13 مهر 1394, 13:51
آیت الله سیّد مجتبى موسوى لارى در ادامه بیان خاطراتش، از زندگى در دامان پر مهر و محبت خانواده اش به خاطره اى اشاره مى کند که در آن، هرگز مهر و محبت پدرى، مانع از اجراى عدالت، مساوات، ایثار و از خودگذشتگى پدر نمى شد.
«در ایّام کودکى، پیرزنى که در کارهاى خانه به ما کمک مى کرد، حلوا برایم درست کرد. آن روزها، حلوا از غذاهایى بود که کمتر در دسترس بود. به دلیل فقر زیاد در جامعه، پدرم به ما اجازه نمى داد از این گونه غذاها مصرف کنیم. از این رو، آن خانم مرا به حمام خانه برد و در آن جا برایم حلوا پخت تا آقا متوجه نشود. وقتى حلوا آماده شد، آقا سرزده به حمام آمد و با عصبانیت آن پیر زن را مؤاخذه کرد و گفت: مردم گرسنه اند و شما براى فرزند من حلوا درست مى کنى!
آن گاه، ظرف حلوا را بدون آن که از آن مصرف کرده باشم، از جلوى من برداشت و به یتیم خانه اى که در کنار منزل دایر کرده بود، برد و یکى دو قاشق از آن، به دهان هر یک از بچه ها گذاشت»[16].
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان