دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

آزادی و اندیشه

No image
آزادی و اندیشه

آزادي، انديشه

سیاوش جمادی

آزادی که به لحاظ حقوقی و قانونی تحت عنوان یک حق تعریف می‌شود به سپهر یا فضای عمومی، از کوچه و خیابان و سالن سخنرانی گرفته تا روزنامه و سایت و وبلاگ و میتینگ و غیره تعلق دارد و با آزاداندیشی کاملا یکی نیست. می‌گوییم آزادی اندیشه و چه بسا این اصطلاح به معنای آزاد بودن اندیشه –یعنی آن شعله ای که در نیمه قرن نوزدهم به دست نیچه و دیگران برافروخته می‌شود- تلقی شود یا همان آزادی جانی. آزاد بودن اندیشه محدود به قراردادی که میان مردم و حاکمان بسته می‌شود، نیست. آزاد بودن اندیشه یعنی آن وهله‌ای که اندیشه از هر آنچه پیشاپیش چون مرجع اقتداری آن را اداره و فرماندهی و جهت دهی می‌کند، رها شود. برای مثال فرهنگ، فرادهش، منافع طبقاتی، سنت‌های سخت تر و مقاوم، رانه‌ها و انگیزه‌های نابخود، کینه و تعصب، یا به اصطلاح ساختار، گفتمان و دیگری بزرگ. چه چیزی چون فرمانده پشت سر اندیشه ایستاده و آن را چوپان وار هل می‌دهد؟ آن چیز دیگر به قدرت حاکمان منحصر نمی شود. برای مثال در جماعتی که دوهزار سال تاریخ مردسالارانه و پدرسالارانه پشت سر دارد، یا جان‌ها نسل اندر نسل با حرمت‌ها، محرمات و جزمیات سنتی خوگرفته و سرشته شده‌اند که هیچ جوازی به پرسشگری و تفکر انتقادی نمی‌دهند آن آزادی اندیشه قراردادی و حقوقی نیز حتی اگر تامین باشد باز هم مقهور آن قدرت نا اندیشیده می‌شود. آن قدرت جان آزادیخواه را تهدید می‌کند. رابطه‌ای که میان انسان‌ها و آن قدرت در جان‌ها رسوخ کرده است از نوع رابطه فرمانده و فرمانبر است و در حالت ترس ظهور می‌کند نه آزادی. ترس سرچشمه اصلی همه خشونت هاست؛ چه از جانب آنکه می‌ترساند و چه از جانب آنکه می‌ترسد. در عصر مدرن به ویژه در نیمه دوم قرن نوزدهم این ترس در غرب فرو ریخت. تفکر در برابر فرهنگ قیام کرد. این طور بگویم که آزادی اندیشه به این مفهوم لفظی رسا نیست، چراکه از این عبارت چنین مستفاد می‌شود که هر کس حق دارد هرطور که خواست اندیشه کند. در این صورت در دوران انگیزیسیون در نظام‌های توتالیتر هیتلر و استالین و در انواع دیکتاتوری‌های مدرن و دسپوت‌ها یا استبدادهای قدیم نیز هیچ کس از این حق محروم نبوده است که در دل خود برای خود اندیشه کند یا حتی در پستوی خانه اش اندیشه اش را با صدای بلند به دیوارهای پستو اعلام کند و گاه نیز سر بر دیوار کوبد. این دیوار اقتدار هرچه رخنه ناپذیرتر و هرچه ناشنواتر و هرچه قطور تر باشد اعتراض را بیشتر به شورش کور نزدیک می‌کند.

شورش نوعی بیان است به صورت انفجار بی‌اختیار ترس و خشمی که به شدت و در مدتی دراز فروخورده شده است. شورش، جنبش، انقلاب و هر نوع اعتراضی به لحاظ هستی شناختی بیان و اظهار و ابراز به معنای به آشکارگی درآوردن فشار درونی‌اند. ex=pression در انگلیسی و فرانسه و Aus-druck به آلمانی در اصل یعنی برون افکنی فشار. آزادی اندیشه همان آزادی بیان اندیشه است. این یک حق سیاسی است که در اصل ناظر به رفع موانع است. کسی حق ندارد مانع شود که من عقیده خود، نظر خود و اندیشه خود را بیان کنم. کسی حق ندارد حقوق اساسی دیگر از جمله انتخاب شغل، محل سکونت، مصون بودن جان و مال و خانه و حیثیت را از من سلب کند. یا مراسلات و مکاتبات شخصی و نیز عقاید مرا تفتیش کند یا مرا از تحصیل در رشته دلخواه محروم کند یا در دادرسی و دستگیری خلاف قانون رفتار کند و... به عام ترین مفهوم همه اینها اشکالی از بیان و برون زنش‌اند. بیان صرف نظر از صورتبندی حقوقی آن مبنای هستی شناختی دارد. هستی انسان گشوده به برون است. فرد انسانی ایزوله، فروبسته در خود و بی ارتباط با جهان ماسوا نیست. این جهان ماسوا ممکن است یک قبیله، چند کلبه و چادر باشد یا تمام کائنات. حتی حیوانات قدری گشوده اند اما غالبا غریزی، یعنی تابع خصوصیات رفتاری نسل اندر نسل. اما انسان آینده‌اش را از غارها به آسمان خراش‌ها تغییر داده است. این البته به معنای آن نیست که صرف بیانی بودن وجود ما به معنای تحقق و فعلیت هدف بیان است. اما بیان صرف نظر از نژاد و قوم و ملیت و درجه متمدن بودن سرشت نمای هستی آدمی است؛ آن هم بیان بی پایان. بیان خاص انسان بیانی است که بی آن نه یک خشت تمدن نهاده می‌شد نه یک سنگ توحش انداخته می‌شد. کسی که در راه آزادی از جانش می‌گذرد و کسی که جان آن آزادیخواه را می‌گیرد هر دو خود را بیان کرده‌اند. توضیح هستی شناختی بیان همین قدر می‌رساند که مهار بیان و سرکوب آن همواره ناکام و تمام ناشده می‌ماند. قوانین اساسی فقط انواع بیان آزاد را تعیین و تعریف می‌کنند. سکوت در برابر بازپرس تا رسیدن وکیل مدافع نوعی بیان است. بیان همچون سکوت، بیان همچون اعلام پیام و عقیده، بیان همچون انتخاب شغل، بیان همچون اعتراض به سرکوب، بیان آنچه قانونی است یا آنچه غیرقانونی است اما یک صنف یا طبقه یا ملت می‌خواهند قانونی و بالفعل شود. اگر با زورافزار در چنین مواردی بیان افزار سرکوب شود نیروی سرکوب شده محو و نابود نمی شود. به جای بیرون زدن (ex-pression) به درون زده می‌شود. به قول خودمان به دل زده می‌شود.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

سوآپ Swap

سوآپ Swap

سوآپ در لغت به‌معنای معامله پایاپاى (ارز)، معاوضه، عوض کردن، مبادله کردن، بیرون کردن، جانشین کردن و اخراج کردن آمده و در اصطلاح، توافقی بین دو شرکت برای معاوضه جریان نقدی در آینده (با دو نوع پرداخت متفاوت از بدهی یا دارایی) است. قرارداد فوق تاریخ پرداخت و چگونگی محاسبه جریانات نقدی را که باید پرداخت شود مشخص می‌کند. معمولا محاسبه جریانات نقدی شامل ارزش‌های آتی یک یا چند متغیر بازار است. اولین قراردادهای سوآپ در اوایل دهه 1980 منعقد شدند. از آن زمان تاکنون بازار سوآپ رشد چشم‌گیری داشته است. در حال حاضر اکثر قراردادهای مشتقّات خارج از بورس به‌صورت سوآپ انجام می‌شود.
ابزار مشتقه Derivative Tool

ابزار مشتقه Derivative Tool

در برخی از قرارداها دارنده قرارداد، مجبور است یا این حق را دارد که یک دارایی مالی را در زمانی در آینده بخرد یا بفروشد. به‌جهت اینکه قیمت این‌گونه قرارداها از قیمت آن دارایی مالی مشتق می‌شود. از این‌رو این قرارداها را اوراق مشتقه می‌نامند.
بیمه Insurance

بیمه Insurance

یمه در زبان فرانسه Assurance، در انگلیسی Insurance و در زبان هندی و اردو "بیما" نامیده می‌شود. بنا به‌اعتقاد برخی، واژه بیمه از کلمه هندی بیما گرفته شده و به‌اعتقاد برخی دیگر، ریشه در زبان فارسی دارد و اصل آن همان "بیم" است؛ زیرا عامل اساسی انعقاد عقد بیمه، ترس و گریز از خطر است و به‌سبب همین ترس و به‌منظور حصول تامین، عقد بیمه وقوع می‌یابد
ریسک Risk

ریسک Risk

ریسک، نوعی عدم اطمینان به آینده است که قابلیت محاسبه را داشته باشد. اگر نتوان میزان عدم اطمینان به آینده را محاسبه کرد، ریسک نیست؛ بلکه فقط عدم اطمینان است؛ به‌همین جهت به‌دلیل محاسبه مقداری عدم اطمینان در قالب ریسک می‌توان آن‌را مدیریت و کنترل کرد. ریسک در زبان چینیان نیز با دو علامت تعریف می‌شود که اولی به‌معنی خطر و دومی به مفهوم فرصت است
مهندسی مالی Financial Engineering

مهندسی مالی Financial Engineering

مهندسی مالی شامل طراحی، توسعه، استقرار ابزارها و فرایند مالی و همچنین طراحی مجدد راه‌حل‌های خلاقانه برای مسائل موجود در مالی است. به‌عبارت دیگر مهندسی مالی عبارت از به‌کارگیری ابزارهای مالی برای‌ ساختاربندی مجدد پرتفوی (سبد سهام) مالی و تبدیل‌ آن به پرتفویی با خصوصیات مطلوب‌تر است. عجین شدن زندگی انسان با مسائل و پیچیدگی بازار و نهادهای پولی و مالی، نیاز جدی و مبرمی به دانشی خاص برای رفع‌ این نیازها به‌وجود آورده است.

پر بازدیدترین ها

منحنی تولید یکسان    Isoquant Curve

منحنی تولید یکسان Isoquant Curve

کلمه Isoquant از دو واژه یونانی ISO معادل "برابر" و Quantas معادل "مقدار"، تشکیل شده است؛ که برخی از مترجمین آن را به‌معنای تولید یکسان، متساوی التولید، برابر مقدار و هم‌مقداری تولید به‌کار برده‌اند. منحنی تولید یکسان مکان هندسی تمام مقادیر کار و سرمایه است، که سطح معیّنی از محصول را به‌دست می‌دهد.
نظريه رفتار مصرف‌کننده (تغييرات درآمد و قيمت)

نظريه رفتار مصرف‌کننده (تغييرات درآمد و قيمت)

در نظریه ذفتار مصرف کننده ما به دنبال کشف قوانین حاکم بر رفتار خانوارها هنگام مصرف کالا و خدکمات و یاعرضه عوامل تولید هستیم که از دو روش می توان این مطلب را توضیح داد: روش مطلوبیت و روش منحنی بی تفاوتی.
ابزار مشتقه Derivative Tool

ابزار مشتقه Derivative Tool

در برخی از قرارداها دارنده قرارداد، مجبور است یا این حق را دارد که یک دارایی مالی را در زمانی در آینده بخرد یا بفروشد. به‌جهت اینکه قیمت این‌گونه قرارداها از قیمت آن دارایی مالی مشتق می‌شود. از این‌رو این قرارداها را اوراق مشتقه می‌نامند.
Powered by TayaCMS