13 مهر 1394, 13:51
اداى دین به زادگاه
او پس از کسب مدارک عالى علوم اسلامى و تسلط بر استنباط احکام الهى تصمیم گرفت به وطن بازگردد. وى حضور در جامعه محروم افغانستان را از هر کشور اسلامى دیگر ضرورى تر مى دانست. او با اینکه مى توانست در هر کشور اسلامى که خواست سکونت گزیند و به تدریس و ارشاد بپردازد و همسرش هم عراقى بود و براى سکونت در عراق هیچ مشکلى نداشت، تحمل مشکلات وطن را بر آسایش حضور در کشورهاى دیگر مقدم داشت.
وى خدمت به مردم افغانستان را دینى بر گردن خویش مى دانست که باید ادا مى شد.[15]
او از فقر فرهنگى و معنوى حاکم بر کشورهاى اسلامى و اختلافات مذهبى نژادى به شدت رنج مى برد و چهار راه نجات را آشنایى با علوم و تمدن اسلامى مى دانست. این حرکت حساب شده وى سرمشق خوبى براى اندیشمندان مسلمان به خصوص افغانستان که باید وظیفه خود را در برابر وطن و مردم، تحت هر شرایط سختى انجام دهند، بود.
در بهار 1354ش با اخذ وکالت نامه هاى تام الاختیار از آیات خوئى و امام خمینى عازم افغانستان شد و در شهرهاى مختلف از جمله هرات، کابل و مزار شریف مورد استقبال علماء و مردم قرار گرفت.
ایشان در ضمن جلسات دید و بازدید و ملاقاتها با مردم، عوامل مؤثر در عقب ماندگى جامعه افغانستان را چنین برمى شمرد:
1 - جهل و بى سوادى توده مردم
2 - اختلاف علما و روشنفکران
3 - عدم هماهنگى علماى شیعه و سنى در مسائل مورد توافق همه مسلمانان و...
4 - نبود برنامه دقیق براى جهت گیریهاى تبلیغاتى بین علماى شیعه و سنى.[16]
بحر العلوم معتقد بود با تربیت افراد باسواد و آشنا به مسائل اسلامى و فنون علمى روز، مى توان گامهایى مؤثر براى شکوفایى و استقلال فرهنگى و سیاسى کشور برداشت.[17]
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان