24 آبان 1396, 23:52
پرسش:
امام حسين(ع) با کدام توجيه منطقي حاضر نشد همچون امام حسن(ع) که با معاويه مصالحه کرد، با يزيد از روي مصلحت بيعت کند؟
پاسخ:
در دو بخش قبلي پاسخ به اين سؤال شرايط عصر امام حسين(ع) که منجر به امتناع از بيعت با يزيد شد و همچنين ادله آن مورد بررسي قرار گرفت.
اينک در بخش پاياني دنباله مطلب را پي مي گيريم.
ديدگاه دانشمندان اهل سنت
براي آشنايي بيشتر و منصفانه تر با وضعيت جامعه اسلامي در زمان امام حسين (ع) به ديدگاه يكي از انديشمندان روشنفكر اهل سنت؛ يعني، سيد قطب (مفسر و متفكر انقلابي مصري) اشاره مي كنيم:
«حكومت امويان، خلافت اسلامي نبود؛ بلكه سلطنت استبدادي بود و منطبق با وحي اسلام نبود؛ بلكه ناشي از افكار جاهليت بود. براي اينكه بدانيم حكومت بني اميه بر چه اساسي استوار شد كافي است كه همان صورت بيعت يزيد را ببينيم. معاويه گروه هايي از مردم را احضار كرد تا راجع به گرفتن بيعت براي يزيد نظر بدهند. مردي كه او را يزيد بن مقفع مي گفتند، برخاست و گفت: اميرالمؤمنين اين است و اشاره به معاويه كرد.
سپس گفت: اگر معاويه مرد، اميرالمومنين اين است و اشاره به يزيد كرد. پس از آن گفت: هر كس اين را نپذيرد، پس اين است (و اشاره به شمشير كرد). معاويه گفت: «بنشين تو سيد خطبايي».
پس از آن، داستان بيعت گرفتن معاويه را براي يزيد در مكه ذكر مي كند كه چگونه با زور و شمشير و قدرت سرنيزه و خدعه و نيرنگ از مردم بيعت گرفت.
بعد از آنكه شرحي از نابكاري هاي يزيد- مانند مي گساري، زنا و ترك نماز- را نقل كرده، میگويد: اعمال يزيد مانند: قتل حسين و محاصره خانه كعبه و رمي آن به سنگ و تخريب خانه و سوزاندن آن و واقعه حرّه، همه شهادت مي دهد كه هر چه درباره او گفته شده، مبالغه و گزاف نيست... تعيين يزيد براي خلافت يك ضربت كاري به قلب اسلام و نظام اسلامي و هدفها و مقاصد اسلام بود.
در زمان حكومت معاويه روز به روز، روش زمامداري از روش اسلامي دورتر گشته و تحولي عجيب در شكل حكومت ظاهر مي شد و معاويه آن را با ولايت عهدي يزيد تكميل كرد و همان طور كه سيد قطب گفت، ضربت كاري به قلب اسلام و به نظام اسلام وارد شد. پس بر امام حسين (ع) واجب بود كه آن را جبران نمايد و مرهمي به جراحاتي كه بر پيكر اسلام رسيده بود، بگذارد و به عموم مردم بفهماند كه اين شكل حكومت شرعي نيست و با حكومت اسلام ارتباط و شباهت ندارد.
آن حضرت با قيام خود نظر دين را درباره حكومت يزيد اعلام كرد. در حالي که با سكوت يا بيعت امام (ع)، مردم بيش از پيش در مورد اسلام و نظام اسلامي به اشتباه مي افتادند و چيزي از اسلام حقيقي و ناب باقي نمي ماند.
محمد غزالي (نويسنده و دانشمند معروف اهل سنت) درباره مفاسد نظام حكومتي بنیاميه مي نويسد: «واقعيت اين است كه حركت و تكاني كه اسلام از ناحيه فتنه هاي بني اميه ديد، به طوري شديد بود كه به هر دعوت ديگر اين گونه صدمه رسيده بود آن را از ميان مي برد و اركان آن را ويران مي ساخت».
اين بود مختصري از زيان هاي آفت خطرناكي كه به نام يزيد و حكومت اموي به جان حكومت اسلامي افتاد و شكل حكومت را كه عالي ترين نمايش عدالت اسلامي بود به آن صورت وحشتزا و منفور درآورد. بنابراين اگر قيام امام حسين (ع) در آن هنگام به فرياد اسلام نرسيده بود و انفصال آن حكومت را از زمامداري اسلامي آشكار نساخته بود؛ بزرگ ترين ننگ و عار دامن اسلام را لكه دار مي ساخت و عدالت و نظام ممتاز حكومتي دين خدا پايمال و نابود مي گشت.
منبع: دفتر سيزدهم پرسش ها و پاسخ ها(ويژه محرم)، نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه ها.
روزنامه كيهان، شماره 21739 به تاريخ 15/7/96، صفحه 8 (معارف)
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان