13 مهر 1394, 13:51
این فقیه پارسا از راه مخالفت با نفس امّاره، مراقبت در اجراى وظایف شرعى، روى آوردن به مستحبات، کناره گیرى از امور مکروه و شبهه ناک و جدّیت در تصفیه باطن و اصلاح درون، روح خویش را به صفاى معنوى آراست و قادر به انجام برخى امور خارق العاده گردید. اکنون کراماتى از او را بیان مى کنیم:
«یکى از اوقاتى که آقا نورالدین رفته بودند به تکیه در بیرون شهر، تجار گفتند: برویم پیشش. من هم جزو آنان بودم، رفتیم. دور تا دور اتاق، تجار نشسته بودند. نزدیک ظهر شد و منجر گشت که آقا نهار بیاورد. غذایى که تهیه کرده بودند یک قابلمه دو نفرى بود به اندازه خودش و آقا سید باقر و شاید هم یک نفر دیگر. جمعیت دور تا دور اتاق نشسته بودند. به خدمتکارش گفت: نهار بیاور. او خنده اى کرد و فهماند که قابلمه ما کفایت این همه مهمان را نمى کند. خودش برخاست و سرقابلمه رفت و گفت: تو بشقاب بیاور. و مدام بشقاب آوردند، او پر کرد. دور تا دور به همه داد. از این غذاى کم همه را سیر کرد.»([64])
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان