فاضل جواد (متوفای 1065 قمری)
عنوان مقاله: فقیه قرآنی
نویسنده: علی کرجی
ولادت و مولد
محمدجواد ملقب به شمس الدین کاظمی و مکنَّا به «ابوعبدالله» و مشهور به «فاضل جواد»، در اواخر قرن دهم هجری در کاظمین در خانواده ای از اهل علم و تقوا، دیده به جهان خاکی گذاشت.[1]
تبار
خاندان فاضل جواد از مجهول ترین خاندان های عرب است که نام و نشانی از فرهیختگان آن، جز عده ای معدود، در کتاب های تاریخی و تراجم دیده نمی شود. آیت الله مرعشی نجفی که درباره شخصیت های اسلامی، آگاهی های فراوان دارد، رساله ای به نام رسالة منهج الرشاد فی ترجمة الفاضل الجواد نوشته است و در مقدمه ی کتاب مسالک الافهام چاپ کرده و ایشان تصریح می کند که شرح حال نویسان در حالی که تصریح کرده اند که در این خاندان، شاعران، فقیهان و عالمان بسیاری بوده اند، ولی اشاره ای به زندگی علمی و اجتماعی هیچ کدام از آنان نکرده اند.[2]
پدرش علامه شیخ سعدالله کاظمی از عالمان شهر کاظمین بود. او در کنار مرقد مطهر امام کاظم و امام جواد، علیهما السلام، به تدریس علوم حوزوی و تربیت مبلغان اسلامی اشتغال داشت. برادرش شیخ محمدالهادی از عالمان کاظمین بود. برادرزاده اش شیخ ابوالحسن علی کاظمی از استادان حوزه ی علمیه ی کاظمین بود که به فضل و کمال اشتهار داشت.
جدّش علامه شیخ محمدجواد، فرزند حاج علی اسدی کوفی، از شاعران بنام در عصر خویش بوده است .[3]
تحصیلات
محمدجواد کاظمی در اوان جوانی برای کسب علوم دینی و معارف اسلامی، وارد حوزه ی علمیه ی کاظمین[4] شد. شرح حال نویسان جز پدر علامه فاضل جواد، کسی را به عنوان استاد آن بزرگوار در کاظمین بیان نکرده اند. وی، مقدمات علوم دینی، مانند ادبیات عرب و منطق و معانی و بیان و نیز بخشی از فقه و اصول فقه را نزد پدر بزرگوارش در کاظمین فراگرفت.[5]
سفر به اصفهان
رشد و تعالی حوزه ی علمیه ی اصفهان در زمان صفویه، به حدّ مطلوبی رسیده بود. حضور فقیهان و ادیبان و شاعران و فیلسوفان و مفسران قرآن کریم و دانشمندان دیگر در آن شهر، سبب شده بود که دانش پژوهان از سراسر جهان تشیع، به آن شهر رو آورند. فاضل جواد نیز که آوازه حوزه علمیه اصفهان به گوش او نیز رسیده بود، راهی آن دیار شد و به تحصیلات عالی علوم دینی و انسانی پرداخت. پس از سال ها کوشش و تلاش در این راه، به حد کمال رسید و از بزرگان علم و اخلاق به شمار آمد.[6]
سال هجرت عالم بزرگوار فاضل جواد به اصفهان معلوم نیست، ولی با توجه به چند نکته می توان سال تقریبی سفر به اصفهان را حدس زد: نکته ی اول، سال وفات استادش شیخ بهایی در سال 1030 هجری قمری است. فاضل جواد از کسانی است که در اصفهان، ملازم این استاد بود و بر دیدگاه های استادش آگاهی پیدا کرد. این مسئله، دستِ کم مدتی حدود ده سال را طلب می کند.
نکته ی دیگر، سال و مکان نگارش برخی از أثار ارزشمند ایشان، مانند کشف اصول الدین فی شرح نهج المسترشدین فی أُصول الدین است. این اثر در سال 1029 هجری قمری در کاظمین بوده است که نشانه ی آن است که وی، در آن سال، در کاظمین به عنوان عالمی والامقام مستقر شده و یافته های علمی خود را به رشته ی تحریر درآورده است.
از این دو نکته به دست می آید که تاریخ سفر آن عالم ربانی به اصفهان، حدود سال 1020 هجری قمری است. بنابر این وی به مدت تقریبی ده سال در اصفهان و استرآباد که به آن اشاره خواهد شد، حضور داشته است.
در محضر شیخ بهاء الدین عاملی
فاضل جواد پس از ورود به اصفهان، جویای حوزه ی علمیه شد تا جان تشنه ی خود را با آب علم و اخلاق سیراب سازد و ره توشه ای برای دیار خود بردارد. گرچه عالمان و فقیهان بسیاری به تدریس علوم و دانش های گوناگون اشتغال داشتند، ولی از آن جا که انگیزه ی او کسب معارف و دانش های گوناگون در کم ترین مدت بود، از این رو در پی بهترین استاد و کامل ترین عالم شهر در علوم عقلی و نقلی به جست وجو پرداخت و از میان همه ی آنان، تنها نزد شیخ بهایی کسب علم و کمال کرد. او پس از سال ها تلاش و کوشش، از شاگردان ویژه ی شیخ بهایی شد. از این رو بیش ترین همت خود را در شرح مبانی علمی و تبیین آثار آن استاد بزرگ، به کار برد و آثار فراوانی از خود در تبیین و شرح کتاب های شیخ بهایی به یادگار گذاشت.[7]
از نگاه دیگران
شیخ محمدجواد کاظمی در مدت زمان کوتاهی که در اصفهان و در محضر استادش شیخ بهایی بود، به درجات علوم دینی و انسانی رسید و اعجاب همگان را برانگیخت. ازاین رو بزرگان علم و کمال از جایگاه علمی او به عظمت و بزرگی یاد کرده اند و به زوایای آگاهی های فراوان او، با دیده ی تحسین نگریسته اند:
آیت الله مرعشی نجفی، رحمة الله علیه، او را چنین می ستاید:
«او دانشمندی آگاه در همه ی دانش های اسلامی است. او در دانش های فقه و اصول و تفسیر و ادبیات، مهارت کامل دارد . قهرمان نویسندگی و جلودار لشکر تصنیف است. او درعلامه بودن در دانش های گوناگون شبیه و مانند استادش شیخ بهایی است...[8]
گروهی از دانشمندان و مفسران قرآن کریم، او را فاضل و عالم و پژوهنده ای والامقام معرفی می کنند.[9]
ملا عبدالله افندی اصفهانی متوفای 1130 هجری قمری [10] از او با اوصافی مانند عالمی فاضل و پژوهنده ای جلیل القدر یاد می کند.[11]
نویسنده ی ریحانة الأدب می گوید:
«جواد بن سعید، یا سعدالله بن جواد بغدادی کاظمى، عالمی است فاضل، محققی جلیل القدر از معتمدین علماى قرن یازدهم هجری که آگاه به فروع و أصول، جامع معقول و منقول بود. در فقه وأصول و معقول و منقول و تفسیر و ریاضى و دیگرعلوم متداول، تحقیقات ناب داشت، حافظه ای قوی و در درک مطالب توانا، وتمامى اوقات او در اشتغالات علمی مصروف می شد.».[12]
شیخ محمد حرزالدین از شرح حال نویسان معاصر، درباره ی او می گوید: «فاضل جواد بغدادی عالم جلیل القدر، دارای فضل فراوان، دقت نظر و تحقیق در علوم عقلی و نقلی، از شاگردان شیخ بهایی است.».[13]
شاگردان و راویان
دانشمند والامقام فاضل جواد، شاگردان و راویان چندانی نداشته است و یا دستِ کم نام بیش تر آنان، جز عده ای کم، در تاریخ ثبت نشده است. آنان عبارت اند از:
1 ـ امیر شمس الدین محمود حسینی کاظمی
علامه امیر شمس الدین محمود فرزند فتح اللّه حسینی کاظمی، در سال های آغازین قرن یازدهم در شهر کاظمیه دیده به جهان خاکی گشود. در اوان جوانی برای کسب تحصیلات علوم دینی به نجف اشرف هجرت کرد و تا آخر عمر شریفش در آن مکان مقدس باقی ماند. او از شیخ بهایی و فاضل جواد اجازه ی روایت گرفت.
آثار به جا مانده از آن عالم بزرگوارعبارت است از: تقسیم الأخماس فی زمان الغیبة و وجوب إخراجها فی مصارفها؛ تفریج الکربة فی اثبات الرجعة؛ رسالة فی بقاء جسد الامام والنبی، صلی الله علیه وآله، فی قبورهم وعدم صعودهم بعد ثلاثة أیام.[14]
2 ـ محمد کاشانی عاملی.[15]
از شاگردان فاضل جواد، علامه شیخ محمد فرزند علی کاشانی، مشهور به عاملی متوفای حدود 1098 هجری قمری نویسنده ی التعلیقه علی تفسیر البیضاوی[16] است. این شاگرد نیز مانند استادش در گمنامی شریک است و شرح حالی از او در کتاب های تراجم بیان نشده است .
3 ـ علی کاظمی
علامه شیخ ابوالحسن علی کاظمی، فرزند شیخ محمدهادی، فرزند سعدالله کاظمی، از عالمان شهر کاظمین و برادرزاده ی فاضل جواد، از کسانی است که در کاظمین بیش ترین بهره ی علمی را از علامه ی فاضل جواد برد و به مراتب عالی علم و کمال رسید . سال ولادت و وفات وی و نیز آثار او در جایی بیان نشده است.[17]
4 ـ شیخ شاهین
از دیگر شاگردان فاضل جواد، که از راویان او نیز هست، شیخ شاهین است. هویت او نیز مانند دیگر شاگردان فاضل جواد مبهم است و شاید او همان شیخ محمود بن شاهین معروف به شیخ شاهین باشد که از عالمان قرن یازدهم در کاظمین می باشد.[18]
شیخ شاهین در سال 1044 هجری قمری کتاب مسالک الافهام را نزد استادش قرائت کرد و او در پایان قرائت، در ششم ذو الحجه همان سال، اجازه نامه ای به وی عطا کرد. در آن اجازه نامه وی را به شیخ اجل و فاضل کامل توصیف کرده است.[19]
سفر به استراباد
عالم بزرگوار فاضل جواد پس از آن که از نظر علمی و کمالات معنوی، به درجات عالی نایل آمد، از سوی شاه عباس صفوی به عنوان «شیخ الاسلام» و«قاضی» و«امام جمعه و مبین احکام و معارف دینی» به دیار استراباد اعزام شد. او در شهر استراباد سکونت گزید، ولی پس از مدتی برخی از مردم با او سر ناسازگاری گذاشتند و با واسطه کردن سید امیر محمدباقر استرابادی ملقب به «طالبان» ـ که نویسنده ی شرح زبده الاصول و از شاگردان شیخ بهایی است ـ او را به اکراه از استراباد اخراج کردند.
شرح حال نویسان به علت این منازعه و این که چه عامل یا عواملی سبب مخالفت مردم آن دیار با آن دانشمند والامقام شده است اشاره ای نکرده اند. آن چه مسلم است این است که فاضل جواد خود را در این اخراج شدن مظلوم می دید و پس از بازگشت به اصفهان، به شاه عباس صفوی شکایت برد، ولی این دادخواهی سودی نداشت و او سکوت را پیشه خود ساخت .[20]
بازگشت به زادگاه
علامه فاضل جواد در سال 1028 هجری قمری پس از اقامتی حدود ده ساله در اصفهان و استراباد، به قصد کاظمین، زادگاه خویش اصفهان را ترک کرد و پس از مدتی وارد شهر شد. خبر ورود او به بغداد مردم کاظمین و بغداد را خوش حال کرد. به استقبال او رفتند. او را اکرام فراوان کردند. حاکمان بغداد بویژه بکتاش خان نیز به ملاقات او آمدند و از او تجلیل کردند.
وی به مدت بیست سال در زادگاهش با رسالت الهی خویش با تبیین آموزه های دینی پرداخت.[21]
سفر دوم به ایران
سال 1048 هجری قمری عثمانی ها با سرکردگی سلطان مراد عثمانی به عراق به قصد تصرف شهرهای آن حمله کردند. فاضل جواد که خطر کشته شدن به دست عثمانی ها را احساس می کرد، پیش از رسیدن آنان به شهر کاظمیه و بغداد، مجبور به ترک زادگاه خویش گشت.
او در آن سال وارد ایران شد و مدتی در شهر حویزه اقامت گزید. پس از آن به شوشتر رفت. چند سالی نیز در آن شهر اقامت داشت. پس از آن که عبداللطیف جامعی[22] شیخ الاسلام شوشتر در سال 1050 هجری قمری از دنیا رفت، به عنوان «شیخ الاسلام» به تبلیغ معارف و احکام دینی پرداخت .[23] پس از آن به شهر اصفهان رفت و تا آخر عمر در آن شهر باقی ماند.
آثار ارزشمند
شیخ فاضل جواد از دانشمندانی است که آثار ارزشمند را در موضوعات گوناگون اصولی و ادبی و عرفانی و ریاضی و تفسیر نوشته است. برخی از آن ها از منابع مهم پژوهشی به شمار می آید:
1 ـ شرح الالفیه
نام این اثر در امل الآمل و ریاض العلماء[24] آمده است و اطلاع دیگری از آن در دست نیست .
2 ـ غایة المأمول فی شرح زبدة الأصول
این اثر، شرح زبدة الاصول شیخ بهایی و به سفارش او در اصفهان به نگارش درآمده است. این کتاب ارزشمند که به گونه ی نظم در قالب چهارده هزار بیت است، هنوز چاپ نشده است ولی در کتابخانه های معتبر، مانند کتابخانه ی آیت الله مرعشی نجفی در قم به گونه ی خطی قابل دست رسی است . [25]
3 ـ شرح خلاصة الحساب
ریاضی یکی از رشته های مهم علوم بشری است و شامل حساب ساده و استدلالی و هندسه و جبر می شود. ریاضی، یکی از پرکاربردترین علوم درزندگی بشری است.
شیخ بهایی از کودکی این دانش را آموخت و خود به تألیف کتاب هایی در این زمینه پرداخت. خلاصة الحساب، یکی از عمیق ترین و فشرده ترین کتاب های ریاضی به شمار می رود که شیخ بهایی به رشته تحریر درآورده و شامل یک دوره ریاضیات سطح متوسط است. این کتاب حدود سه قرن به عنوان متن آموزشی حوزه های علوم دینی در نجف و اصفهان و مشهد و قم و برخی دیگر از مراکز علمی کشورهای اسلامی مورد استفاده بود. ده ها شرح و حاشیه بر آن نوشته شده است.[26] فاضل جواد هم بر آن شرحی نوشته است.
نکته ی قابل توجه آن است که این شرح، به خواست خود شیخ بهایی تالیف شده است. در سال1273 هجری قمری در 116 صفحه سنگی شده است .
این کتاب در کتابخانه ی آیت الله مرعشی نجفی در قم وجود دارد.[27]
4 ـ شرح کتاب الدروس
این اثر، شرح کتاب الدروس الشرعیه فی الفقه الامامیه از آثار شمس الدین محمد بن مکی عاملی، مشهور به شهید اول، ـ که در سال متوفای 786 هجری قمری به شهادت رسید – است. این اثر، ناتمام و هنوز چاپ نشده است .
کتاب دروس از دقیق ترین و مشهورترین کتاب های شهید اول و دارای نظم و ترتیبی ابتکاری است که پیش تر سابقه نداشته است. در این کتاب عناوین جدیدی مثل المزار، الحسبه، المحارب، القسمه، المشترکات، الربا، تزاحم الحقوق اضافه شده است.
نیز آراء و دیدگاه های بیش تر فقیهان که کتاب های آنان به ما نرسیده است، مانند ابن جنید و جعفی و عمانی و دیگران در آن نقل شده است.
شهید اول، موفق به اتمام کتاب الدروس نشده و پیش از به پایان بردن آن، به شهادت رسیده است .
موضوعات مورد بحث در این اثر از کتاب طهارت تا رهن را شامل می شود.
نویسنده ی ریاض العلماء می گوید: «من، نسخه ای را که به خط آن عالم بزرگوار بود، خود دیده ام.».[28]
5 ـ الفوائد العلیة فی شرح رسالة الجعفریّة .[29]
رسالة الجعفریه، اثر ارزشمند شیخ علی بن عبدالعال ملقب به محقق کرکی است. این رساله همراه رساله های دیگر محقق کرکی، به نام رسائل کرکی با همت شیخ محمد حسّون در دو جلد، از سوی کتابخانه ی آیت الله العظمی نجفی مرعشی، درسال 1409 هجری قمری در قطع وزیری در 356 و 328 صفحه چاپ شده است.
عالم ربانی فاضل جواد در اثری مستقل، رساله ی جعفریه محقق کرکی را ـ فقه استدلالی با موضوع نماز است ـ شرح کرده است.[30]
6 ـ المواسعة و المضایقة. این اثر فقهی و در موضوع نمازهای قضا است.
7 ـ شرح الصحیفة الأصطرلابیة
این کتاب در موضوع علم هیئت و شناخت ستارگان، مطالب عمیق و خواندنی دارد. علامه حرزالدین می گوید: «من، نسخه ای خطی از این اثر را در کتابخانه ی ادیب گرانقدر شیخ سلمان بن شیخ محمد فلاحی دورقی دیده ام و از روی آن نسخه برداری کرده ام.».[31]
این رساله، به ضمیمه ی کتاب شرح خلاصه الحساب به چاپ رسیده است. [32]
8 ـ شرح تشریح الأفلاک شیخ بهایی. در موضوع علم هیئت و ستارگان است.
9 ـ شرح رسالة فی نسبة تضاریس الأرض
شیخ بهایی در جغرافیا آثار گوناگونی دارد که معروف ترین آن ها تضاریس الارض یا رساله فی کرویه الارض است که علامه فاضل جواد آن را شرح کرده است.
10 ـ شرح رسالة طهارة أهل الکتاب شیخ بهایی
11 ـ شرح رسالة الصمدیّة فی النحو شیخ بهایی
12 ـ توضیحات لمشکلات کتاب الکشکول شیخ بهایی
13 ـ شرح بعض المعمّیات و الألغاز. این اثر درتبیین و توضیح معمّاها و لغزهایی است که شیخ بهایی ابداع کرده اند.
14 ـ شرح کتاب (سرخاب) فی علم الرمل
15 ـ شرح الضوابط الرجالیّة از شیخ بهایی.
16 ـ شرح مشیخة الفقیه از شیخ صدوق متوفای 381 هجری قمری
17 ـ تعلیقه على خلاصة الرجال از علامه حلی متوفای 726 هجری قمری
18 ـ تعلیقه على أصول الکافی و فروعه از محمد بن یعقوب کلینی متوفای 329 هجری قمری
19 ـ تعلیقه على من لایحضره الفقیه از صدوق
20 ـ تعلیقه علی شرح الفصوص فی العرفان .
21 ـ کشف اصول الدین .
این اثر، شرح نهج المسترشدین علامه حلی متوفای 726 هجری قمری است که در نهم ربیع الاول سال 1029 هجری قمری در کاظمین به نگارش درآمده است. فقیه بزرگوار فاضل جواد در این کتاب به گونه ای مفصل، به شرح سخنان علامه حلی پرداخته است.
22 ـ رسالة فی اصول الدین.[33]
23 ـ کتاب مسالک الأفهام فی شرح آیات الأحکام
این کتاب، تفسیر آیاتى از قرآن کریم است که در آن ها احکام فقهى آمده است. بر اساس ترتیب کتاب های فقهى تنظیم شده است.
از صدر اسلام در کنارسبک هاى گوناگون فقهى، مثل فقه رسالهاى و خلافى و استدلالى، سبک دیگرى پدید آمد که در آن، تفسیرآیات فقهى قرآن کریم بر اساس ابواب فقهى آمده است. نام این سبک را «آیات الاحکام» گذاشتند. این سبک تفسیر آیات فقهى، در همه ی مذاهب اسلامى دیده مىشود.
اولین کتابى که در میان فقیهان امامیه به این سبک نوشته شده است، کتاب آیات الاحکام محمد بن سائب کلبى متوفای 146 هجری قمری از اصحاب امام باقر، علیه السلام، است .[34] پس از آن کتاب هاى آیات الاحکام دیگرى نوشته شده که از مهم ترین آن ها، فقه القرآن راوندى (متوفای 573 هجری قمری) و النهایة فى تفسیر الخمسمائة آیۀ از احمد بن حسن بن متوج بحرانى (متوفای پس از 836 هجری قمری) و زبدة البیان مقدس اردبیلى (متوفای993 هجری قمری) و تفسیرشاهى امیرابوالفتح حسینى (متوفای 986 هجری قمری) و قلائد الدرر علامه شیخ احمد بن عبدالنبى جزائرى (متوفای 1150 هجری قمری) است.
در میان این آثار، کتاب ارزشمند مسالک الافهام الی آیات الاحکام از جایگاه ویژه ای برخوردار است و از زمان نگارش آن، فقیهان بزرگ امامیّة به آن، توجه داشته اند و در موسوعههاى فقهى، مثل مفتاح الکرامة سید محمدجواد عاملى (متوفای 1226 هجری قمری) و جواهرالکلام شیخ محمدحسن نجفى (متوفای 1226 هجری قمری) و کتاب الصلاة و رسائل فقهی شیخ اعظم انصارى (متوفای 1281 هجری قمری) مصباح الفقیه آقا رضا همدانى (متوفای 1323 هجری قمری) و بلغة الفقیه سید محمد بحرالعلوم (متوفای 1326 هجری قمری) و مستمسک العروة الوثقى آیت اللّه سید محسن حکیم (متوفای 1390 هجری قمری) و کتاب القضاء آیت اللّه سید محمدرضا گلپایگانى و ...، به آن استناد کرده اند وآن مورد نقد و بررسى قرارداده اند.
این کتاب پر از پژوهش های فقهى و دقیق و نکته های ادبى است که بر آگاهان به این علوم پوشیده نیست. مؤلف آن، همه ی دیدگاه های فقیهان پیش از خود را بیان نکرده است، بلکه به بیان دیدگاه سید مرتضى (متوفای 436 هجری قمری) و شیخ طوسى (متوفای 460 هجری قمری) و علامه حلّى (متوفای 726 هجری قمری) بسنده کرده است.
آیت الله العظمی نجفى مرعشى (متوفای 1411 هجری قمری) در رساله ی منهج الرشاد فی ترجمة الفاضل الجواد به معرفى و تاریخچه ی کتاب هاى آیات الاحکام در مذاهب اسلامى، و زندگینامه ی عالمانه و محققانه ی مؤلف و آثار وى پرداخته است.
درباره ی تاریخ نگارش و اتمام آن در الذریعة [35] و اعیان الشیعه[36] آمده است که تاریخ پایان تألیف آن، هشتم محرم الحرام سال 1043 قمری است.
صاحب الذریعة، مکان نسخه های خطی این کتاب را چنین گزارش کرده است:[37] نسخهاى نزد حاج میرزا محمد حسین شهرستانى در کتابخانه شیخ عبدالحسین آل یاسین در کاظمین است، نسخه ای نزد سید على ایروانى در تبریز است. نسخه ای نزد شیخ محمدرضا مظفر به خط ناصر فضل اللّه مربوط به 1044 قمری شده است.
در کتابِ مقدمهاى بر فقه شیعه[38] به چندین نسخه ی منتخب از کتابخانههاى آیت اللّه مرعشى و مجلس شوراى اسلامى و دانشگاه تهران و الهیات و ملک در تهران و روضاتى در اصفهان اشاره شده است.
کتاب مسالک الافهام از سوی انتشارات مرتضوى در سال 1389 هجری قمری چاپ شده است.
حواشى جلد اوّل و دوم آن به دست شیخ محمدباقر معروف به شریفزاده گلپایگانى و استخراج منابع و مآخذ احادیث و آیات به دست شیخ عبدالکریم مرتضوى انجام شده است. و تصحیح کتاب نیز با نظارت سید محمدتقى کشفى انجام شده است.
شرح حال نویسان این اثر را با بیان های گوناگون ستوده اند. سخن همه ی عالمان و مفسران قرآنی در این باره، نوشتار را به تطویل می کشاند. از این رو به نقل گفتارچند نفر از آنان بسنده می شود:[39]
میرزا محمدعلی مدرس می گوید: آیات الاحکام که نام اصلیش مسالک الافهام فى شرح آیات الاحکام است، بهترین کتابى است که در این موضوع تألیف شده است.[40]
آیت الله مرعشی درباره ی این تفسیر شریف می گوید: از میان کتاب هایی که من دیده ام، این، بهترین کتابی است که در این علم نوشته شده است؛ زیرا، در بردارنده ی پژوهش های دقیق و نکته های علمی درباره ی آیه های قرآن کریم، و شرح معضلات و حل مشکلات با عبارت های کوتاه و دور از تطویل است.[41]
اما در کتاب های تراجم، دو حاشیه و شرح براى این کتاب ارزشمند ذکر شده است: یکی، سلوک مسالک المرام فی مسلک مسالک الافهام، از شیخ عبدالقاهر بن عبد بن رجب عبادى حویزى، نویسنده ی العقائد الدینیه عن البراهین العقلیه است.[42] و دیگری، حاشیة بر مسالک الافهام از میرزا عبداللّه بن عیسى تبریزى اصفهانى متوفای 1130 هجری قمری است.[43]
تقسیم بندى مطالب
مباحث کتاب در دو مجلد و چهار قسمت مطرح شده است: قسمت اوّل از جلد اوّل، شامل کتاب هاى طهارت و صلاة و صوم است. قسمت دوم از جلد اوّل، در بردارنده ی کتاب هاى زکات، خمس، حج، جهاد، امر به معروف و نهى از منکر است.
قسمت اوّل از جلد دوّم کتاب هاى المکاسب، البیع، دین و توابع آن، بعضى از عقود مثل شرکت، عاریة، غصب، مضاربة، و نظائر آن، و در آخر، کتاب النکاح را در بردارد. قسمت دوّم از جلد دوم کتاب هاى طلاق، مطاعم و مشارب، مواریث، حدود، جنایات، قضاء و شهادات را شامل مىشود.
وفات و مدفن
سال و مکان وفات عالم بزرگوار فاضل جواد هم مانند دیگر جهات شخصیتی او در هاله ای از ابهام قرار دارد، ولی بنابر پژوهشی که نویسنده ی اعیان الشیعه انجام داده است، وی در سال 1065 هجری قمری دار فانی را وداع گفته است.[44]
از گفتار شرح حال نویسان به دست می آید که وی در اصفهان فوت کرده است. پیکر مطهر او را به کاظمین انتقال داده اند. مدفن او در آن مکان مقدس نیز نامعلوم است.[45]
[1]. مسالک الأفهام إلى آیات الأحکام، محمد جواد کاظمی، تهران، کتابفروشى مرتضوى، 1365 هـ ش، ص 14
[2]. ر، ک : همان، ص 3
[3]. همان، ص 14
[4]. یکى از حوزههاى علمیه شیعه که در زمان حیات امام موسى کاظم(ع) و امام جواد(ع( شکل گرفته و به تربیت دانشجویان اسلامى پرداخته، حوزه ی علمیه ی بغداد است. پس از چندى«کاظمین» حوزه ی علمیه ی شیعه گردید. در آغاز در کنار حرم حجره هایی بنام «مدرس» محل تدریس و تحصیل دایر شد. پس از آن، افزون بر دفتر مراجع تقلید و عالمان آن شهر، به مرور زمان مدرسه های گوناگون دایر شد، مانند مدرسه های سید حیدر، مدرسه آیت الله شیخ مهدى خالصى، مدرسه سید محسن اعرجى.
از آن حوزه ی علمیه،عالمان بنام و فقیهان بسیاری برخاسته اند مانند و فقیه اصولى شیخ محمد حسین بن شیخ هاشم کاظمى متوفاى 1308 هجری قمری و فقیه فاضل شیخ جعفر بن شیخ محمد جواد بن شیخ محمد حسین کاظمى متوفاى حدود 1332 و فقیه متقى شیخ راضى بن شیخ محمد کاظم کاظمى متوفاى حدود 1350 هجری قمری، عالم فاضل شیخ حسن بن شیخ اسد الله دزفولى شوشترى کاظمى متوفاى 1300 هجری قمری، فقیه وارسته شیخ محمد جواد بن شیخ محمد حسین کاظمى صاحب الهدایة متوفاى 1328 هجری قمری و...
[5]. مسالک الأفهام إلى آیات الأحکام، ص: 14
[6]. همان؛ ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، عبدالله افندی اصفهانی، قم، 1401 هجری قمری، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، ج 1، ص 118 و...
[7],,. أعیان الشیعة، سید محسن امین، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، 1403 هجری قمری، ج 4، ص 271؛ ریاض العلماء، ج 1، ص 11؛ موسوعه الفقهاء، جعفر سبحانی، قم، مؤسسة الإمام الصادق(ع)، ج 12، ص 65؛ امل الآمل، محمد بن حسن حر عاملی، نجف، مطبعة الآداب، ج 1، ص 58 و....
[8]. مسالک الأفهام إلى آیات الأحکام، ص 4
[9]. معجم رجال الحدیث، سید ابوالقاسم خوئی، ج 5، ص 148؛ تفسیر جوامع الجامع، علامه طبرسی، ج 1، ص 16؛أمل الآمل، ج 2،ص 57 و...
[10]. شرح حال ملا عبد الله افندی اصفهانی در ج سوم گلشن ابرار آمده است.
[11]. ریاض العلماء، ج 1، ص 118
[12]. ریحانة الأدب، محمد علی مدرس، تبریز، انتشارات خیام، ج 4، ص 280
[13]. معارف الرجال، محمد حرز الدین، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، 1405 هجری قمری، ج 1، ص 184
[14]. الذریعة الی تصانیف الشیعه، آقا بزرگ تهرانی، بیروت، دارالاضواء، 1403 هجری قمری، ج 4، ص 388 و ج 11، ص 131 و ج 21، ص 393؛ أعیان الشیعة، ج 10، ص 109؛ مجمع البحرین، فخرالدین طریحی، مطبعه الاداب، 1378 هجری قمری، ج 1، ص 11
[15]. مسالک الأفهام إلى آیات الأحکام، ص: 15
[16]. تفسیر بیضاوی به نام انوار التنزیل و اسرار التاویل ازعبد الله بن عمر بن محمد بن على بیضاوى شیرازى از عالمان و مفسران قرن هفتم.
[17]. مسالک الأفهام إلى آیات الأحکام، ص 15
[18]. ر، ک: تراجم الرجال، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، 1414 هجری قمری، سید أحمد حسینی، ج 2، ص 805
[19]. الذریعة، ج 20، ص 377؛ موسوعه اصحاب الفقهاء، ج 12، ص 65
[20]. أعیان الشیعة، ج 4، ص 271؛ ریاض العلماء، ج 1، ص 118 و...
[21]. أعیان الشیعة، ج 4، ص 271
[22]. عبداللطیف فرزند شیخ نور الدین علی جامعی، شاگرد شیخ بهایی و نویسنده ی طبقات الرواة و تقلید المیت است.( الذریعه، ج 2، ص 392 و ج 15، ص 149)
[23]. موسوعه الفقهاء، ج 12، ص 65؛ أعیان الشیعة، ج 4، ص 271
[24]. امل الآمل، ج 1، ص 58؛ ریاض العلماء، ج 1، ص 118
[25]. همان.
[26]. ر،ک : کتابشناسی کتب درسی حوزه
[27]. مسالک الأفهام إلى آیات الأحکام، ص 16
[28]. ریاض العلماء، ج 1، ص 118
[29]. امل الآمل، ج 1، ص 58
[30]. ریاض العلماء، ج 1، ص 11
[31]. معارف الرجال، ج 1، ص 184
[32]. الذریعه، ج 13، ص 361
[33]. طبقات مفسران شیعه، عقیقی بخشایشی، دفتر نشر نوید اسلام، 1373 هجری شمسی، ج 3، ش 336
[34]. الذریعة، ج1، ص40
[35]. همان، ج 20، ص 377
[36]. اعیان الشیعه، ج 4، ص271
[37]. الذریعة، ج20، ص 378
[38]. مقدمهاى بر فقه شیعه، سید حسین مدرسی طباطبایی، مشهد بنیاد پژوهش های اسلامی، 1368 هجری شمسی، ص 232
[39]. ر، ک : اعیان الشیعه، ج 4، ص 271
[40]. ریحانة الادب، ج 4، ص280
[41]. مسالک الأفهام إلى آیات الأحکام، ص 4
[42]. امل الآمل، ج 2، ص 157؛ الذریعه، ج 4، ص 243و ج 12، ص 227؛ اعیان الشیعة، ج 8، ص 32
[43]. الذریعه، ج 6، ص 199
[44]. اعیان الشیعه، ج 4، ص271
[45]. مسالک الأفهام إلى آیات الأحکام، ص17
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه