آثار
یکم ـ تفسیر شریف لاهیجی
تفسیر مبسوطی است در چهار مجلد که حاوی ویژگی های ذیر را دارد:
الف) بهاء الدین لاهیجی در این اثر ارزنده، اهتمامی ستودنی در دفاع از معتقدات ناب شیعی ورزیده است. بر این اساس، مخاطب او در این اثر، اصناف گوناگون مردم اند تا هر یک به قدر مقدور از مباحث مطرح در آن بهره برگیرند.
ب) تفسیر ایشان بیش تر بر پایه ی روایات ائمه ی معصوم، علیهم السلام، استوار است، آن هم از منابع متقن و شناخته شده، و به نحو مفید و خالی از إطاله های ملال آور که صبغه ی تفسیری آن رنگ بازد.
ج) این اثر در بردارنده ی یک گفت وگوی انتقادی میان معارف حق شیعی و مخالفان است، به گونه ای که با کمال انصاف، آرا و دلایل مخالفان را مطرح می سازد و سپس در پاسخ منصفانه و در عین حال قاطع می کوشد. ایشان هیچ گاه در پاسخ های خود به مخالفان، جانب حق و ادب و نزاکت را فرو نمی گذارد و همواره با کمال نجابت که لازمه ی هرگونه بحث و گفت وگوی علمی و انتقادی است، رفتار می کند.
د) مؤلف کتاب ، گاهی به نقد برخی از آرای مفسران می پردازد.
در علم رجال نیز تبحر داشته، این امر منجر به افزایش غنای تفسیری او گردیده است و سبب شده است تا کلام و پیام ائمه ی معصوم، علیهم السلام، را از سرچشمه های پاک و پاکیزه برگیرد.
دوم ـ محبوب القلوب
شناخته شده ترین اثر قطب الدین لاهیجی است. این کتاب حاوی مجموعه ای کامل از حیات و تحلیل انظار حکیمان و فیلسوفان نامدار در طول تاریخ پیش و پس از اسلام است.
محبوب القلوب بر پنج بخش بنیادین صورت بندی شده است: مقدمه و مقاله و خاتمه. در مقدمه ی کتاب، مصنف کوشیده است تا تعریف درست و جامعی از حقیقت علم حکمت ارائه دهد و تبیین روشنی از غایت و کارکرد آن به دست دهد. در کلّ حاوی مطالب نیکو و خواندنی است.
محتوای مقاله ی اول، بررسی و تحلیل و در پاره ای موارد نقد نظر حکیمان پیش از اسلام از حضرت آدم، علی نبیّنا و آله وعلیه السلام، تا هرمس، بقراط، جالینوس، لقمان، فیثاغورس، سقراط، افلاطون، ارسطو، اسکندر افرودیسی، افلوطین، زنون، زردشت، ذیمقراطیس، فرفوریوس، اقلیدس، بطلمیوس،.... است.
مقاله ی دوم، زندگی و افکار 126 فیلسوف مسلمان را دربرگرفته است، همانند یعقوب بن اسحاق کندی، ابوالبرکات، زکریای رازی، ابن هیثم، ابوریحان بیرونی، عامری، عبدالله بن مقفّّع، اخوان الصفا، خیّام، فارابی، ابن سینا، سهروردی، فخرالدین رازی، جرجانی، مسکویه، عبدالکریم شهرستانی، ابوعبدالله معصومی، سیف الدین آمدی، خواجه نصیرالدین طوسی، قطب الدین رازی، جلال الدین دوانی، غیاث الدین منصور دشتکی. مصنف در پایان این مقاله به شرح و بسط زندگی 31 تن از عارفان صاحب نام، مانند اویس قرنی، کمیل بن زیاد، ذوالنون مصری، ابراهیم ادهم، فضیل بن عیاض، حلّاج، محی الدین عربی، سنایی پرداخته است.
مقاله ی سوم، در سیره و سنت تابناک ائمه ی معصوم، سلام الله علیهم اجمعین، و پاره ای از مشایخ امامیه است.
خاتمه، دربردارنده ی حیات مصنف و آباء و نیاکانش، رحمة الله علیهم اجمعین است.
سوم ـ خیرالرجال فی ذکر اسانید کتاب من لایحضره الفقیه
اثری عربی ـ فارسی (ملمع) است و دربردارنده ی ترجمه راویان و رجال سند کتاب من لایحضره الفقیه شیخ بزرگوار صدوق، رحمة الله علیه، است. اوصاف این کتاب را در بیان گویای صاحب الذریعه دنبال می کنیم: «خَیْر الرّجال فی بیان أحوال الرّجال المَذکورین فی أسانید کتاب مَنْ لایحضُرهُ الفقیه تألیفُ الشیخ الصدوق، مجلدٌ کبیرٌ ملمعٌ...رَتّب رجالَ أسانیده علی ترتیب ابوابِ الکتاب. فَابتدَأ اوّلاً بأحوال الرجال المذکورین فی دیباچةِ الفقیه ثم المذکورین فی بابِ المیاه و هکذا سایرُ الابواب الی آخرِ الکتابّ و قبلَ الشروع فی احوال الرجالِ قدّم فصولاً فی ذکرِ اصطلاحِ المتأخرین فی أقسامِ الحدیثِ و فی ذکرَ الفاظِ المدح و فی ذکْرِ مَنْ صَنّفَ فی الرجال و فی ذکر الملل و النحَل التی تذکر فی اثناء الکتاب و فی ذکر تواریخ المعصومین مختصراً الی الحجة علیه السلام...»[36]
چهارم ـ فانوس الخیال فی إرائة عالم المثال یا الرسالة المثالیة[37]
کتابی فلسفی است و مصنف در آن می کوشد که به اثبات عالم خیال منفصل یا همان عالم مثال ـ که تعبیر قرآنی آن عالم ـ برزخ است، با استفاده از دلایل گوناگون فلسفی و برهانی و حتی روایی بپردازد.
در وجه تسمیه ی آن باید اشاره کرد که فانوس خیال، فانوس خاصی که صور گوناگون داشته و صورت ها و پیکرهای متنوعی در آنان تعبیه می شده است. صور تعبیه شده در آن، گاهی با فشار دود فتیله گردان می شد که در واقع اشاره ای لطیف به ویژگی های عالم مثال دارد. این، حاکی از ذوق و حسن قریحه ی مصنف است.[38]
مرحوم میرزا حسین نوری به این کتاب اشاره می نماید و می گوید: « تمام دلایل عقلی و کشفی و روایی و عیانی وجود عالم مثال را بهاء الدین لاهیجی گرد آورده است.[39]
پنجم ـ ثمرة الفؤاد
از بیان تراجم نگاران برمی آید که باید کتابی بدیع در نوع خود باشد. یعنی اثری فقهی و فلسفی و عرفانی است. جایگاه عقل و اسرار احکام و ماهیت اعمال عبادی و تکلیفی انسان، از معاملات گرفته تا پایان دیات را در برمی گیرد.[40]
ششم ـ شرح الصحیفة السجادیه
شرح مختصری است بر صحیفه ی سجادیه. طبق نقل شریف لاهیجی، در برگیرنده ی حاصل تحقیقات و تصحیحات علمای امامیه است برای کسانی که نخواهند اکتفا به روخوانی صحیفه ی سجادیه کنند، بلکه می خواهند در فقرات آن تفکر کنند. این اثر نیز بیش تر صبغه ی عرفانی و اخلاقی دارد.[41]
هفتم ـ الخطرات القلبیه یا اعمال القلب
اثری است اخلاقی در بیان این حقیقت که آدمی باید در برابر خطورات و واردات گوناگون قلبی، مواظبت کند. شریف لاهیجی در کتاب محبوب القلوب ذیل شرح حال فیثاغورس می گوید: وقال: «ما لا ینبغی أنْ تفعَلَهُ أحْذرُ أنْ تخطره ببالک؛ آن چه شایسته نیست انجامش دهی از وارد کردن آن در قلب و تمایل قلبی، نسبت به آن نیز تو را بر حذر می دارم.». ایشان در توضیح این عبارت می گوید: «این گفتار خود دلیلی است بر این که آدمی، بر وارد کردن اوهام شیطانی در قلب و تمایل نسبت به آن، مواخذه خواهد شد. من رساله ی مستقلی در این باب، در جواب پرسش برخی از دوستان درباره ی این مسئله، تدوین کرده ام.».[42]
هشتم ـ لطائف الحساب
بر دانش گسترده ی بهاءالدین لاهیجی باید، ریاضیات را نیز افزود.
نام او در فهرست دانشمندانی که ریاضی دان هم بودند، به چشم می آید. لطائف الحساب کتابی است در دانش ریاضیات.
نسخه ی خطی آن در کتابخانه ی آستان قدس رضوی موجود است. این کتاب مقدمه و دو مقاله و خاتمه دارد. مقدمه در تذکار بعضی از اعمال حسابی و مقاله ی اول در بیان استعلام انواع مجهولات عددی و خاتمه، در ذکر اعمال متنوعه است. [43]
اشعار
قطب الدین لاهیجی چنان که گفته آمد ـ از قریحۀ شعری نیز برخوردار بود. اشعار ایشان بیش تر مشتمل بر پندهای اخلاقی و مواعظ دل نشین است. لذا چندان از صنایع شعری آرایه های ادبی بهره ور نیست. نمونه هایی از آن:
خدایا لطف کن علم لدنّی زتحقیقات اشراقی چه لافی حکیمی کو به راه عقل پوید به عقل خو چسان پیچیده گویی
طهارت کی شود حاصل به ایقان تیمم به که زیشان آب خواهی ترا تحقیق بی شبهت فزاید که گوید از ریاضت گشته واصل
گمان اعتکاف شرع چله ز آن پیغمبر این طاعت شنودست به درگاه حق ار عجز آوری پیش کزو قائم شود ارکان دینی زتدقیقات مشایی چه بافی تو گویی علم خود از جهل جوید که نقلی در جهان نشنیده گویی
ترا از آب و عقل اهل یونان زخاک یثرب نقل ارنمایی گر آیین کلامت خوش نماید
سخن جویی زصوفی خود چه حاصل
نمود از گوشه گیری پله پله چو در دین عجایز عجز بودست شوی در دانش از هر کاملی بیش[44]
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه