13 مهر 1394, 14:54
وارسته شایسته
حبیب شریف حق، در دوران زندگى نیکویش از خود فارغ شد و نعمتها و زرق و برقهاى فریبنده دنیا را به کنار نهاد و در فضایى از زهد و وارستگى، به شیوه شیواى بزرگان اقتدا کرد و با وجود فراهم شدن امکانات مالى، در قله رفیع پارسایى قدم نهاد
وصیت نامه آن فقیه گرانمایه بهترین سند گویاى این مطلب است اینک قسمتهایى از آن وصیت نامه را مرور مى کنیم
« اما آنچه ندارم پس لایُعد و لایُحصى (بى حد و اندازه) است چه در دنیا مالى فراهم نکرده ام با آنکه مال بسیار به دستم آمد
گفتند جهان دارى اسباب جهان دارد *** گفتم نبود ما را چیزى چه زیان دارد
اما آنچه دارم از این قرار است : قرض - موافق آنچه در محلى دیگر ثبت است - و لکن امیدوارم از خداوند که قبل از وفات من قروض من ادا شود زیرا مکرر مقروض شده ام و من حیث لا یحتسب خداوند ادا فرموده است کتب وقفى که تولیت آنها با اعلم علماى این بلد است، بدهند به هر کس اعلم باشد کتب وقفى که متولى آن معلوم نیست، بدهند به مجتهد ثابت الاجتهاد اما کتب مملو که این احقر کما فرض الله بین ورثه قسمت شود و ثلث قیمت آنها صرف مقبره من شود چون در کاشان وفات نمایم در «دشت افروز» در زمین وقفى حاجى عبدالعزیزى که در تصرف من است و وقف است بر قبرستان »
 ,و کتب مؤلفه خودم که به خط خودم هست و نسخه اصل است وقف نمایند و به هر کس که بخواهد استنساخ کند بدهند و تولیت آن با آقا حسین (فرزند ارشد ملا حبیب الله) است، نسلا بعد نسل تا از میان نرود
حاصل آنکه بعد از وفات من ترکه اى نخواهد بود که ورثه قسمت کنند مگر کتابهاى مملو که مرقوم شده است و محل حاجت من بوده است و در دنیا تعلقى به هیچ نداشته ام مگر به آنه در این تاریخ نه آبى دارم و نه ملکى و نه مزرعه و نه دکانى و نه طلایى و نه نقره و اسباب خانه، زیرا که:
جهان و هر چه در آن است هیچ در هیچ است *** هزار مرتبه این نکته کرده ام تحقیق([13])
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان