13 مهر 1394, 13:51
مرحوم شیخ محمّدحسین زاهد در 21 محرم 1373ق. در تهران درگذشت. آیت الله مجتهدى پس از وفات استادش، در مسجد ملاّ محمّدجعفر (حوزه علمیه کنونى) به تدریس طلاّب روى آورد.
در آن زمان، مسجد ملاّ محمّدجعفر مخروبهاى بیش نبود. استاد آن روزها را این گونه توصیف مى کند:
«در ابتداى امر که به این مسجد آمدیم و حوزه را به وجود آوردیم، در مضیقه مالى بودیم حتى حوزه علمیه در آن وقت، حجرهاى نداشت و طلاّب در شبستان مسجد مى خوابیدند. خیلى دوست داشتم به طلاّب کمک کنم، اما خودم هم در فشار مالى بودم...».
پس از گذشت سه سال از فوت شیخ محمّدحسین زاهد، عدّهاى از تجار به ویژه حاج محمّدحسین سعیدیان، نزد استاد آمدند و از وى درخواست کردند که حوزه علمیه مرحوم زاهد را به این مسجد منتقل کند.
استاد هم پذیرفت پس از مدتى با خرید خانه هاى اطراف مسجد، حجره هایى براى طلبه ها ساخته شد. خود استاد مى گوید:
«خوشترین اوقات عمر من آن شبى بود که صبح آن روز با معمار جهت بنا و وسعت دادن به حجره ها و ساختن بالکن براى طلاّب به مسجد و حوزه رفتیم.»
پس از گذشت پنجاه سال، زحمات و سختى هاى فراوان این عالم ربانى، این حوزه علمیه به سطحى رسید که برخى از عالمان، این حوزه را درایران کم نظیر مى دانند. هم اکنون بیش از هزار طلبه صبحها و عصرها مشغول فراگیرى علوم دینى در این حوزه علمیه هستند. علت موفقیت استاد، علاوه بر پشتکار و استقامت شخصى، توفیق الهى و توجه معصومین و اولیاى الهى به این مدرسه است.
استاد در این رابطه مى گوید: روزى از یکى از اولیاى الهى پرسیدم:
«من آن قدر زرنگ نیستم که این حوزه را بگردانم و این همه مدرّس و شاگرد را جمع آورى کنم. آن ولى خدا گفت: روح بزرگى از اولیاى خدا بر کارهاى شما احاطه و نظارت داردآن روح تو را مساعدت مى کند. من فهمیدم که مراد او شیخ محمّدحسین زاهد است».
وى در مورد کلید موفقیّت خود مى گوید:
«علّت موفقیت من، همین مجالس توسل و روضه خوانى و سینه زنى در کنار درسهاى طلبگى است. از زمانى که طلبه بودم، پنجشنبه ها در منزلمان روضه برقرار مى کردموقتى هم که به قم رفتیم، مجلس روضه مان در قم بر پا بود و سینه زنى و روضه داشتیم. وقتى هم نزد استادمان، حاج شیخ على اکبر برهان در مسجد لرزاده تهران بودیم، ایشان هفته اى یک شب سینه زنى مى کردند و مى فرمودند: من هر چه دارم، از همان روضه ها و سینه زنى هایى است که براى اهل بیت گرفته ام. الان هم در این حوزه علمیه، در کلاس عمومى، روضه مى خوانیم. شبها و روزهاى وفیات معصومین، سینه زنى داریم و طلبه ها را پیوند مى زنیم. ما سابقاً به جز عاشورا، چون مجالس زیادى وجود دارد و مردم مى روند و استفاده مى کنند، مجلس عزادارى داشتیم. تا این که شبى خواب دیدم قبور تمام ائمه اطهار(علیهم السلام) در یک شهر است و من به زیارت آنها رفتم ولى به زیارت امام حسین(علیه السلام) موفق نشدم که مشرف شوم چند بار این خواب را دیدم و هر بار موفق به زیارت نمى شدم لذا ناراحت بودم از این که چرا مشرف به زیارت امام حسین (علیه السلام) نمى شوم تا این که تصمیم گرفتم روز عاشورا هم در مدرسه علمیه، مراسم سینه زنى برقرار کنیم این کار را کردیم بعد از مدتى دوباره خواب دیدم که به زیارت امام حسین(علیه السلام) هم نائل شده ام و از عنایات خاصه حضرتش بهره مند گردیده ام».
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان