13 مهر 1394, 13:51
ارتباط با علاّمه طباطبائى
آیت الله مرندى ارتباط نزدیک و صمیمانه اى با علاّمه طباطبائى داشت. این دو عارف عظیم الشأن با برادر ارجمند علاّمه، حضرت سید محمّد حسن الهى طباطبائى ده سال هم حجره بودند. هر سه نفر از محضر پرفیض علاّمه میرزا على قاضى بهره بردند.
بعد از بازگشت علاّمه به تبریز، این ارتباط توسط نامه ادامه پیدا مى کند. بعد از آن که آیت الله مرندى به مرند باز مى گردند و علاّمه به قم مهاجرت مى کند، این ارتباط خیلى شورانگیزتر مى شود. حاج آقا جواد مرندى در این باره مى گوید:
در یکى از مسافرتها که براى معالجه به تهران رفته بودیم، پدرم فرمودند به قم هم برویم، رفتیم زیارت بى بى فاطمه معصومه(علیها السلام) را به انجام رسانیدیم، سپس آقا فرمودند مرا به خانه علاّمه ببرید. رفتیم خانه علاّمه طباطبائى را پیدا کردیم و در زدیم شخصى آمد در را باز کرد. آقا خودشان پرسیدند که علاّمه تشریف دارند؟ و ایشان گفتند: بله، تشریف دارند، آقا فرمودند: به علاّمه اطلاع دهید که على اکبر مرندى دم در است. دیدم علاّمه سراسیمه با آن رعشه اى که دستشان داشت، تشریف آوردند و گفتند: «آقا على اکبر مرندى! تویى؟! خودتى؟!...» آنگاه روبوسى و مصافحه کردند و در همان دم در گریستند. سپس چند ساعتى با هم خلوت کردند که ما هیچ اطلاعى از مضمون آن صحبتها به دست نیاوردیم. ولى از تحول و حالات شورانگیز آقا فهمیدیم که مسائل عالى را در میان گذاشته اند با اینکه آقا کسالت داشت و بیمار بود، ولى از قم تا تهران با حالت شادى و شعف شعرهاى عرفانى زیادى خواندند. خیلى منقلب شده بودند. آقا با علاّمه یک رابطه خاصى داشتند و با همدیگر نامه نگارى داشتند. آن سفر براى ما بسیار خاطره انگیز و براى آقا هم شورانگیز بود.([11])
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان