13 مهر 1394, 13:51
کمک به فقرا
شیخ، همواره به فقرا کمک می کرد و تا می توانست قرض می کرد و به فقرا می داد.
روزی بینوایی به در خانه ی او رفت و از او چیزی خواست. شیخ چون پولی در بساط نداشت، ظرف مسی منزل را برداشت و به او داد و گفت: «این را ببر بفروش.».
دو سه روز بعد اهل منزل متوجه شدند که ظرف مسی نیست و به گمان این که آن را دزد برده است، داد و فریاد کردند. صدای آنان در کتابخانه به گوش شیخ رسید. شیخ فریاد زد: «ظرف مسی را من برده ام[70].».
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان