين ترجمه و به عنوان يك اثر مشايي اصيل، شمرده شد. به طوري كه آلبرت كبير، آكويناس، بيكن، نام غزالي را به همراه ابن سينا و ابن رشد بارها ذكر كردند. تاليف كتاب«تهافت الفلاسفه» كه با دقيق‌ترين جدل موجود در تاريخ فلسفه، حمله مخرّبي را بر رأي مشائيان اسلام، متوجه ساخت، اعتراض فيلسوفان را بر آورد و در كمتر از 100 سال، دو پاسخ از ابن رشد با تاليف كتاب «تهافت التهافت» و يك متكلم ترك (خواجه زاده) داده شد.

او در بيست مسأله (از مبدا گرفته تا معاد) به فلاسفه حمله و بسياري از آراء فيلسوفان مشايي را باطل ‌گرداد.

وقتي ترجمه فلسفه ارسطو به عربي مورد توجه غزالي واقع شد، با اسلوب منظم و دقيق به مطالعه آن پرداخت. در نتيجه علوم فلسفي را به رياضيات، منطق، طبيعيات، سياست، اخلاق و ما بعد الطبيعه تقسیم كرده و مفصلاً و سخت مشغول مطالعه آنان گرديد. بدين ترتيب او دريافت كه بزرگترين اشتباهات فيلسوفان الهي در آراء ما بعد الطبيعي است كه بر خلاف علوم رياضي و طبيعي متكي بر استدلال قطعي و تجربه اثباتي نيست، بلكه بر ظن و گمان استوار مي‌باشد.

غزالي در غرب نفوذ ديني و فلسفي بسياري پيدا كرد و آثارش مانند:

«تهافت الفلاسفه» در قرن ششم، «مقاصد» تحت عنوان منطق و فلسفه غزالي عرب و «النفس الانساني» ترجمه گرديد. "بار هبرايوس" فصل‌هاي بسياري از «احياء علوم الدين» را استنساخ و در كتابهاي خود جرح و تعديل كرد. در طول قرن هشتم سه فيلسوف شكاك غرب، تحت تأثير غزالي قرار گرفته و درباره مسئله عليت به استدلال پرداختند. اين سه نفر "پترايلي"، "نيكلارو تروكور" و "ويليام آكمي" بودند.[10]

غزالي و دكارت

دكارت مستقيماً يا غير مستقيم به تأثير پذيري از متفكران مسلمان اعتراف نكرده، اما خيلي مشكل است كه قبول كنيم او از موضع فلسفي غزالي به طور كلي بي خبر بوده و تحت تأثير آراء او قرار نگرفته باشد.

با توجه به نظريات غزالي در تاليفاتش و دكارت در كتابهاي: «تأملات در فلسفه اولي» و «اصول فلسفه» و «گفتار در روش» مي‌توان شباهتهايي بين اين دو را اين چنين بيان نمود:

1. هر دو تفكر فلسفي خود را از مطالعه نفس خود آغاز كرده‌اند.

2. هر دو صفات سلبي و ايجابي خداوند متعال را از مفهوم وجود واجب اخذ كرده‌اند.

3. مأیوسی هر دو از بزرگان فلسفه پس از مراجعه ابتدايي به اقوال و نظرات آنان.

4. هر دو در كتابهاي خود (المنقذ من الضلال) غزالي و (گفتار در روش دكارت)، بحث از زندگاني خود و سير تحول فكري خود مي‌كنند و فكر مي‌كنند عقائدي كه دارند از عقايد سنتي و موروثي آنان است نه از اقوال فلاسفه.

5. هر دو با استدلهاي يكسان به نتيجه مي‌رسند كه از طريق حواس نمي‌توانند به معرفت يقيني نايل گردند.

6. هر دو سعي مي‌كردند كه همه كتابهايي را كه به دستشان مي‌رسد، مطالعه كنند، و موضوعاتي كه هر دو در فلسفه، رياضيات، منطق، الهيات و طبيعيات ذكر مي‌كردند، مثل هم بود. در نتيجه دريافتند كه عقايد گذشتگان مفيد علم يقيني نيست و به همه علوم گذشته شكاك شدند.

7. روشهاي اينان عين هم، شيوه و جديدي را براي كشف حقيقت ابداع نمودند.[11]

بنابراين با اين شباهتها، مي‌توان به دزدي فرهنگي آثار مسلمانان توسط غربي‌ها پي برد كه در بخش بعدي به آن اشاره خواهد شد.

استعمار آراء و آثار اسلامي

تمدن اسلامي در اوج و شكوفايي خود، شاهد ثمره‌هايي در زمينه‌هاي مختلفي بود، كه غربيان از دستاوردهاي علمي و تأليفات مسلمانان بهره و به نام خودشان مطرح نمودند. آراء و آثار استادان مسلمان از جمله ابن سينا، رازي، ابن هيثم، غزالي، ابن رشد و ... آنان را مبهوت و متحير نمود. لذا پاپ‌ها و دستگاه‌هاي كليسا و دولت‌هاي غربي و مستشرقان آنها مصمم شده‌اند، براي فراگيري علم و تمدن مسلمانان و رشد علمي خود و پي ريزي مقدمات علمي يك نهضت فرهنگي و يك تمدن جديد گام‌هايي بردارند: انتقال علوم و تمدن اسلامي، ربودن كتاب‌هاي كتابخانه‌ها و نسخه‌هاي خطي و پژوهش‌هاي علمي در كتابهاي مسلمانان سه گام اساسي در اين زمينه بود.[12]

در اين راستا، متفكران غربي، آراء و نظريات انديشمندان اسلامي را با تغييرات جزئي بنام خودشان منتشر مي‌ساختند. از جمله آثار غزالي؛ مثلاً در باب منطق كتاب «مقاصد الفلاسفه» را «يوحناي» اسپانيايي ترجمه و به نام خودش چاپ كرد و حتي دكارت و كانت بعضي از مهم‌ترين انديشه‌هاي فلسفي خويش را از كتب فلسفي غزالي گرفتند و به نام خود مطرح نمودند.

و بي‌جا نيست كه شباهت‌هاي بسياري بين غزالي و دكارت وجود دارد.[13]

در يك نگاه كلي اگر ما به كارنامه اسلام در طول قرون گذشته گذري داشته باشيم؛ كتابها و كتابخانه‌ها، مدارس و دانشگاه‌ها، در علم طب و بيمارستانها، دارو سازي و علوم طبيعي، نجوم و رياضيات، فيزيك و شيمي، جغرافيا و جهانگردي، تاريخ نويسي، ملل و نحمل، عقايد و مذاهب، فلسفه، كلام و حكمت، هنرهاي زيبا، عرفان و ادب و... مسلمانان در سطوح عالی جاي داشته‌اند و غرب دندان طمع و غارت به آنها انداخت.[14]

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

سینمای پناهنده ; به بهانه اکران فیلم سینمایی تگزاس

سینمای پناهنده ; به بهانه اکران فیلم سینمایی تگزاس

نمایش فیلم تگزاس در روزهای اخیر نشان می دهد که مسعود اطیابی تغییر بزرگی در رویه فیلمسازی خود داده است. او که پیش از این با فیلمی درباره حوادث هشتاد و هشت نشان داده بود که در فکر پرداختن به مسائل جدی و حرکت در راستای سینمای اجتماعی است، حالا با تگزاس به جریان فیلم های پرفروشی پیوسته که اتفاقا بر خلاف فیلم قبلی اش دچار موانع ممیزی و عدم مجوز اکران نشده و با توجه به فضای سینمای ایران، سود قابل توجه‌ی را به جیب تهیه کننده واریز می کند.
مصادره و ماجرای غم انگیز زن در سینما

مصادره و ماجرای غم انگیز زن در سینما

هنوز و بعد از گذشت حدود سه ماه از جشنواره فیلم فجر(سی و ششم) و دیدن فیلم سینمایی مصادره ، طعم تلخ تماشای آن هم زمان با اکران های نوروزی و فروش بالای این فیلم ذایقه ام را می آزارد. مصادره را شاید بتوان اروتیک ترین فیلم سینمای ایران پس از انقلاب برشمرد. این فیلم به شدت بیمار است و گویا به جز شوخی های سخیف جنسی حتی با دستمایه کردن یک کودک یا نوجوان راهی برای خندان و شادکردن مخاطبانش ندارد.
گل دادن درخت پیر ; نگاهی به فیلم خجالت نکش

گل دادن درخت پیر ; نگاهی به فیلم خجالت نکش

خجالت نکش، یک فیلم مفرح است. فرحبخشی این فیلم نه از شوخی ها و تکه کلام ها، بلکه به جهت دنیای درونی فیلم است. دنیایی که در آن کودکی متولد می شود و پیری و گذر سن، مانعی برای زایش نیست. در روستای کوچک و کم جمعیت مهمت اباد، 231 نفر زندگی می کنند و این فیلم به ما می گوید که این جمعیت چگونه به اندازه یک نفر بیشتر می شود.
خوک های آوازه خوان ; نگاهی به فیلم خوک

خوک های آوازه خوان ; نگاهی به فیلم خوک

اگر تلاش فیلم خوک در این است که یک کمدی متفاوت در سینمای ایران باشد، باید گفت که در این کار موفق شده است. این فیلم توجهی به شوخی ها کلامی و متدوال در سینمای طنز ندارد. تا حد زیادی می کوشد که از مزیت های واقعیت استفاده کند و در مناسبات انسانی و روابط فردی آدم ها دخل و تصرفی نکند و همزمان از سوی دیگر پیروزمندانه از میدان واقعیت بیرون بیاید بدون آنکه هیچ باج و امتیازی به آنچه که ما واقعیت صدایش می کنیم داده باشد؛ خوک خود را در واقعیت محدود نمی کند.
فیلشاه، آغاز راهی جریان‌ساز در انیمیشن بومی

فیلشاه، آغاز راهی جریان‌ساز در انیمیشن بومی

صحبت از انیمیشنی سینمایی است که در فرم، تکنیک و ارائه مفاهیم به استاندارهای جهانی نزدیک شده و سعی دارد به‌دور از شعار و کلیشه به یک مقطع تاریخی با رگه‌های دینی بپردازد و آغازکننده راهی جریان‌ساز برای صنعت سینمایی انیمیشن در ایران باشد.

پر بازدیدترین ها

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʅ) علی(ع) و رابطه‌ او با ایرانیان

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (5) علی(ع) و رابطه‌ او با ایرانیان

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
کتاب تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان در فتوحات اسلامی

کتاب تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان در فتوحات اسلامی

پاسخ به برخي از شبهات تاريخي در زمينه روابط ايران و اعراب در طول تاريخ و كيفيت تعامل اعراب مسلمان و ايرانيان در فتوحات اسلامي و بعد از آن است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʉ) دست‌آورد ایرانیان از حمله اعراب

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (9) دست‌آورد ایرانیان از حمله اعراب

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʂ) نقش رأفت و منطق اسلام در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (2) نقش رأفت و منطق اسلام در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
Powered by TayaCMS