دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

ارزیابی گشتالت درمانی

No image
ارزیابی گشتالت درمانی

كلمات كليدي : گشتالت، گشتالت درماني، ظرفيت هيجاني، آگاهي، مشاور گشتالتي، مشاوره و راهنمايي، علوم تربيتي

نویسنده : معصومه ابوالفتحي

گشتالت(Gestalt)، عبارت است از کلیتی پویا که از دو یا چند بخش تشکیل شده است. گشتالت‌درمانی(Gestalt Therapy)، با کل فرد سر و کار دارد که چیزی بیش از جمع رفتارهایش است. گشتالت‌درمانی، روشی پدیدارشناختی است که تجربه انسان را منبع داده‌ها می‌داند و بر تجربه درمانگر و مراجع از واقعیت تاکید دارد. گشتالت‌درمانی، یک رویکرد وجودی است که بر مسئولیت‌پذیری افراد در قبال خودشان و نقش آنان در تجربه‌های کنونی خودشان تاکید دارد. در گشتالت‌درمانی، معضلات مربوط به گذشته و آینده در قالب زمان حال بررسی می‌شوند. هدف کلی گشتالت‌درمانی، خودآگاهی از دیگران و محیط است که موجب کمال و یکپارچگی انسان می‌شود.[1]

شواهد تحقیق نشان می‌دهند که گشتالت‌درمانی توسط یک درمانگر بالیاقت و موثر، می‌تواند تغییرات مفید و مهمی را ایجاد نماید و در مقابل، درمانگران ناآگاه اثرات مخرب و غم‌انگیزی را به وجود می‌آورند.

نکات مثبت گشتالت‌درمانی

گشتالت‌درمانی، از روشنفکرگرایی انتزاعی که در بقیه دیدگاه‌ها وجود دارد، اجتناب کرده و مراجعان را تشویق به آگاهی یافتن و به‌کار بردن تمام ظرفیت هیجانی خود می‌نماید. به نظر می‌رسد که این رویکرد، مخصوصا برای افرادی که نسبتا باز و بی‌پرده و بیش از حد روشنفکر هستند، مفید باشد؛ زیرا که بر آزادی‌های حال مراجع، نسبت به استبداد گذشته تاکید می‌کند. گشتالت‌درمانی با دیدگاه مثبتی که از ماهیت انسان دارد، خود را از بدبینی دیگر رویکردها آزاد می‌سازد.[2]

انتقادات وارده بر گشتالت‌درمانی

گشتالت‌درمانی، در عین حال که فواید عملی زیادی دارد، خالی از محدودیت نیز نیست. برجسته‌ترین محدودیت گشتالت‌درمانی مساله مهارت، تربیت، تجربه و قضاوت درمانگر است. چون در تکنیک‌های گشتالت‌درمانی سعی می‌شود عواطف شدید شناسایی شوند و رهایی آنها تسهیل شود، مشاوری که این شیوه را به‌کار می‌برد، باید در امر اجازه دادن به مراجع برای به تجربه درآوردن عواطف شدید شایستگی داشته باشد و از آن نهراسد. مشاور، باید در ایجاد رابطه نیکو نیز تبحر و تخصص داشته باشد. مشاور، باید در زمینه کاربرد تکنیک‌ها بداند که چه موقع، با چه کسی و در چه موقعیتی از آنها استفاده کند. چون در گشتالت‌درمانی تاکید زیادی بر فرایند حال و آگاهی و تجربه مستقیم گذاشته می‌شود، احتمال دارد مراجعانی که این شیوه در مورد آنها اعمال می‌شود با جامعه فعلی، هماهنگی مطلوب نداشته باشند. با وجود این، امید می‌رود که آنها به ایجاد جامعه نوتر و مهربان‌تری برانگیخته شوند؛ جامعه‌ای که در آن افراد می‌توانند انسانیت تام و تمام خود را رشد داده و از آن لذت ببرند.[3]

محدودیت عمده گشتالت‌درمانی، دامنه نسبتا محدود تعداد مراجعان است که چنین درمانی برای آنها قابل اجرا است. این محدودیت نشات گرفته از چند عامل زیر است:

· نقش مواجهه‌گر مشاور

· شدت تجربه هیجانی مراجع در درمان

· فلسفه فردگرایی بسیار شدید که به نظر می‌رسد هر نظام اجتماعی و روش زندگی دیگر را حقیر می‌شمارد.[4]

انتقادهایی نیز از دیدگاه‌های رفتاری، روانکاوی، بافتی و یکپارچه‌نگر بر گشتالت‌درمانی به شرح زیر وارد شده است:

نقد گشتالت‌درمانی از دیدگاه رفتاری

باید قبول کنیم که در سطح اجتماعی، نتیجه نهایی گشتالت‌درمانی، هرج ‌و مرج است. شاید شعار "تو کار خودت را بکن، من هم کار خودم را" شعاری سطحی است که به پرورش افراد خودشیفته و خودمحور کمک می‌کند که دلیلی برای نگرانی در مورد دیگران ندارند. پرلز، صریحا می‌گوید که فرد ایده‌آل او، مسئولیت هیچ کس را قبول نمی‌کند. در این صورت مسئولیت والدین چه می‌شود؟ اگر انتظارات و تایید اجتماعی که به هدایت رفتار انسان کمک می‌کنند، رد شوند، آیا دلیلی وجود دارد که انسان‌ها بتوانند در جوامع به‌طور مسالمت‌آمیز و امن زندگی کنند؟[5]

نقد گشتالت‌درمانی از دیدگاه روان‌کاوی

خود را رها کنید، بگذارید نهاد، شما را هدایت کند! گشتالتی، دوست دارد این موضوع را نادیده بگیرد که در واقع تکانه‌های زیستی‌ای وجود دارند که می‌توانند سلامت روانی فرد و نظم اجتماعی را مختل کنند. گشتالتی‌، چگونه با یک بیمار پارانوئید و سایر بیمارانی که فرایندهای خود آنها زیر بار خشم، در خطر از پای درآمدن است، برخورد می‌کند؟ گشتالتی‌، از مسئولیت زیاد حرف می‌زند و با این حال، بی‌مسئولیتی حرفه‌ای را ترغیب می‌کند، به این صورت که به بیماران توصیه می‌کند اگر می‌خواهند دیوانه شوند یا خودکشی کنند، به خودشان بستگی دارد. این فلسفه، شاید در کارگاه‌هایی که پر از افراد بهنجار رشدگراست، موثر واقع شود، ولی برای بیماران بسیار خطرناک است.

نقد گشتالت‌درمانی از دیدگاه بافتی

تاکید درمان گشتالتی بر آگاهی، خودپشتیبانی و مسئولیت، نقش فرد را جدا از سایر افراد، برجسته می‌کند و به اهمیت روابط جاری و سیستم‌های فرهنگی توجه اندکی دارد. چه کسی به خانواده‌ها و جوامع گرایش دارد؟ مطمئنا گشتالتی‌ها چنین گرایشی ندارند! شعار گشتالت به ما یادآور می‌شود که "من، منم و تو، تویی". من، برای برآوردن انتظارات تو به دنیا نیامده‌ام و تو، برای برآوردن انتظارات من به دنیا نیامده‌ای. همین "من بودن‌ها"، "ما بودن‌ها" را از بین برده‌اند. بنابراین، تعجب‌آور نیست که پرلز پیش‌بینی کرد فرد ایده‌آل از لحاظ اجتماعی، منزوی خواهد بود؛ این‌گونه افراد، صرفا "من بودنی" را که کاشته‌اند، برداشت می‌کنند. گشتالت‌درمانی به ما می‌گوید که مشکلات اجتماعی، عامل تقصیر نیستند، بلکه آنها صرفا بهانه‌جویی‌های عقلانی برای نپذیرفتن مسئولیت رفتارمان می‌باشند. شاید این نظریه در مورد افراد نسبتا روان‌رنجور و ثروتمند درست باشد، ولی برای اغلب ما، نیروهای اجتماعی فقر، بیماری، تبعیض جنسی، تبعیض نژادی، جرم و مرگ، حداقل تا اندازه‌ای عامل تقصیر به حساب می‌آید.[6]

نقد گشتالت‌درمانی از دیدگاه یکپارچه‌نگر

گرچه پرلز، معتقد بود از میراث وجودی پیروی می‌کند که بر اساس دوگانه‌نگری دکارتی، برای ذهن بیشتر از بدن ارزش قایل است؛ ولی در واقع آنچه او باقی گذاشت، دوگانه‌نگری وارونه‌ای بود که برای بدن بیشتر از ذهن ارزش قایل شد. ارزش قایل نشدن پرلز برای تفکر، نوعی ضداندیشه‌ورزی غیرمنطقی را ترغیب می‌کند که می‌تواند ارگانیزم‌های میان‌تهی به بار آورد. گشتالت‌درمانی، برای متعادل شدن، قطعا به یک نظریه شناختی نیاز دارد. پژوهشگران، ترکیب گشتالت با درمان شناختی را پیشنهاد کرده‌اند.[7]

کارکرد مشاور گشتالتی

هماهنگ با نظریه تغییر، کارکرد و وظیفه اصلی درمانگران گشتالتی این است که آگاهی مراجع را تسهیل نمایند. برای انجام این کار، مشاور ابتدا رابطه‌ای را از طریق ورود به زمان حال مراجع برقرار می‌سازد. او تعبیر و تفسیر نمی‌کند اما بر "چه" و "چگونگی" تجربه مراجع در آن لحظه تاکید می‌کند. درمانگر از وسایل بسیار متفاوتی برای افزایش آگاهی مراجع استفاده می‌کند که معمولا به عنوان تجربه به مراجع ارائه می‌گردد. به مراجع کمک می‌شود تا از تفاوت بین بیانات کلامی و غیرکلامی خود آگاه شود. همه این کارکردها در جهت افزایش آگاهی مراجع از "حال" است. آن‌وقت این آگاهی یافتن، هم خود روش است و هم هدف.

در بعضی از اوقات، درمانگران گشتالتی می‌بایست به عنوان والدینی موثر برای مراجعان خود خدمت کنند. زمانی که به مراجعان اجازه می‌دهند تا با ناکامی خود روبرو شوند، از آنها حمایت می‌کنند. به مراجعان اجازه می‌دهند، آن کسی باشند که هستند و در همان حال آنها را تشویق به ریسک کردن می‌کنند. زمانی که از حمایت بیش از حد پرهیز می‌کنند، به آنها رسیدگی می‌نمایند. درمانگران گشتالتی، در اوقات دیگر به عنوان معلم عمل کرده و مراجعان خود را به سوی یک زندگی موثر همراه با مهارت‌های مقابله با آن هدایت می‌نمایند.[8]

کاربرد گشتالت‌درمانی

گشتالت‌درمانی، با شیوه‌های مختلفی می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد. پرلز، کارگاه را به شکل متمرکز آن بیشتر ترجیح می‌دهد. درمانگران دیگری ترجیح می‌دهند که روش‌های گشتالت‌درمانی را در موقعیت گروه‌های کم و بیش سنتی به‌کار گیرند. برخی نیز رویکرد گشتالت را در جلسات فردی دنبال می‌کنند. در این تصمیم‌گیری که آیا نظریه و شیوه‌های گشتالت مورد استفاده قرار می‌گیرد یا خیر، درمانگر باید از اخطارهای فرد آگاه باشد. به‌طورکلی گشتالت‌درمانی بیشتر با افراد به‌شدت اجتماعی، محدودشده و تحت فشار قرار گرفته‌شده موثر است. از این‌گونه افراد اغلب به عنوان روان‌رنجور، دارای هراس، کمال‌گرا، غیرموثر، افسرده و غیره نام برده می‌شود. کارکرد آنها محدود یا ناهمسان است و اصولا به محدودیت‌های درونی آنها مربوط می‌شود و لذت‌های آنها از زندگی نیز حداقل است. به نظر می‌رسد که بعضی از شیوه‌های آگاهی یافتن گشتالت‌درمانی، با کودکان به عنوان شیوه آموزش مربوط به رشد مفید باشد.[9]

گشتالت‌درمانی در زمینه افراد بهنجار، تربیت گروه‌های حرفه‌ای در زمینه آگاهی، در کلاس درس و در مورد کودکان مضطرب و مراکز مراقبت کودک به‌کار گرفته می‌شود. لازم به تذکر است که اطلاعات حاصل از راه خواندن نظریه و تکنیک‌های گشتالت، عملا سودمند نخواهد بود و این اطلاعات باید توام با تجربه و کارورزی و نظارت دقیق باشد. استفاده از گشتالت‌درمانی در موارد گروهی، امری عادی است ولی اغلب به صورت مشاوره فردی در وضعیت گروهی اجرا می‌شود.[10]

مقاله

نویسنده معصومه ابوالفتحي

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

چگونه دعا و نیایش شفابخش‌اند؟

چگونه دعا و نیایش شفابخش‌اند؟

نیروى سحر آفرین ایمان تا چه اندازه در سلامتى روانى و جسمانى انسان مفید و اثربخش است؟
آرزوهای طولانی و شیطان

آرزوهای طولانی و شیطان

ابلیس (پدر شیطان‌ها) سخت ناراحت گردید. و بالای کوهی در مکه به نام «تور» رفت و ‌فریادش بلند شد و همه یارانش را به تشکیل انجمن خود دعوت نمود. همه یاران و ‌فرزندان شیطان‌ جمع شدند.
چهار بال اخلاق در قرآن

چهار بال اخلاق در قرآن

چهار کلمه‌ى فوق چهار مرحله‌ى رفتارى را نشان مى‌دهد که بر حسب اراده و تقوا و تسلط بر نفس، انسان مى‌تواند در برابر کسانى که به او بدى مى‌کنند، عکس العمل نشان دهد.
No image

تناسخ و معاد

No image

نماز و امنیت‌

پر بازدیدترین ها

No image

نگاهى به آفرینش زن با توجه به داستان آدم و حوا در قرآن

خبرگزاری فارس: مسأله آفریده شدن حوا از پهلوى آدم، چیزى است که قرآن درباره آن صراحتى ندارد؛ و عبارت<و خلق منها زوجها» را نیز نباید بر آن معنى حمل کرد، به گونه‌اى که گزارش قرآن همسان گزارش تورات گردد، توراتى که در دست مردم است و آفرینش آدم را یکسان یک داستان تاریخى نقل...
No image

رابطه ایمان و عمل صالح

در آموزه های قرآنی ایمان و عمل صالح از چنان ارتباطی برخوردارند که فقدان هر یک، کارآیی و تأثیرگذاری دیگری را کم اهمیت و یا بی ارزش می کند. ایمان و عمل صالح دو بال پرواز بشر به مقام انسانیت و درک خلیفه اللهی و وصول به سرمنزل مقصود است. در آموزه های قرآنی، عمل صالح، بازتاب بیرونی ایمان واقعی است. هر کس به ایمان واقعی دست یافته باشد در منش و کنش خویش نیک کردار خواهد بود. این نوشتار تلاشی برای تبیین این همبستگی استوار میان ایمان و عمل صالح است...
No image

نظریه‌های شناختاری و غیر شناختاری زبان دینی (قسمت دوم)

بر اساس نظریه «زبان نمادین»، هنگامی که گفته شود: «خداوند شبان من است» یا «خداوند صخره است» مسلّماً معنای حقیقی و ظاهری آنها مراد نیست، بلکه مراد از این گونه تعابیر «عنایت و پناه دادن و حفظ همراه با مصلحت اندیشی» الهی است; زیرا خداوند حقیقتاً نمی تواند چوپان یا صخره باشد، بلکه «چوپان» نماد مشیّت الهی، و «صخره» نماد پناهگاه بودن و محافظت کردن از مصایب در لحظات سخت زندگی است.33 «زبان نمادین» زبانی است که الفاظ در آن به منزله پلی هستند که ما را از معنای ظاهری و تحت اللفظی به امری ورای خود منتقل می کنند. یک عنصر مهم در اندیشه پل تیلیخ (Pule Tillich; 1886-1965)، نظریه او در باب ماهیت «نمادین» زبان دینی است. تیلیخ میان «نشانه» و «نماد» تفاوت می گذارد. نشانه...
No image

معنا و مفهوم ایمان از دیدگاه علامه طباطبایی ره

موضوع نوشتار حاضر بررسی ایمان از نگاه مرحوم علامه طباطبایی (ره) می باشد. علامه طباطبایی ، با رویکرد قرآنی ، ایمان را فعلی قلبی و اعتمادی امیدوارانه و متوکلانه به امری قدسی می داند که لوازم عملی به همراه دارد. گرچه از نگاه وی عمل خارج از ایمان است اما پیوندی گسست ناپذیر میان ایمان و عمل صالح وجود دارد؛ وی معتقد است که متعلق ایمان دینی امری عینی ، واقعی و متعالی است و با توجه به ویژگی های ایمان ، عالی ترین...
No image

آفرینش انسان از دیدگاه فلسفه و عرفان اسلامى

خداوند به انسان اختیار داده و او را بر سر دوراهى قرار داده است تا با انتخاب خود، راه شناخت و پرستش خدا را برگزیند و در سایه ى آن به رحمت الهى و سعادت دست یابد و چون هرگونه رحمتى در نزدیکى به خداست، مى توان گفت: هدف نهایى از آفرینش انسان همان قرب الهى است...
Powered by TayaCMS