دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

کارمندان اداری دادگستری

No image
کارمندان اداری دادگستری

كارمندان اداري، مأمورين دادگستري، كارمندان دادگستري، مديردفتر، كار قضائي

نویسنده : داود بصارتي

کارمندان اداری در واحدهای سازمان قضائی فعالیت دارند و کارشان فراهم ساختن تسهیلات و معاونت نسبت به دادگاهها و دادسراهاست. گرچه وظیفه این کارمندان، کار اصلی قضائی نیست، ولی بدون آنها وظائف قضائی انجام شدنی نیست. این کارمندان اصولا مستخدم دولت هستند و جزو قوه مجریه محسوب می شوند و از لحاظ استخدام، تابع قانون استخدام کشوری اند. از جمله این کارمندان مدیران دفاتر، کارکنان دفاتر مدیران، مأمورین اجرا و مأمورین ابلاغ می باشند.[1]

وظائف کارمندان اداری

1. وصول دادخواستها و لوایح و مدارک پیوست، ثبت آنها در دفاتر مخصوص و ضبط آنها در پرونده های مربوطه.

2. مرتب نمودن پرونده ها و نگهداری آنها به طوری که به سهولت و سرعت قابل دسترسی باشند.

3. تنظیم اوقات دادرسی و آراء و سایر اوراق قضائی.

4. اجرای آرای محاکم.

از این رو با توجه به اهمیت و حساسیت وظائف آنها و تأثیر مستقیمی که بر حسن جریان امور در مراجع قضایی و اجرای عدالت و قانون دارند، همواره می بایست در انتخاب آنها دقت لازم صورت گرفته و بر نحوه انجام وظیفه آنها نیز نظارت لازم اعمال شود.[2]

مدیر دفتر

هر یک از دادگاهها دارای یک نفر مدیر دفتر برای تنظیم پرونده ها و تهیه مقدمات دادرسی می باشد. مدیر دفتر تحت ریاست رئیس دادگاه انجام وظیفه می کند.[3]

مدیر دفتر در عین حال که تحت نظارت رئیس دادگاه کار می کند، ریاست بقیه کارکنان را نیز بر عهده دارد. کارکنان اداری شامل منشی، بایگان، ثبّات[4]، مأمور ابلاغ و مأمور اجرای احکام می باشند.[5]

هر دادسرا نیز یک مدیر دفتر دارد که تحت ریاست دادستان کار می کند. مدیر دفتر دادسرا نیز به اندازه لازم کارمند اداری و مأمورین احضار، تحت ریاست و مسؤلیت خود دارد. در امور مدنی وظایف مدیر دفتر زیاد است به گونه ای که هر وقت دادخواستی را دریافت می کند باید دقت کند که:

1. اگر نواقصی دارد، رفع آن را بخواهد.

2. تبادل لوایح را انجام دهد.

3. پرونده را تنظیم نماید.

4. جلسات را تعیین نماید.

5. اسناد را تا زمان ختم پرونده حفظ کند.

وظایف قضائی مدیر دفتر

علاوه بر وظایف مذکور، در مواردی مدیر دفتر وظایف قضائی هم انجام می دهد و قرار صادر می نماید.[6][7] به عنوان نمونه می توان به ماده 54 ق.آ.د.م اشاره کرد که در آن مدیر دفتر دادگاه اقدام به صدور قرار می کند. به موجب این ماده:

«در موارد یاد شده در ماده قبل[8]، مدیر دفتر دادگاه ظرف دو روز نقایص دادخواست را به طور کتبی و مفصل به خواهان اطلاع داده و از تاریخ ابلاغ به مدت ده روز به او مهلت می دهد تا نقایص را رفع نماید. چنانچه در مهلت مقرر اقدام به رفع نقص ننماید، دادخواست به موجب قراری که مدیر دفتر و در غیبت مشارالیه، جانشین او صادر می کند، رد می گردد. این قرار به خواهان ابلاغ می شود و نامبرده می تواند ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ به همان دادگاه شکایت نماید. رأی دادگاه در این خصوص قطعی است».

ضمانت اجرای عدم رفع نقص از دادخواست پس از ابلاغ اخطار در مهلت قانونی، صدور قرار رد دادخواست است که باید توسط مدیر دفتر و در غیاب وی توسط جانشین وی صادر گردد. در صورتی که مدیر دفتر در مرخصی یا غیبت باشد، قاضی دادگاه مجاز است که به یکی از کارمندان دفتری در هر مورد خاص دستور دهد تا به جانشینی از مدیر دفتر، اخطار رفع نقص و یا قرار رد دادخواست را صادر نماید.[9]

طبیعت کار مدیران دفاتر دادگاهها نسبت به سایر مستخدمین اداری قوه قضائیه، به کار قضائی نزدیک تر است؛ زیرا بسیاری از دادخواست ها که تسلیم دادگاه می شود از حیث «میزان مستندات و ضمایم» یا «برابر با اصل نبودن تصاویر استاد» یا «کسری تمبر دادرسی» یا «مشخص نبودن نام خواهان و خوانده» یا «نحوه طرح دعوی و تبیین خواسته و منجّز نبودن آن»، مستلزم عدم جریان دادخواست در امر دادرسی بوده و بایستی اخطار لازم به ذی نفع، در جهت رفع نقص آن داده شود.[10]

به عبارت دیگر مدیر دفتر دادگاه اگر چه سمت اداری دارد، اما در تشکیل پرونده و جریان آن تا صدور رأی قاطع دعوی، وظایفی به عهده دارد که بعضا به وظایف قضائی بیشتر شبیه است: از جمله در صورت ناقص بودن دادخواست، در مواردی اقدام به صدور قرار رد دادخواست می نماید و در سایر موارد، با صدور اخطار رفع نقص و عدم تکمیل دادخواست در مدت معین توسط دادخواست دهنده، قرار رد دادخواست را صادر می نماید.[11]

ماده 53 ق.آ.د.م[12] در این زمینه مقرر می دارد:

«در موارد زیر دادخواست توسط دفتر دادگاه پذیرفته می شود لکن برای به جریان افتادن آن باید به شرح مواد آتی تکمیل شود:

1- در صورتی که به دادخواست و پیوست های آن برابر قانون تمبر الصاق نشده یا هزینه یاد شده تأدیه نشده باشد.

2- وقتی که بندهای (2،3،4،5و 6) ماده (51)[13] این قانون رعایت نشده باشد».

به موجب ماده 153 ق.آ.د.م همچنین قرار تأمین دلیل با ارجاع رئیس دادگاه، می تواند توسط مدیر دفتر اجرا گردد. این ماده مقرر می دارد:

«دادگاه می تواند تأمین دلیل را به دادرس علی البدل یا مدیر دفتر دادگاه ارجاع دهد مگر در مواردی که فقط تأمین دلیل مبنای حکم دادگاه قرار گیرد که در این صورت قاضی صادر کننده رأی باید شخصا اقدام نماید...».

مطابق این ماده هر یک از رئیس، دادرس و مدیر دفتر دادگاه می توانند تأمین دلیل را انجام دهند. این که کدام یک از سه نفر برای اجرای تأمین دلیل مأموریت می یابند به تشخیص رئیس دادگاه بستگی دارد.[14]

مقاله

نویسنده داود بصارتي
جایگاه در درختواره حقوق خصوصی - آیین دادرسی مدنی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

سوآپ Swap

سوآپ Swap

سوآپ در لغت به‌معنای معامله پایاپاى (ارز)، معاوضه، عوض کردن، مبادله کردن، بیرون کردن، جانشین کردن و اخراج کردن آمده و در اصطلاح، توافقی بین دو شرکت برای معاوضه جریان نقدی در آینده (با دو نوع پرداخت متفاوت از بدهی یا دارایی) است. قرارداد فوق تاریخ پرداخت و چگونگی محاسبه جریانات نقدی را که باید پرداخت شود مشخص می‌کند. معمولا محاسبه جریانات نقدی شامل ارزش‌های آتی یک یا چند متغیر بازار است. اولین قراردادهای سوآپ در اوایل دهه 1980 منعقد شدند. از آن زمان تاکنون بازار سوآپ رشد چشم‌گیری داشته است. در حال حاضر اکثر قراردادهای مشتقّات خارج از بورس به‌صورت سوآپ انجام می‌شود.
ابزار مشتقه Derivative Tool

ابزار مشتقه Derivative Tool

در برخی از قرارداها دارنده قرارداد، مجبور است یا این حق را دارد که یک دارایی مالی را در زمانی در آینده بخرد یا بفروشد. به‌جهت اینکه قیمت این‌گونه قرارداها از قیمت آن دارایی مالی مشتق می‌شود. از این‌رو این قرارداها را اوراق مشتقه می‌نامند.
بیمه Insurance

بیمه Insurance

یمه در زبان فرانسه Assurance، در انگلیسی Insurance و در زبان هندی و اردو "بیما" نامیده می‌شود. بنا به‌اعتقاد برخی، واژه بیمه از کلمه هندی بیما گرفته شده و به‌اعتقاد برخی دیگر، ریشه در زبان فارسی دارد و اصل آن همان "بیم" است؛ زیرا عامل اساسی انعقاد عقد بیمه، ترس و گریز از خطر است و به‌سبب همین ترس و به‌منظور حصول تامین، عقد بیمه وقوع می‌یابد
ریسک Risk

ریسک Risk

ریسک، نوعی عدم اطمینان به آینده است که قابلیت محاسبه را داشته باشد. اگر نتوان میزان عدم اطمینان به آینده را محاسبه کرد، ریسک نیست؛ بلکه فقط عدم اطمینان است؛ به‌همین جهت به‌دلیل محاسبه مقداری عدم اطمینان در قالب ریسک می‌توان آن‌را مدیریت و کنترل کرد. ریسک در زبان چینیان نیز با دو علامت تعریف می‌شود که اولی به‌معنی خطر و دومی به مفهوم فرصت است
مهندسی مالی Financial Engineering

مهندسی مالی Financial Engineering

مهندسی مالی شامل طراحی، توسعه، استقرار ابزارها و فرایند مالی و همچنین طراحی مجدد راه‌حل‌های خلاقانه برای مسائل موجود در مالی است. به‌عبارت دیگر مهندسی مالی عبارت از به‌کارگیری ابزارهای مالی برای‌ ساختاربندی مجدد پرتفوی (سبد سهام) مالی و تبدیل‌ آن به پرتفویی با خصوصیات مطلوب‌تر است. عجین شدن زندگی انسان با مسائل و پیچیدگی بازار و نهادهای پولی و مالی، نیاز جدی و مبرمی به دانشی خاص برای رفع‌ این نیازها به‌وجود آورده است.

پر بازدیدترین ها

نظريه رفتار مصرف‌کننده (تغييرات درآمد و قيمت)

نظريه رفتار مصرف‌کننده (تغييرات درآمد و قيمت)

در نظریه ذفتار مصرف کننده ما به دنبال کشف قوانین حاکم بر رفتار خانوارها هنگام مصرف کالا و خدکمات و یاعرضه عوامل تولید هستیم که از دو روش می توان این مطلب را توضیح داد: روش مطلوبیت و روش منحنی بی تفاوتی.
ابزار مشتقه Derivative Tool

ابزار مشتقه Derivative Tool

در برخی از قرارداها دارنده قرارداد، مجبور است یا این حق را دارد که یک دارایی مالی را در زمانی در آینده بخرد یا بفروشد. به‌جهت اینکه قیمت این‌گونه قرارداها از قیمت آن دارایی مالی مشتق می‌شود. از این‌رو این قرارداها را اوراق مشتقه می‌نامند.
امنیت اقتصادی Economic security

امنیت اقتصادی Economic security

امنیت اقتصادی به‌لحاظ لغوی، مرکب از دو واژه امنیت و اقتصاد است. واژه security در زبان انگلیسی، از ریشه کلمه لاتین secarus که se به‌معنی بدون و curus به‌معنی پریشانی، گرفته شده و به‌معانی امنیت سالم و بی‌خطر، رهایی از اضطراب، آزاد بودن از شک و ابهام، آزاد بودن از ترس و خطر و اطمینان داشتن آمده است.
Powered by TayaCMS