13 مهر 1394, 13:51
وى از خردسالى، داراى باطنى پاک و سیرتى عارفانه بود. به پدیدههاى اطرافش نگاه ژرف و عمیق داشت. خود مىگوید:
«8 ساله بودم. یک روز باران شدیدى آمد. خودم دیدم که در لابلاى قطرههاى باران، یک عدد ماهى از آسمان افتاد. نیم دقیقه طول نکشید که گربهاى آمد و آن را خورد.»
البته شگفتانگیزتر از این، بارش ماهى از آسمان بود که وى از مردم بحرین شنید. او مىگوید:
«در زمان جنگ جهانى دوم، سفرى برایم پیش آمد. با هواپیما به بحرین رفتم. ساکنان بحرین به تواتر گفتند: به علت جنگ، یک هفته آذوقه به ما نرسید. علاوه بر گندم، حبوبات ما نیز تمام شد. همه به مساجد و حسینیهها رفتیم و متوسّل شدیم. ناگهان مشاهده کردیم بخارى از میان دریا بلند شد و به ابر تبدیل گردید. طولى نکشید که باران از ماهىهاى خوب و ممتاز شروع کرد به باریدن. به مدت یک هفته از آنها استفاده کردیم تا این که آذوقه برایمان رسید.»
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان