13 مهر 1394, 13:51
قحطى در عراق
در دوران شیخ، در عراق، قحطى و گرانى رخ داد، که مردم عراق سخت در مضیقه بودند. شیخ ابراهیم، خودش به تنهایى از شهرستان خوى، با دست پر عازم عراق شد و مهمان نماینده خود در بغداد گردید. تمامى نانواهاى بغداد را دعوت نمود و به آن ها گفت:
«هرکسى به نوبه خود، مقدار پخت و میزان درآمدش را بگوید، تا صورت بردارى شده و از فردا نان به رُبع قیمت فروخته شود. در آخر هفته هم کسر بودجه خود را از این صاحبخانه دریافت نمایید.»
با انتشار خبر پایین آمدن قیمت نان در بین مردم وحشت زده و مضطرب بغداد، غوغایى در عراق برپا شد و در مدّت چند روز، نرخ گندم خود به خود پایین آمد، درب انبارها باز و گندم در دسترس مردم قرار گرفت. مردم از مضیقه درآمده و آسایش به میان مردم بازگشت. حکومت عراق که آن زمان به دولت عثمانى وابسته بود، به حکومت مرکزى گزارش داد.از شیخ تقدیر به عمل آمد و زمانى که از عتبات به شهر خود بازمى گشت، مردم تجلیل فوق العاده اى از وى به عمل آوردند.([28])
از شیخ عبدالحسین اعلمى، شاگرد حاج میرزا ابراهیم دنبلى خویى، نقل شده است:
وقتى خبر شهادت شیخ ابراهیم به نجف رسید، عرب ها به قدرى ناراحت و عصبانى بودند که مى خواستند ایرانى ها را بکشند و ما مدّتى در منازل خود مخفیانه به سر مى بردیم. عرب ها مى گفتند: آخر، آدم چنین کسى را مى کشد!([29])
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان