14 مهر 1394, 11:47
علامه طباطبایى مفسر و فیلسوف بزرگ معاصر نیز در مورد مجدّد فلسفه اسلامى در قرن 11 مى گوید : «صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازى ... پس از فراغت از تحصیل ... سالها در کنج عزلت سرگرم مجاهدات و ریاضات و تصفیه نفس شده توانست پس از سالها خون دل خوردن دریچه اى به عالم قدس باز کرده، حقایق علمى را که از راه تفکر و استدلال به دست آورده بود از راه مکاشفات نورى مشاهده نماید.([1]) وى اولین فیلسوفى است که مسائل فلسفه را - پس از آنکه قرنها در اسلام سیر کرده بود - از حالت پراکندگى در آورده، مانند مسائل ریاضى روى هم چید. و از این روى اولاً امکان تازه اى به فلسفه داده شد تا صدها مسأله فلسفى که در فلسفه قابل طرح نبود مطرح و حل شود و ثانیاً یک سلسله از مسائل عرفانى - که تا آن زمان طورى وراء طور عقل و معلوماتى بالاتر از درک تفکرى شمرده مى شدند - به آسانى مورد بحث و نظر قرار گیرند و ثالثاً ذخایر زیادى از ظواهر دینى و بیانات عمیق فلسفى پیشوایان اهل بیت (علیهم السلام) که قرنها صفت معماى لاینحل را داشتند و غالباً از متشابهات شمرده مى شدند حل و روشن شود و به این ترتیب ظواهر دین و عرفان و فلسفه آشتى کامل پذیرفته و در یک مسیر افتادند.»([2])
[1] -همان،ص15
[2] -شیعه در اسلام،نشر بنیاد علمى و فکرى علامه،ص62
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان