دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

در کشاکش فانتزی و درام | نقدی بر سریال «آب پریا»

«آب پریا» مجموعه‌ای است که همه دغدغه‌های تکرار شوندۀ سازنده‌اش را در خود جمع کرده و با تمرکز بر فاجعه‌ای به نام خشکسالی، راه علاج را در بیداری آدم‌ها و بازخوانی نقش آن‌ها در تجدید حیات منابعِ دربردارندۀ این منبع حیات جستجو می‌کند.
در کشاکش فانتزی و درام | نقدی بر سریال «آب پریا»
در کشاکش فانتزی و درام | نقدی بر سریال «آب پریا»

مرضیه برومند کار‌هایش را ساده و بی‌تکلف می‌سازد و اثری از افاضات روشنفکری را هم از خود به جا نمی‌گذارد. دغدغۀ تعلیم از طریق هنر را دارد و بار‌ها نشان داده که از پند گفتن به مخاطبش در لابلای آثار سینمایی خود واهمه‌ای ندارد. بیانش عاری از نیش و کنایه است و به مردم و مخاطب و دولت و خلاصه زمین و زمان متلک نمی‌گوید. این همه او را هنرمندی در میان مردم و البته قابل اعتماد می‌نمایاند. فردی از جنس هم‌وطنانش، با دغدغه‌هایی عمیقاً انسانی و علاقه‌ای ستودنی به انسان‌ها، همراه با تمرکزی مادارنه بر تعلیم کودکان، به عنوان سازندگان فردای وطن.

 «آب پریا» مجموعه‌ای است که همه دغدغه‌های تکرار شوندۀ سازنده‌اش را در خود جمع کرده و با تمرکز بر فاجعه‌ای به نام خشکسالی، راه علاج را در بیداری آدم‌ها و بازخوانی نقش آن‌ها در تجدید حیات منابعِ دربردارندۀ این منبع حیات جستجو می‌کند. برومند برای این‌که سفر در سراسر ایران و در اعماق خاک این سرزمین را واجد وجهی دراماتیک نشان دهد، سه پری را مأمور‌‌ رها ساختن پری چهارم از بند دیو خشکسالی قرار داده و از این طریق و با تاکید بر هفت خوان رفع خشکی این سرزمین، قصه‌های کهن ادب فارسی را دست مایۀ علاج یک معضل و ساخت اثری تعلیمی- سینمایی، برای رسیدن به مقصود قرار داده است.
ایدۀ سهل و ممتنع این سریال و گسترش و تبدیل آن به سفرنامۀ مرور فجایع زیست‌محیطی این سرزمین، اگر با مشی ساده و بی‌تکلّف برومند و رویکرد تعلیمی او سنجیده و طراز شود، موفقیتی تازه را در کارنامۀ این فیلم‌ساز کارآزموده درج خواهد کرد.
علی‌رغم فاجعۀ غیرقابل انکاری که اثر در پی ترسیم آن است، رنگ‌بندی اغلب نما‌ها سرشار از گرمی و امید و شادمانی است. ریتم یک دست و معتدل سریال، ضربانی یک دست را به قلب مخاطب جدی آن می‌نشاند. دیالوگ‌ها صبغۀ آموزشی خود را پنهان نمی‌کنند و نگاه فیلم‌ساز به مردمانِ درگیر در ماجرای خشکسالی، عاری از تحقیر و توهین به فقر فرهنگی آن‌هاست. آدم بد‌سرشتی در داستان مشاهده نمی‌شود و اگر هم فاجعه‌ای زیست‌محیطی به دامان این سرزمین نشسته، یک سره حاصل از خطاهای انسانی و قابل جبران است و این فقط دیو خشکسالی است که باید از شرّ آن خلاص شد و او را در اهدافش ناکام بگذارد. شخصیت‌ها مهربان هستند و روابطِ اقشار مختلفِ مردم با یکدیگر، حالتی مطلوب از ذهنیت آرمان‌گرا و همچنان شفاف و عاری از پنهان‌کاری سازندۀ اثر را نمایان می‌سازد. در ‌‌نهایت و به مدد همۀ کمک کننده های  زمینی و آسمانی، هفت خوان خشکسالی مغلوب و پری محبوس‌‌ رها می‌شود و همین کافی است تا مرضیه برومند را در ترسیم و گره‌گشایی از یک معضل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و زیست‌محیطی موفق بدانیم.
با این حال، اگر از جهان استعاره‌های هنری خارج شده و از پی مشاهدۀ این سریال، به دنیای عادی باز گردیم، معضل زیست‌محیطی را برقرار خواهیم یافت. معضلی که حتی رجوع دوباره به اثر و بازبینی راه‌حل‌های ارائه شده از سوی فیلم‌ساز هم گره‌ای از ناکامی ما در علاج آن نخواهد گشود. انگار باید تعارف را با خود و خاطراتی که از «مدرسه موش‌ها» و «زی‌زی‌گولو» و «آرایشگاه زیبا» داریم، کنار گذاشته و با بازبینی قواعد ساخت آثار سینمایی، گره‌ای را از مشکل انطباق این اثر با «دنیای واقعی» گشوده و ناکامی این رویکرد تعلیمی را در برقراری وضعیت مطلوب خود در جهان خارج، بر کرسی نقد بنشانیم.

آن‌چه در آب پریا می‌بینیم، نه یک درام کلاسیک است و نه یک فانتزی تمام عیار؛ موقعیت داستان و شخصیت‌ها و کنش اصلی آن تماماً رئالیستی است، اما گره‌گشایی از کشمکش‌های داستان بر عهدۀ شخصیت‌های فانتزی‌ای گذاشته شده که قرار است به مدد نیروی جادوییشان، به یاری آدم‌های وظیفه‌شناسِ داستان آمده و زمین را از تبدیل شدن به جزیره‌ای در میان فاضلاب‌ها‌‌ رها سازند. از همین رو شاید چندان لازم نباشد که فیلم‌ساز به روابط خطی و علی/ معلولی حاکم بر آثار کلاسیک وفادار بماند و با قرار دادن موانعی فعال در برابر شخصیت‌ها، ضمن وفاداری به اصول حاکم بر آثار رئالیستی، معضلی به نام خشکسالی را نیز با رجوع به راه‌هایی حقیقتاً قابل اجرا علاج نماید.
اگر در «زی‌زی‌گولو» توان فوق طبیعی یک عروسک خاص به مدد آن زوج هنرمند می‌آمد، مطمئن بودیم که موقعیت رئالیستی داستان از فضای خانه و همسایه‌شان فرا‌تر نمی‌رود و سایه روشن‌های فانتزی/ رئال را باید در محدودۀ‌‌ همان مکان و گسترۀ فهم کودکان- به عنوان مخاطبان اصلی آن داستان- تفسیر کنیم. اما آب‌پریا داعیه‌دار حل گره‌ای به گسترۀ جغرافیای ایران زمین است و از همین رو اگر قرار است که از پس این داستان، تغییری در جهان خارج ایجاد شود- که فیلم‌ساز هم همواره نشان داده همین را می‌خواهد- این تغییر صرفاً با مرزبندی دقیق میان سرخوشی فانتزی، با تلخ و شیرین دنیای واقعی امکان‌پذیر خواهد بود. اگر این مرز به روشنی برای فیلم‌ساز تبیین نشده و به بیان صریح‌تر، داستان عاری از خودآگاهی نظری سراینده‌اش باشد، لاجرم تمام توفیقات مجموعۀ آب‌پریا را باید این‌گونه تفسیر کرد که فیلم‌ساز با ترسیم یک مینیاتور، آدمیان تردامن را به حضور دائمیِ فرشتگانی نگاهبان طبیعت بشارت داده است. فرشتگانی که اگر بخواهند دستی به یاری اهالی زمین فرود آورند، اهل مروتی را خواهند یافت که از خمودگی برخاسته و دور و اطراف خود را آباد خواهند ساخت.
 به روشنی می‌توان دید که گسترۀ تاثیر آب‌پریا در ترسیم‌ آرمان‌های سازنده‌اش محدود خواهد ماند. شاید هم به مدد تعلیم کودکانی که مجذوب پری‌های داستان شده‌اند، بتوان با تبلیغات بیشتر، نقشی مشابه همیار پلیس را برای مخاطبین خردسال داستان در نظر گرفت. نقشی که البته معلوم نیست چگونه می‌تواند از مرز نصایح خانوادگی فرا‌تر رفته و از خشک شدن قنات‌ها پیشگیری کند، یا آبادسازی دوبارۀ آن‌ها را در پیش بگیرد!
این‌که مرضیه برومند پیشاپیش کدام دسته از مخاطبین را آموزه‌های این اثر تازه‌اش در نظر داشته، چندان مشخص نیست. اما آن‌چه از فضای این داستان و کشاکش ناگشودنیِ میان دو موقعیت فانتزی و رئال به دست آمده حاوی این پیام تلخ و شیرین است که آب‌پریا از ارائه طریقی- هرچند سطحی و مقطعی- در حل معضل خشکسالی ناتوان مانده است. با این همه به‌سان یک مینیاتور و با توسل به فرشتگانی دست‌گیر و آدمیانی خوش‌سیما، خاطره‌ای به یادماندنی را از دنیای آرمانی سازنده‌اش در خاطر مخاطب خود مستدام می‌دارد.

منبع:فیلم نوشتار

مقاله

نویسنده علیرضا آرام

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

سینمای پناهنده ; به بهانه اکران فیلم سینمایی تگزاس

سینمای پناهنده ; به بهانه اکران فیلم سینمایی تگزاس

نمایش فیلم تگزاس در روزهای اخیر نشان می دهد که مسعود اطیابی تغییر بزرگی در رویه فیلمسازی خود داده است. او که پیش از این با فیلمی درباره حوادث هشتاد و هشت نشان داده بود که در فکر پرداختن به مسائل جدی و حرکت در راستای سینمای اجتماعی است، حالا با تگزاس به جریان فیلم های پرفروشی پیوسته که اتفاقا بر خلاف فیلم قبلی اش دچار موانع ممیزی و عدم مجوز اکران نشده و با توجه به فضای سینمای ایران، سود قابل توجه‌ی را به جیب تهیه کننده واریز می کند.
مصادره و ماجرای غم انگیز زن در سینما

مصادره و ماجرای غم انگیز زن در سینما

هنوز و بعد از گذشت حدود سه ماه از جشنواره فیلم فجر(سی و ششم) و دیدن فیلم سینمایی مصادره ، طعم تلخ تماشای آن هم زمان با اکران های نوروزی و فروش بالای این فیلم ذایقه ام را می آزارد. مصادره را شاید بتوان اروتیک ترین فیلم سینمای ایران پس از انقلاب برشمرد. این فیلم به شدت بیمار است و گویا به جز شوخی های سخیف جنسی حتی با دستمایه کردن یک کودک یا نوجوان راهی برای خندان و شادکردن مخاطبانش ندارد.
گل دادن درخت پیر ; نگاهی به فیلم خجالت نکش

گل دادن درخت پیر ; نگاهی به فیلم خجالت نکش

خجالت نکش، یک فیلم مفرح است. فرحبخشی این فیلم نه از شوخی ها و تکه کلام ها، بلکه به جهت دنیای درونی فیلم است. دنیایی که در آن کودکی متولد می شود و پیری و گذر سن، مانعی برای زایش نیست. در روستای کوچک و کم جمعیت مهمت اباد، 231 نفر زندگی می کنند و این فیلم به ما می گوید که این جمعیت چگونه به اندازه یک نفر بیشتر می شود.
خوک های آوازه خوان ; نگاهی به فیلم خوک

خوک های آوازه خوان ; نگاهی به فیلم خوک

اگر تلاش فیلم خوک در این است که یک کمدی متفاوت در سینمای ایران باشد، باید گفت که در این کار موفق شده است. این فیلم توجهی به شوخی ها کلامی و متدوال در سینمای طنز ندارد. تا حد زیادی می کوشد که از مزیت های واقعیت استفاده کند و در مناسبات انسانی و روابط فردی آدم ها دخل و تصرفی نکند و همزمان از سوی دیگر پیروزمندانه از میدان واقعیت بیرون بیاید بدون آنکه هیچ باج و امتیازی به آنچه که ما واقعیت صدایش می کنیم داده باشد؛ خوک خود را در واقعیت محدود نمی کند.
فیلشاه، آغاز راهی جریان‌ساز در انیمیشن بومی

فیلشاه، آغاز راهی جریان‌ساز در انیمیشن بومی

صحبت از انیمیشنی سینمایی است که در فرم، تکنیک و ارائه مفاهیم به استاندارهای جهانی نزدیک شده و سعی دارد به‌دور از شعار و کلیشه به یک مقطع تاریخی با رگه‌های دینی بپردازد و آغازکننده راهی جریان‌ساز برای صنعت سینمایی انیمیشن در ایران باشد.

پر بازدیدترین ها

خوک های آوازه خوان ; نگاهی به فیلم خوک

خوک های آوازه خوان ; نگاهی به فیلم خوک

اگر تلاش فیلم خوک در این است که یک کمدی متفاوت در سینمای ایران باشد، باید گفت که در این کار موفق شده است. این فیلم توجهی به شوخی ها کلامی و متدوال در سینمای طنز ندارد. تا حد زیادی می کوشد که از مزیت های واقعیت استفاده کند و در مناسبات انسانی و روابط فردی آدم ها دخل و تصرفی نکند و همزمان از سوی دیگر پیروزمندانه از میدان واقعیت بیرون بیاید بدون آنکه هیچ باج و امتیازی به آنچه که ما واقعیت صدایش می کنیم داده باشد؛ خوک خود را در واقعیت محدود نمی کند.
سینمای پناهنده ; به بهانه اکران فیلم سینمایی تگزاس

سینمای پناهنده ; به بهانه اکران فیلم سینمایی تگزاس

نمایش فیلم تگزاس در روزهای اخیر نشان می دهد که مسعود اطیابی تغییر بزرگی در رویه فیلمسازی خود داده است. او که پیش از این با فیلمی درباره حوادث هشتاد و هشت نشان داده بود که در فکر پرداختن به مسائل جدی و حرکت در راستای سینمای اجتماعی است، حالا با تگزاس به جریان فیلم های پرفروشی پیوسته که اتفاقا بر خلاف فیلم قبلی اش دچار موانع ممیزی و عدم مجوز اکران نشده و با توجه به فضای سینمای ایران، سود قابل توجه‌ی را به جیب تهیه کننده واریز می کند.
مصادره و ماجرای غم انگیز زن در سینما

مصادره و ماجرای غم انگیز زن در سینما

هنوز و بعد از گذشت حدود سه ماه از جشنواره فیلم فجر(سی و ششم) و دیدن فیلم سینمایی مصادره ، طعم تلخ تماشای آن هم زمان با اکران های نوروزی و فروش بالای این فیلم ذایقه ام را می آزارد. مصادره را شاید بتوان اروتیک ترین فیلم سینمای ایران پس از انقلاب برشمرد. این فیلم به شدت بیمار است و گویا به جز شوخی های سخیف جنسی حتی با دستمایه کردن یک کودک یا نوجوان راهی برای خندان و شادکردن مخاطبانش ندارد.
فیلشاه، آغاز راهی جریان‌ساز در انیمیشن بومی

فیلشاه، آغاز راهی جریان‌ساز در انیمیشن بومی

صحبت از انیمیشنی سینمایی است که در فرم، تکنیک و ارائه مفاهیم به استاندارهای جهانی نزدیک شده و سعی دارد به‌دور از شعار و کلیشه به یک مقطع تاریخی با رگه‌های دینی بپردازد و آغازکننده راهی جریان‌ساز برای صنعت سینمایی انیمیشن در ایران باشد.
Powered by TayaCMS