24 آبان 1393, 14:3
كلمات كليدي : هزينه فرصت، هزينه اقتصادي، هزينه واقعي، قيمت سايه، هزينه حسابداري
نویسنده : احسان شریعتی نجفآبادی
اقتصاد یک علم اجتماعی است که از عمر آن بیش از چند قرن نگذشته است. مساله اصلی اقتصاد، تخصیص منابع بهینه به همراه ارضاء نیازهای بشری است. اقتصاددانان در جهان هستی به علت اینکه نیازهای بشری نامحدودند و منابع محدود است، به دنبال بهترین راه برای تخصیص منابع هستند؛ که این مهم با هزینه فرصت به بهترین وجه تبین میشود. علاوه بر این از مفهوم هزینه فرصت میتوان در یافتن مزیت نسبی در تجارت نیز بهره برد؛ البته بیشتر اوقات در اقتصاد هزینه فرصت در پروژههای اقتصادی مطرح میگردد و هدف اصلی از طرح آن نیز بررسی تخصیص بهینه منابع موجود است. پس میتوان گفت یکی از مفاهیم کلیدی که در نظریهپردازی درباره سرمایهگذاری نقش محوری دارد، مفهوم هزینه فرصت است.[1]
هزینه فرصت که به آن عباراتی چون هزینه اقتصادی، هزینه واقعی یا قیمت سایه نیز میگویند، همان هزینهای است که برای فرصتهای از دست رفته پرداخت، میشود. زمانی که در مورد مصرف منابع کمیاب(دارای محدودیت مصرف)، جهت تولید کالایی معین از کالایی دیگر چشمپوشی میکنیم، در واقع آن کالای دیگر را جهت تولید کالای معینی، قربانی کردهایم و این کاهش تولید(کالای فدا شده) را میتوان به منزله هزینه تولید کالای معین تلقی کرد؛ که به آن هزینه فرصت گفته میشود.[2]
زمانی که یک عامل تولید کمیاب است، تخصیص آن در زمینههای دیگر است. ارزش استفاده از فرصتهای دیگر که از آن صرف نظر میکنیم را هزینه فرصت مینامیم که در واقع تشریحکننده این واقعیت است که اگر انتخاب اولیه صورت نمیگرفت، انتخابهای دیگری با ارزشهای متفاوت وجود داشت، که میتوانست صورت بگیرد.[3]
برای تفهیم نظریه اساسی انتخاب بین شقوق مختلف، اقتصاددانان اصطلاح هزینه فرصتهای از دست رفته را(که برخی اوقات هزینه اقتصادی یا هزینه واقعی نیز نامیده میشود) به کار میبرند. که در واقع بیانگر هزینههائی است که برای به دست آوردن یک چیز براساس فدا کردن امکانات دیگر پرداخته میشود.[4]
هزینه فرصت ارتباط تنگاتنگی با فرایند تصمیمگیری و انتخاب دارد. انتخابگر و تصمیم گیرنده در لحظه تصمیمگیری و پیش از آن که تصمیم بگیرد، در ذهن خود فرصتهائی را که با این تصمیم از دست میدهد ارزیابی میکند؛ بنابراین این ارزیابی ذهنی، به شخص تصمیم گیرنده قائم است و از فردی به فرد دیگری تفاوت میکند. هزینه فرصت، مقدم بر تصمیمگیری و مؤثر بر آن است و در تجزیه و تحلیل فرایند انتخاب در رتبه علل آن قرار میگیرد.[5]
هزینه فرصت از دست رفته با واحدهای اندازهگیری فیزیکی سنجیده میشود نه پول. در واقع برخی اوقات برای تمییز بین هزینه فرصتهای از دست رفته و هزینه پولی، میتوان اصطلاح هزینه واقعی فرصتهای از دست رفته را بکار برد؛ که همان ارزش واقعی کالای فدا شده است.[6] (گرچه آن را با پول نمیسنجند اما به این علت که ما ارزش کالاهای فدا شده را با پول میسنجیم به مجرد شنیدن قیمت یک چیز تلویجاً اقدام به مقایسه هزینه فرصتهای از دست رفته با پول میکنیم ولی در واقع واحد هزینه فرصت ارزش ذهنی است نه پول).
به دلیل این که هزینه فرصت به معنای چشمپوشی از مقادیر کالای دیگر است و باید آن کالای فدا شده ارزشی داشته باشد، بدین ترتیب هزینه فرصت معمولا هزینهای مثبت است؛[7] البته برای در مورد کالای رایگان، عوامل تولیدی که بیش از یک مورد مصرف ندارند و بیکاری عمومی، هزینه فرصت صفر است.[8]
هزینه فرصت با هزینه حسابداری متفاوت است هزینه حسابداری به دست آوردن یک چیز پولی است که برای آن میپردازیم ولی هزینه فرصت چیزهائی است که میتوانستیم با آن پول به دست آوریم ولی از آن چشم پوشی میکنیم. هزینه فرصت بر انتخاب یک پروژه اثر میگذارد و انتخاب آن پروژه سبب پدید آمدن هزینه حسابداری میگردد.[9]
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان