21 آذر 1389, 0:0
اقامتگاه فاطمه معصومه (س)
سرای «موسی بن خزرج» که حضرت معصومه (س) چند صباحی در آنجا به سر برد، به مدرسه «ستیه» معروف است. این سرا در محله «میدان میر» وسط شهر قم در یکی از محلههای قدیمی بود و عبادتگاه آن حضرت به نام «بیت النور» در وسط آن قرار داشت. موسی بن خزرج پس از رحلت آن بانوی گرانقدر، محراب ایشان را به همان حال باقی گذارد و دیگر نقاط خانه خویش را نیز به احترام ایشان، مسجد کرد. اصل محراب فاطمه معصومه (س) که در نزد عوام به «تنور» مشهور است تا کنون پا بر جاست و مردم از قدیم الایام تا کنون برای تیمن و تبرک و خواندن زیارت و دعا بدان جا میروند. محراب مزبور که غرفه کوچکی بیش نبوده، تجدید بنا شده و به صورتی زیبا در آمده است و در کنار آن، مدرسهای برای طلاب علوم دینی ساخته شده که به «مدرسه ستیه» معروف است. نیز در ضلع غربی و جنوبی آن، مسجدی بنا گردیده است. سرای موسی بن خزرج در آن روزگار به هنگام ورود حضرت معصومه (س) در منتهی الیه جنوب غربی شهر قم قرار داشت. زیرا بر اساس آثاری که موجود است، شهر قم در آن عصر در شمال شرقی شهر فعلی قرار داشت و به تدریج به سمت غرب و جنوب کشیده شد. البته در حال حاضر محل نامبرده در اواسط قسمت قدیمی شهر به سمت جنوب است. ناحیهای که آستانه مقدسه با مدارس و مساجد تابع آن در آنجا قرار دارد، پیش از رحلت حضرت معصومه (س)، احتمالاً باغ آباد و مصفایی از املاک موسی بن خزرج بود. چون در آن دوران، متداول و معمول بود که روسا و بزرگان عرب علاوه بر خانههای مجللی که داخل شهر داشتند، هر یک به تناسب موقعیت و مقام خویش در باغهای اختصاصی خود در سواحل رودخانه، کاخ و قصری مشرف بر آب برای تفریح در ایام بهار و تابستان بنا مینمودند. با توجه به وضعیت محل مذکور و موقعیت متناسب «بابلان» همان محلی که امروزه پیکر مقدس حضرت معصومه (س) قرار دارد. حدس زده میشود که کاخ ییلاقی موسی بن خزرج در همان ناحیه قرار داشته و به طوری که از قراین برمیآید، باغ و کاخ مزبور را موسی فوق العاده دوست میداشت و به همین جهت آن را نثار مقدم حضرت معصومه نمود و محل دفنش را در آنجا نهاد. ظاهراً موسی بن خزرج با مشاهده وضع مزاجی نامناسب و وخامت حال حضرت معصومه (س) ایشان را به باغ ییلاقی خویش دعوت نمود تا از آن رهگذر از ازدحام مردم در امان بماند.
بر اساس سخن مشهور پس از اینکه فاطمه معصومه (س) به شهر ساوه رسید، بیمار شد و چون در خود توان رفتن به خراسان را ندید، و یقین پیدا کرد که دیگر هرگز برادرش امام رضا (ع) را نخواهد دید، تصمیم گرفت به قم که از پیش میدانست در آنجا به لقای حق خواهد شتافت، برود. یکی از نویسندگان درباره علت رفتن حضرت معصومه (س) به شهر قم میگوید: «این مجلله در اوایل سال 201 هجری به مقصد «مرو» از مدینه طیبه بیرون آمده، بین راه در ساوه که شهری معظم و مردمش «شافعی مذهب» و بسیار هم متعصب بودند، به شدت مریضه و ناتوان گشته، به واسطه فقدان اصحاب وفاق و وجدان ارباب نفاق و به علت نبودن طبیب معالج و نداشتن پرستار دلسوز و مکان مناسبی برای آسایش خود، مجبور میشود که از راه مقصد، اندکی منحرف گشته، خود را به شهر قم که از بلاد مستحدثه شیعیان و مراکز موالی و دوستداران آن خاندان، میدانست با آنکه در مسیر او نبود، برساند و از قراین، مستفاد میشود که فاطمه (س) قبل از حرکت خود از ساوه به طرف قم، روسای قم را از مقدم خویش به ساوه، خبردار کرده بود. معلوم میشود موقعی که بی بی بیمار میشود، به جهاتی که نگارش یافت، خود را از حرکت به طرف قم ناچار میدیده، از طرفی هم نمیخواسته است که بدون سابقه دعوت بدان شهر که از مسیر او دور است، وارد شود. بنابر این، از ورود خود به ساوه «آل سعد» را آگهی میدهد تا آنان به طلب وی از قم بیرون آیند.» برخی درباره سبب روی آوردن حضرت معصومه (س) به قم میگویند؛ بی تردید میتوان گفت که آن بانوی بزرگ، روحی ملهم و آیندهنگر داشت و با توجه به آینده قم و محوریتی که بعدها برای این سرزمین پیش میآید - محوریتی که آرامگاه ایشان مرکز آن خواهد بود - بدین دیار، روی آورد. این جریان به خوبی روشن میکند که آن بانوی الهی به آینده اسلام و موقعیت این سرزمین توجه داشته است و خود را با شتاب بدین سرزمین رسانده و محوریت و مرکزیت آن را با مدفن خود پایه ریزی کرده است.
حضرت معصومه (س) هفده روز بیشتر پس از ورود به قم، زنده نماند و سپس دعوت حق را لبیک گفت و به سوی بهشت برین پرواز کرد. این حادثه به سال 201 هجری رخ داد. سلام بر این «بانو» از سپیده خلقت تا قیام قیامت.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان