13 مهر 1394, 13:51
طلب باران
چهل روز از بهار 1326-1327 ش. بدون باران گذشته بود. در روز چهلم ـ که هنگام پایین آوردن پرچم «على شاه مردان» بود، بعد از پایین آوردن پرچم ـ در حضور هزاران نفر از شیعیان و سنّیان، دستهاى کریمانه اش را به سوى آسمان بلند کرد و با دل سوزان و قلب پاک، چنین دعا نمود: «خدایا! به حق امیرالمؤمنین على(علیه السلام) که ولى تو و وصى نبى تو است، باران رحمتت را بر ما فرود آور.»
از آنجایى که این دعا و التجاء، از قلب و زبان پاک یکى از عارفان پرهیزگار بیرون آمده بود ناگهان ابرهاى باران زا از پشت کوه هاى کابل نمایان شد و صداى رعد و برق، فضاى شهر را پر کرد و در برابر چشمان شگفت زده مردم، باران سیل آسا بارید. برخى از حاضران که پیرو مذهب تسنن بودند، آیت الله حجت را به یکدیگر نشان مى دادند و مى گفتند: «این آقا! پیر شیعیان است که با دعاى او خداوند باران رحمتش را بر ما فرود آورد.»
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان