13 مهر 1394, 13:51
آیت الله بروجردى در باره(علامه دُرچه اى) مى گوید:
«درس خارج فقه به پایان رسید. آقا سید محمّد باقر دُرچه اى کنارى نشسته و پرسشهاى شاگردان را پاسخ مى داد. با فروکش کردن پرسشهاى طلاب و خلوت شدن مَدْرَس، استاد نیز برخاسته، حرکت کرد و این در حالى بود که صداى اذان از گلدسته هاى شهر اصفهان به گوش مى رسید و استاد از مدرس خارج مى شد. پرسید: آقا حسین مشکل رفع شد؟ گفتم: بله استاد ]استاد فرمود: [مشکل درسى را نمى گویم وسواسى را که مدتى گرفتارش بودى؟! نه استاد! شیطان رهایم نمى کند. گاهى براى یک نماز چند بار وضو مى گیرم و هر بار احساس مى کنم وضویم اشکال دارد. استاد مى گوید: من تصمیم گرفته ام این مشکل شما را رفع کنم. الآن وضو مى گیرى با هم مسجد مى رویم. آقا! نماز جماعت شما دیر مى شود. مردم منتظرند. وضوى من طول مى کشد. علاّمه دُرچه اى فرمود: من مواظبم شک نکنى. وضو بگیر! آنگاه هر دو به سوى حوض رفتیم، کتاب هایم را گوشه اى نهادم و آستینها را بالا زده مشتى آب بر چهره زدم، همین که خواستم دوباره صورتم را بشویم، استاد فرمود: بس است! صورتت شسته شد. با نظارت استاد وضو را به پایان بردم. پس از نماز، آقا سید محمّد باقر فرمود: آقا حسین، در وضویت شک نکن، درست بود. به حجره هم که مى روى نمازت را اعاده نکن. به آقا نوح الدین گفتم: مراقب باشد دوباره نخوانى. فردا نیز وضو را در حضور من مى گیرى تا کم کم وسواس از میان برود.»([21])
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان