دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

حلم و تسلّط بر خود

No image
حلم و تسلّط بر خود

حلم و تسلّط بر خود

آیت الله شب زنده دار در معاشرت با اشخاص و اصناف مختلف، حوصله عجیبى دارد و بر خود مسلّط است. سخن مخالف را تحمل مى نماید و اگر طرف مقابل پذیرش جواب داشت، او را با منطق و استدلال قانع مى سازد و گرنه با سکوت و آرامش به مطلب خاتمه مى دهد.

«آیت الله شب زنده دار را در دوران سخت انقلاب تحت فشار قرار مى دادیم و زیاد از او سئوال مى کردیم که چرا با سرعت حرکت نمى کند، گاه مى شد با ایشان قهر مى کردیم. اما او مطابق وظیفه خود پیش مى رفت. بعد از پیروزى انقلاب به خاطر سئوالات از او عذرخواهى کردیم. در جواب گفت: شما به وظیفه خود عمل کردید و تکلیف خود را انجام دادید....»[28]

مخالفت با هواى نفس

«... این عالم پارسا از مرحله خود گذشته و مسائلى که براى بسیارى از اشخاص حلّ نشدنى است، برایشان حلّ شده است. وى در خطّى گام بر مى دارد که در زمان ما دو نفر در آن مسیر گامهاى بلند برداشته بودندمرحوم آیت الله العظمى سید احمد خوانسارى و مرحوم آیت الله شیخ مرتضى حائرى. آیت الله شب زنده دار با شخصیت دوم کاملاً مرتبط بود و از افادات ایشان بهره مند مى شد. هرگاه در مجالس سوگوارى خاندان عصمت و طهارت یا نماز جمعه شرکت مى کند از نشستن در صدر مجلس یا جاى ویژه به کلى ابا دارد و میان مردم مى نشیند و موجب زحمت براى کسى نمى شود... .

وقتى در ایام تبلیغى در زادگاهشان جهرم عهده دار نماز جماعت بود، تقیّد نداشت که حتماً امام جماعت باشد... گاهى به مساجد دیگر مى رفت و به امام جماعت آن مسجد اقتدا مى کرد، هر چند از شاگردان خود ایشان بودند.»[29]

«آیت الله شب زنده دار در موضوع امامت و بحث معاد در حدّ یک کتاب معمولى مطلب نگاشته و براى چاپ آماده کرده بودند. وقتى متوجه شد کتابهایى پیرامون موضوعات یاد شده نوشته و چاپ شده است، از چاپ و نشر نگاشته هاى خود صرف نظر کرد.»[30]

«یک روز سر درس کلمه اى را در سطور اوّلیه متن کتاب اشتباه خواندند. یکى از طلاّب اشتباه را تذکر داد. روز بعد فرمود دیروز آن صفحه از درس را اشتباه خوانده و توضیح دادم, دوباره آن درس را تکرار کرد.»[31]

رضا و تسلیم

از حالات خوش و جلوه هاى معنوى آیت الله شب زنده دار تسلیم در برابر مقدّرات الهى است. مشکلات و سختیهاى فراوانى در زندگى ایشان بود که همه را از این رهگذر توجیه کرد و بر خود آسان نمود. یکى از جریانات تأثر انگیزى که براى ایشان پیش آمد، درگذشت دختر جوانشان بود که در فصل جوانى با داشتن فرزندان خردسال دچار بیمارى صعب العلاج گردید و ایام بیمارى خود را در منزل پدر گذراند تا اینکه پیش چشم ایشان دار فانى را وداع گفت، و به راستى این پدر بزرگوار و مادر گرامى اش چه امتحان خوبى نزد خدا دادند... .[32]

حفظ آبرو و شخصیت افراد

آنچه از دیر زمان برایم محسوس بوده و هست، اهتمام کامل وى بر حفظ شخصیت افراد است. او سعى دارد چیزى نگوید یا کارى نکند که به آبروى کسى خدشه وارد شود.

نام اشخاص را با احترام مى برد و بر این سیره حتى در غیاب افراد مواظبت دارد. بنده با ایشان بسیار معاشرت داشته ام. یک مورد ندیدم کسى را تحقیر کند و یا کوچک بشمارد و یا فرد و افرادى را به استهزاء و مسخره بگیرد.

طبعاً انسانى خشک نیست و مزاج و شوخى در کلماتشان هست. محضرشان جاى غیبت افراد نیست. اگر کسى در حضورشان سخنى از دیگران گفت که متمایل به غیبت باشد، به سبک ملایم و به نحوى کار آن طرف را توجیه مى کند، بطورى که وجاهت و آبروى او حفظ شود و گوینده هم خجل و شرمسار نگردد و اگر راهى براى توجیه نیافت، در برابر آن گفتار سکوت مى کند و سخنى نمى گوید و گوینده هم راهى براى ادامه گفتار خود نمى بیند.[33]

مرید امام خمینى

آیت الله شب زنده دار از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام و از ارادتمندان مخلص وى به شمار مى رفت. از ایشان نقل شده است:

«بعد از پیروزى انقلاب اسلامى شبهاى ماه مبارک رمضان در مسیر خود به سمت منزل ایشان در بین راه دعاى افتتاح را مى خواندم. درست وقتى جلوى بیت امام مى رسیدم، جمله یُهلک ملوکاً... بر زبانم جارى مى شد....»[34]

در سالهاى خفقان (42 به بعد) شاخص ترین فردى که امام خمینى و نهضت او را در جهرم به مردم معرفى کرد، آقاى شب زنده دار بود. ساواک و عوامل رژیم طاغوت در جهرم نیز به سه نفر از آقایان، آیت الله سید ابراهیم حق شناس(امام جماعت مسجد گازران)، آیت الله سید حسین آیت اللّهى (مرکز تبلیغى وى حسینیه کوى على پهلوان بود) و آیت الله شیخ حسین شب زنده دار (در حسینیه امامزاده ابراهیم (علیه السلام))حساسیت ویژه داشت.[35]

آیت الله شب زنده دار همچون دیگر استادان و فضلاى برجسته حوزه اعلامیه ها و بیانیه هایى را که علیه رژیم و به حمایت از امام و نهضت صادر و منتشر مى شد، امضا مى کرد و نیز در نامه ها و اطلاعیه هایى که از سوى طلاّب و فضلاى شیرازو استان فارس مقیم قم براى امام و یا دفاع از ایشان نگاشته و ارسال و منتشر مى گردید، نام و امضاى ایشان به چشم مى خورد.[36]

پس از پیروزى انقلاب اسلامى در سال 1358 وقتى امام خمینى به قم آمد، به منزل آیت الله شب زنده دار تشریف برد. آیت الله شب زنده دار هم گفت: که امروز رحمت خدا بر ما نازل شد. آیت الله شب زنده دار تا زمانى که امام در قم حضور داشت از جمله اصحاب هیئت استفتاى وى بود و برخى از روزها در کوچه اى که امام اقامت داشت، در کنار دیدار کنندگان، امام را زیارت مى کرد.[37]

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

حسین شب زنده دار

حسین شب زنده دار

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS