دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

اغراق یا غلو

No image
اغراق یا غلو

كلمات كليدي : بلاغت فارسي، بديع معنوي، اغراق، مبالغه يا غلو، اشعار حماسي، مثنوي، فردوسي، ادبيات فارسي

نویسنده : اعظم بابایی

اغراق در لغت معنی سفت کشیدن کمان است و در اصطلاح بدیع زیاده‌روی نامعقولی است در توصیف کس یا چیزی.[1] در اغراق گوینده با تصرف ذهنی خود، حالت یا صفتی را از وضع طبیعی و عادی که دارد، کوچک‌تر یا بزرگ‌تر جلوه می‌دهد و بدین‌ترتیب تصویری در ذهن خواننده یا شنونده به وجود می‌آورد، از این رو آنچه حدّ زیبایی یا قابل قبول بودن اغراق را تعیین می‌کند، صرف دوری یا نزدیکی آن به واقعیت نیست، بلکه زیبایی و تناسب تصویری است که به اغراق ارائه می‌شود و نیز این نکته که شاعر بتواند با مهارت، امری را که محال به نظر می‌آید ممکن جلوه دهد.[2] ارزش بزرگ‌نمایی یک واقعیت – در شعر- از آنجاست که شعر، هنر تجسم بخشیدن به عواطف با ابزار زبان است. پس هنگامی که عاطفه‌ای مانند شادی، عشق، نفرت و... بسیار شدت و غلیان یافته باشد، بهترین وسیله‌ی تجسم بخشیدن به این‌گونه عواطف، یاری گرفتن از اغراق است.[3] مبالغه را نباید با منطق عادی زبان و منطق زبان عادی بررسی کرد، بلکه نگاه به اغراق و مبالغه باید از دیدگاه خاص هنری باشد که مهمترین کارکرد ادبیات را تأثیر می‌داند و اگر در قالب کلام متعارف به کار گرفته شود چندان که باید اثر نخواهد داشت.[4]

اغراق یا مبالغه، مانند «تناسب و مراعات نظیر» یا «تشبیه» جزء ذات سخن ادبی است و کمتر اتفاق می‌افتد که سخن ادبی نظم یا نثر از این نوع صنایع خالی باشد، مخصوصا مبالغه و اغراق در اثر حماسی ارزش بسیار بالایی دارد. مبالغه و اغراق جزو ذات آثار حماسی است و به عبارت دیگر از مختصات آثار حماسی محسوب می‌شود. در حماسه قهرمان فردی مافوق بشری است و از این رو، رفتار و کردار او غیر طبیعی است. مبالغه علاوه‌بر آثار حماسی در قصیده که قالبی حماسی است فراوان دیده می‌شود. در شعر غنای و عرفانی نیز آنجا سخن از قهرمانان اساطیری است با همین اغراق و مبالغه مواجهیم.[5]

گروهی از علمای ادب و مؤلفان کتاب بدیع از جمله «رشید وطواط» صاحب «حدائق‌السحر» (قرن ششم) و «شمس‌الدین محمدبن‌قیس رازی» صاحب «المعجم فی معاییر اشعار العجم» (که در نیمه‌ی اول سده‌ی هفتم تألیف شده است) بین مبالغه، اغراق و غلّو فرق گذاشته و گفته‌اند: هرگاه افراط و زیاده‌روی در وصف و مدح و ذّم از حدّ امکان عقلی و عادی تجاوز نکرده باشد به آن مبالغه می‌گویند مثل:

امید هست که در عهد جود و انعامش

چنان کنند که منادی کنند بر سایل

سعدی

باقی نماندن فقیر در ولایت عقلا و عادتا امکان‌پذیر است، پس در این بیت مبالغه به کار رفته است. و چون برحسب عقل ممکن، اما عادتا باورکردنی نباشد، به آن اغراق می گویند. مثل بیت:

ز دیدنت نتوانم که دیده بردوزم

و گر معاینه بینم که تیر می‌آید

سعدی

عقلا امکان دارد که کسی چنان محو جمال یار شود که حتی اگر تیر به سوی چشمش رها گردد، چشمانش را نبندد؛ اما عادتا غیر ممکن است زیرا در این حالت پلک‌ها غیر ارادی بسته می شوند.

اگر به درجه‌ای برسد که در عقل و عادت هر دو امکان‌پذیر نباشد آن‌را غلّو گویند.[6] مثل:

شود کوه آهن چو دریای آب

اگر بشنود نام افراسیاب

فرودسی

اگرچه این تقسیم‌بندی در بین گروهی از علمای بلاغت معمول است، امّا غالبا هر سه در ذیل اغراق جای می‌گیرند.

شاعران ایرانی، به نسبت، بیش از شاعران عرب به اغراق توجه داشته‌اند. در شعر فارسی بهترین نمونه‌های اغراق را می‌توان در شاهنامه‌ی فردوسی یافت، گذشته از آن، قصیده‌های مدحی و بعضی هجویه‌ها نیز اغلب نمونه‌های خوبی از اغراق را در خود دارند. در آثار شاعران سبک هندی، نمونه‌های فراوانی از اغراق دور از ذهن که اغلب از زیبایی و ظرافت خالی است و نشانه‌ی انحطاط ذوقی آن دوران است دیده می‌شود.[7]

در ادبیات غربی اصطلاح "yperbole" (اغراق) که در اصل یونانی به معنی به‌دور پرتاب کردن است، یکی از صنایع بدیع به حساب می‌آید که از طریق مبالغه، امری را تأکید می‌کند و در همه‌ی اقسام ادبی، چه جدی و چه غیر جدی به کار می رود.[8]

محمد فشارکی در کتاب «نقد بدیع» علاوه‌بر اغراق عادی، از دو نوع اغراق دیگر سخن می‌گوید: "اغراق کنایی و اغراق تشبیهی." «باید توجه داشت که اغراق معمولا نتیجه‌ی تشبیه‌ها، استعاره‌ها و کنایه است.

اغراق کنایی:

از بهر بوسه‌ای ز لبش جان همی دهم

اینم همی ستاند و آنم نمی‌دهد.

حافظ

جان دادن کنایه‌ای اغراق‌آمیز از نهایت اشتیاق است.

یا:

تو دانی که سالار توران سپاه

ز اوج فلک برفرازد کلاه

فردوسی

اغراق تشبیهی:

هست طومار دل من به درازای ابد

برنوشته ز سرش تا سوی پایان: تو مرو

مولوی

بیان اغراق‌آمیز وسعت بی‌کرانه‌ی دل مولانا که از سر تا بن آن نوشته است: «تو مرو».

یا:

چنان شد که گویی تراز نخ است

وگر پیش آتش نهاده یخ است

فردوسی

بیان‌کننده‌ی فرط لاغری است.[9]

نمونه‌هایی از اغراق در شعر فردوسی

بدو گفت هم زور تو پیل نیست

چو گرد پی رخش تو نیل نیست

تو دانی که سالار توران سپاه

ز اوج فلک بر فرازد کلاه

ز چوگان او گوی شد ناپدید

تو گفتی سپهرش همی برکشید

ز سُّم ستوران در آن پهن دشت

زمین شد شش و آسمان گشت هشت

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

سوآپ Swap

سوآپ Swap

سوآپ در لغت به‌معنای معامله پایاپاى (ارز)، معاوضه، عوض کردن، مبادله کردن، بیرون کردن، جانشین کردن و اخراج کردن آمده و در اصطلاح، توافقی بین دو شرکت برای معاوضه جریان نقدی در آینده (با دو نوع پرداخت متفاوت از بدهی یا دارایی) است. قرارداد فوق تاریخ پرداخت و چگونگی محاسبه جریانات نقدی را که باید پرداخت شود مشخص می‌کند. معمولا محاسبه جریانات نقدی شامل ارزش‌های آتی یک یا چند متغیر بازار است. اولین قراردادهای سوآپ در اوایل دهه 1980 منعقد شدند. از آن زمان تاکنون بازار سوآپ رشد چشم‌گیری داشته است. در حال حاضر اکثر قراردادهای مشتقّات خارج از بورس به‌صورت سوآپ انجام می‌شود.
ابزار مشتقه Derivative Tool

ابزار مشتقه Derivative Tool

در برخی از قرارداها دارنده قرارداد، مجبور است یا این حق را دارد که یک دارایی مالی را در زمانی در آینده بخرد یا بفروشد. به‌جهت اینکه قیمت این‌گونه قرارداها از قیمت آن دارایی مالی مشتق می‌شود. از این‌رو این قرارداها را اوراق مشتقه می‌نامند.
بیمه Insurance

بیمه Insurance

یمه در زبان فرانسه Assurance، در انگلیسی Insurance و در زبان هندی و اردو "بیما" نامیده می‌شود. بنا به‌اعتقاد برخی، واژه بیمه از کلمه هندی بیما گرفته شده و به‌اعتقاد برخی دیگر، ریشه در زبان فارسی دارد و اصل آن همان "بیم" است؛ زیرا عامل اساسی انعقاد عقد بیمه، ترس و گریز از خطر است و به‌سبب همین ترس و به‌منظور حصول تامین، عقد بیمه وقوع می‌یابد
ریسک Risk

ریسک Risk

ریسک، نوعی عدم اطمینان به آینده است که قابلیت محاسبه را داشته باشد. اگر نتوان میزان عدم اطمینان به آینده را محاسبه کرد، ریسک نیست؛ بلکه فقط عدم اطمینان است؛ به‌همین جهت به‌دلیل محاسبه مقداری عدم اطمینان در قالب ریسک می‌توان آن‌را مدیریت و کنترل کرد. ریسک در زبان چینیان نیز با دو علامت تعریف می‌شود که اولی به‌معنی خطر و دومی به مفهوم فرصت است
مهندسی مالی Financial Engineering

مهندسی مالی Financial Engineering

مهندسی مالی شامل طراحی، توسعه، استقرار ابزارها و فرایند مالی و همچنین طراحی مجدد راه‌حل‌های خلاقانه برای مسائل موجود در مالی است. به‌عبارت دیگر مهندسی مالی عبارت از به‌کارگیری ابزارهای مالی برای‌ ساختاربندی مجدد پرتفوی (سبد سهام) مالی و تبدیل‌ آن به پرتفویی با خصوصیات مطلوب‌تر است. عجین شدن زندگی انسان با مسائل و پیچیدگی بازار و نهادهای پولی و مالی، نیاز جدی و مبرمی به دانشی خاص برای رفع‌ این نیازها به‌وجود آورده است.

پر بازدیدترین ها

نظريه رفتار مصرف‌کننده (تغييرات درآمد و قيمت)

نظريه رفتار مصرف‌کننده (تغييرات درآمد و قيمت)

در نظریه ذفتار مصرف کننده ما به دنبال کشف قوانین حاکم بر رفتار خانوارها هنگام مصرف کالا و خدکمات و یاعرضه عوامل تولید هستیم که از دو روش می توان این مطلب را توضیح داد: روش مطلوبیت و روش منحنی بی تفاوتی.
منحنی تولید یکسان    Isoquant Curve

منحنی تولید یکسان Isoquant Curve

کلمه Isoquant از دو واژه یونانی ISO معادل "برابر" و Quantas معادل "مقدار"، تشکیل شده است؛ که برخی از مترجمین آن را به‌معنای تولید یکسان، متساوی التولید، برابر مقدار و هم‌مقداری تولید به‌کار برده‌اند. منحنی تولید یکسان مکان هندسی تمام مقادیر کار و سرمایه است، که سطح معیّنی از محصول را به‌دست می‌دهد.
سوآپ Swap

سوآپ Swap

سوآپ در لغت به‌معنای معامله پایاپاى (ارز)، معاوضه، عوض کردن، مبادله کردن، بیرون کردن، جانشین کردن و اخراج کردن آمده و در اصطلاح، توافقی بین دو شرکت برای معاوضه جریان نقدی در آینده (با دو نوع پرداخت متفاوت از بدهی یا دارایی) است. قرارداد فوق تاریخ پرداخت و چگونگی محاسبه جریانات نقدی را که باید پرداخت شود مشخص می‌کند. معمولا محاسبه جریانات نقدی شامل ارزش‌های آتی یک یا چند متغیر بازار است. اولین قراردادهای سوآپ در اوایل دهه 1980 منعقد شدند. از آن زمان تاکنون بازار سوآپ رشد چشم‌گیری داشته است. در حال حاضر اکثر قراردادهای مشتقّات خارج از بورس به‌صورت سوآپ انجام می‌شود.
هزینه  Cost

هزینه Cost

واژه Cost در لغت به‌معنای هزینه و در اصطلاح اقتصاد نظری عبارتست از مجموع پرداخت‌هایی که یک واحد تولیدی برای سرمایه، زمین، کار و نیز مدیریت به‌عمل می‌آورد.
Powered by TayaCMS