دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

امام خمینی و اخلاق در سیاست خارجی

No image
امام خمینی و اخلاق در سیاست خارجی

امام خميني، اخلاق، سياست خارجي

محسن پاك آیین

در دنیای امروز اخلاق در ایجاد تفکرات سیاسی و رفتار سیاستمداران از جایگاه مناسب برخوردار نیست و در بسیاری موارد پرهیز از اخلاقیات مورد توجه سیاستگذاران جهان قرار گرفته است. «اشتراوس» که اندیشه‌های وی اساس تفکرات نومحافظه‌کاران امریکا را تشکیل می‌دهد، معتقد به «حکومت غیراخلاقی نخبگان» است. وی با رفتارهای اخلاقی رهبران مخالف بوده و جایگاهی برای اخلاق در عرصه حاکمیت نخبگان توصیه نمی‌کند.

براساس این اعتقادات، آنهایی که شایسته رهبری هستند، همان‌هایی هستند که به اخلاق اعتقاد ندارند و فکر می‌کنند تنها یک حق طبیعی وجود دارد و آن حق بالادست برای سلطه بر پایین دست است. اشتراوس حتی برای مذهب هم رسالت اخلاقی قائل نبود و می‌گفت مذهب تنها برای توده‌هاست و احتیاجی نیست که حاکمان خود را با آن محدود کنند؛ چون حقایقی که توسط مذهب بیان می‌شود کلاه‌های شرعی است. وی معتقد بود که تمایل مردم را باید درک کرد، آنها به زمامداران قدرتمند نیاز دارند تا بگویند چه چیز برایشان خوب است. در واقع برخی از اعضای جامعه باید فرمانده و دیگر افراد جامعه باید فرمانبردار باشند.

اشتراوس بر مبنای این نگاه غیراخلاقی، مروج جنگ بود و می‌گفت برای بقا، همیشه باید جنگید. صلح به انحطاط می‌انجامد. جنگ دائمی و نه صلح دائمی، لازمه یک نظم سیاسی است. یک نظام هنگامی می‌تواند با ثبات باشد که تهدیدات خارجی آن را متحد کرده باشد و اگر هیچ تهدید خارجی وجود نداشته باشد، باید تهدیدی را تولید کرد.«ویلیام کریستول» از پیشروان نو محافظه‌کاری و شاگرد اشتراوس، نیز با یک نگاه غیراخلاقی معتقد است شاخصه‌های عمده‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد انسان هنوز هم جنگ را دوست دارد. بنابر این به راحتی می‌توان فرد را از خوشی‌های حیوانی مدنظر جامعه لیبرال رهانید و به سوی جنگ هدایت کرد. در این تفکر، ارزش‌های آمریکایی به هدف نهایی بشریت تبدیل می‌شوند و بشر در این دوره به آن چنان تکاملی می‌رسد که از گزینه‌های اخلاقی و متافیزیکی بی‌‌نیاز می‌گردد.اما بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی(ره)، با الهام از آموزه‌های اسلامی، از همان آغاز مبارزه و بخصوص پس از پانزده خرداد 1342، در درس‌های اخلاقی خویش، راه‌های مبارزه با استبداد و استکبار را نیز آموزش می‌دادند. به همین دلیل بود که عوامل رژیم شاه، درس‌های اخلاق ایشان را تعطیل کردند. امام با ترویج اندیشه‌های سیاسی نوین و مبتنی بر شرع، توانست بر خلاف آموزه‌های زمان که سیاست را امری بشری و عقلی و در نتیجه غیردینی معرفی می‌نمود؛ دین، اخلاق و معنویت را به عنوان یک ارزش وارد مفاهیم سیاسی کند.

از دید امام، احکام اخلاقی و سیاسی اسلام، منفک از یکدیگر نبوده و هماهنگی اخلاق و سیاست، لازمه تأسیس حکومت اسلامی است. برای نمونه حکم «مؤمنین برادر هستند»، نه تنها حکمی اجتماعی و سیاسی، بلکه یک حکم اخلاقی نیز هست. در کتاب حکومت اسلامی یا ولایت فقیه، امام خمینی به نقش حکومت در ایجاد امنیت و جلوگیری از فساد اخلاقی اشارات مهمی دارند. امام بیش از تأکید بر تقدم اخلاق بر سیاست، از تعامل این دو با یکدیگر سخن می‌گوید. اوج این پیوند در نظریة ولایت فقیه امام نمایان می‌شود که برخاسته از مبانی عقلی و دینی است و شایستگی سیاسی و اخلاقی را به یک میزان در تعیین ولی فقیه موثر نشان می‌دهد.نگاه حضرت امام به سیاست خارجی یک نگاه ایدئولوژیک است. در واقع توجه به مبانی اخلاقی در سیاست، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، در عرصه‌های مختلف از جمله سیاست خارجی نیز جلوه داشت و نهادهای مرتبط با امور دیپلماتیک کشور نیز موظف به مراعات امور اخلاقی و ترویج آن شدند. براساس مبانی اخلاقی، سیاست خارجی امام خمینی بر حفظ صلح و امنیت بین‌المللی، عدم تجاوز به خاک کشورها، حسن همجواری با همسایگان و تقویت همکاری با دولت‌ها بر مبنای احترام متقابل قرار داشت.در واقع از دید حضرت امام، سیاست خارجی صحنه برخورد و تعامل واقع‌گرایی و آرمان‌گرایی است. از یکسو، انقلاب اسلامی، یک تحول اعتقادی و اخلاقی بود و آرمان‌ها و اهداف مکتبی خود را به دنبال داشت و از سوی دیگر محدودة جغرافیایی ایران، محدودیت‌ها و فرصت‌های واقعی خود را دارا بود.سیاست خارجی امام خمینی، علیرغم جوانی، به واسطه اصول اعتقادی، اهداف عظیم و والایی را در عرصه‌ای به وسعت سراسر جهان پیش روی خود داشت.

این نظام متکی بر ایدئولوژی، چاره‌ای جز تلفیق واقع‌گرایی و آرمان‌خواهی نداشت؛ تا علاوه بر حفظ و پیشرفت خود، در مسیر تحقق خواست نهایی آرمان‌هایش نیز کوشش کند. در دیپلماسی امام، اخلاق که برگرفته از اعتقادات اسلامی بود، در شکل‌گیری سیاست خارجی نقشی مؤثر داشت.

می‌توان موارد زیر را از جمله اهداف سیاست خارجی ایران و از آموزه‌های امام خمینی دانست. این اهداف دارای یک رویکرد اخلاقی نیز بود:

1ـ معرفی انقلاب اسلامی یا صدور انقلاب

2ـ ائتلاف و اتحاد ملل مسلمان

3ـ نقش دین و اخلاق در جنگ و صلح

4ـ نفی و اجتناب از ابزار غیراخلاقی برای رسیدن به هدف

5ـ روابط صلح‌آمیز متقابل با دول جهان

6ـ صداقت و وفای به عهد در سیاست خارجی

7ـ توصیه به دستگاه دیپلماسی برای حرکت در سیر الی الله

معرفی انقلاب اسلامی

امام خمینی، معرفی انقلاب اسلامی یا صدور انقلاب را به این معنا می‌دانستند که: «صدور اسلام به این است که اخلاق اسلامی، آداب اسلامی، اعمال اسلامی آنجا طوری باشد که مردم توجه به آن بکنند... آشنا کنید مردم را به اسلام و به انقلاب اسلامی و انقلاب اسلامی. صدور آن وقت است که اسلام، حقایق اسلام، اخلاق اسلامی، اخلاق انسانی رشد پیدا کند.» حضرت امام بر این اعتقاد بودند که رمز صدور انقلاب اسلامی و معنویت آن تطبیق این مکتب با اخلاق و فطرت انسانی است. ایشان معتقد بودند که صدور انقلاب اسلامی و حمایت از مستضعفین به معنای جنگ‌طلبی و اعمال زور و به عبارتی دخالت در امور داخلی دیگران نیست، بلکه معرفی و ترویج ارزش‌های دینی و الهی است که منجر به ارتقای روحیه ظلم‌ستیزی و شناخت حق از باطل و تقویت جبهه حق می‌شود.

امام خمینی، تبلیغ شیوه‌های اخلاق را موجب روی آوردن ملل مظلوم به سوی این مکتب انسان‌ساز پنداشته و معتقد بودند که جمهوری اسلامی ایران قابلیت الگو شدن برای کشورهای دیگر را دارد. ایشان می‌فرمودند که باید مسئولین اهتمام ورزیده و این کشور را به عنوان الگو به جهان معرفی نمایند و در این صورت است که ملل جهان به‌خصوص مسلمانان از این الگو و اسوة حسنه حمایت کرده و سیره نظام اسلامی را در کشور خود نیز پیاده می‌کنند. نامه امام خمینی به «گورباچف» رئیس جمهور شوروی سابق، نمونه‌ای بارز از توجه حضرت امام به معرفی معارف اسلام بود.

ائتلاف و اتحاد ملل مسلمان

یکی از اولویت‌های امام خمینی برای برقراری و تحکیم روابط خارجی، کشورهای اسلامی بودند. براساس تفکر ایشان، اتحاد میان کشورهای اسلامی با یک رویکرد اخلاقی ضرورت داشت و این اتحاد تنها در سایه برقراری و تقویت روابط ممکن می‌شد. از نظر امام، ارتباطاتی که مبنای اخلاقی و اعتقادی داشته باشد، بادوام‌تر خواهد بود. توجه به مشترکات، از توصیه‌های اخلاقی ایشان جهت ایجاد تفاهم با کشورهای اسلامی بود. حضرت امام همواره به اصحاب دیپلماسی و نمایندگان نظام در خارج توصیه می‌فرمودند که بر مشترکات خود با ملل اسلامی تأکید کنید؛ چرا که این سیاست ـ یعنی توجه به اشتراکات ـ همواره موجب تقویت دوستی‌ها و کاهش اختلاف می‌شود. از نگاه ایشان هدف اصلی تقویت ارتباطات با کشورهای مسلمان، افزایش تفاهم بین آنها و متحد ساختن ایشان در مقابل زورگویان و مستکبران بین‌المللی و به عبارت دیگر تقویت نهضت بیداری اسلامی بود. ایشان می‌فرمودند: «از موضع قدرت عظیم، دست پربرکت و قدرتمند خود را برای دوستی و برادری ایمانی پیش تمام مسلمین خصوصاً ملت‌ها و دولت‌های منطقه و همسایه دراز می‌کنم.» یا در فراز دیگری مسئولین سیاست خارجی را موظف به در اولویت قرار دادن ارتباط با کشورهای اسلامی کرده و می‌فرمودند: «کوشش داشته باشید در بهتر کردن روابط با کشورهای اسلامی و در بیدار کردن دولتمردان، و دعوت به وحدت، و اتحاد کنید.»

نقش دین و اخلاق در جنگ و صلح

صاحبان اندیشه سیاسی در جهان به کرّات در مورد نقش اخلاق در مقابله با وقوع جنگ و استقرار صلح بحث کرده‌اند. در اندیشه سیاسی امام خمینی، این اصل پذیرفته شده که دین و اخلاق می‌توانند در جلوگیری از جنگ یا برقراری صلح نقش ایفا کرده و حتی برای پیشگیری از جنگ‌ها استراتژی ارائه کنند. در اسلام ناب محمدی که از سوی امام معرفی شده است؛ هدف اساسی، توسعه همبستگی اخلاقی در امور بین‌المللی است که این امر به پایداری صلح کمک می‌کند. این اصل، رویکرد بین‌المللی دارد و به عبارتی در سطح بین‌المللی یک جهان اندیشی اخلاقی را معرفی می‌کند. در این جهان‌اندیشی، نهادهای بین‌المللی باید این اصول اخلاقی فراگیر را به رسمیت شناخته و اخلاقی عمل کنند. این نظریه بر این باور است که در فرآیند حل نزاع‌ها در نهادهای بین‌المللی باید به یک همبستگی اخلاقی برسیم و نحوه رسیدن به این اصول جهانشمول اخلاقی را مطرح کنیم. اگر این اصول مورد توجه و مبنای عمل قرار گیرد، می‌توان به همزیستی اخلاقی در عرصه بین‌الملل رسید. از نگاه امام خمینی، برای جلوگیری از جنگ، بحث تعالیم ادیان توحیدی باید مبنا قرار گیرد. این تعالیم می‌تواند آن اصول اخلاقی فراگیر دینی را تبیین کند و مبنایی جهت حفظ دوستی بین ملت‌ها باشد. امام، صلح و زندگی مسالمت‌آمیز با مردم دنیا را با زندگی در بین مردم جهان در هم می‌آمیزند و می‌گویند: «ما صلح می‌خواهیم. ما با همه مردم دنیا در صلح می‌خواهیم باشیم. ما می‌خواهیم با همه دنیا مسالمت داشته باشیم. ما می‌خواهیم در بین مردم دنیا زندگی بکنیم.1»

ایشان در جای دیگری می‌فرمایند:« ما به همه دولت‌ها به طور مدارا رفتار می‌کنیم و هیچ وقت میل نداریم که با خشونت رفتار کنیم.2»حضرت امام در جای دیگری با نفی بعد مسافت در ارتباطات ملت‌ها می‌گویند: «باید روابط بین ملت‌ها بر پایه مسائل معنوی باشد و در این رابطه بعد مسافت تاثیری ندارد و چه بسا کشورهایی که همجوار هستند، اما رابطه معنوی بین آنها نیست.

بنابراین روابط دیگر هم نمی‌تواند مثمر ثمر باشد. ما روابطمان با کشورها بنا بر مبانی اسلام خواهد بود.»3

در مجموع، این رویکرد اخلاقی، حاکی از آن است که اولویت اصلی در دیپلماسی امام خمینی، انجام مذاکره برای حل اختلاف با دشمنان قبل از استفاده از جنگ بوده است. با این نگاه، عوامل اجرای دیپلماسی و فرستادگان نیز موظف بوده‌اند با ارائه راهکار برای جلوگیری از بروز تخاصم تلاش کنند. دعوت به سلم، به ویژه قبل از آغاز جنگ؛ انجام مذاکرات صلح و ترک مخاصمه و مذاکرات در باب مبادله اسیران جنگی و پذیرش قطعنامه 598؛ همه حاکی از اعتقاد امام به جلوگیری از جنگ، برقراری ارتباطات صلح‌آمیز، انجام اقدامات مسالمت‌جویانه برای حل اختلاف با دشمنان و تقدم مذاکره بر جنگ بوده است. در واقع از نظر ایشان، وظیفه اصلی دیپلماسی و فرستادگان،‌اتخاذ تدابیر لازم و ارائه مشورت‌ها و راهکارهای اجرائی برای جلوگیری از بروز تخاضم بوده و در این روند، تمسک به راهکارهای مسالمت‌جویانه بر اقدام به جنگ و جهاد علیه متخاصمان اولویت داشته است.

اجتناب از ابزار غیراخلاقی برای رسیدن به هدف

امام در ارتباط با کشورها نیز اهداف و خط‌مشی‌هایی سازگار با اخلاق و شریعت اسلام را در نظر داشتند و هر ابزاری را برای رسیدن به اهداف مشروع و مجاز نمی‌شمردند. با این نگاه اخلاقی، ظلم و تجاوز، قتل و غارت، نقض عهد و پیمان و امثال اینها ممنوع بود. امام می‌فرمودند ملت ایران پیرو مکتبی است که برنامه‌های آن مکتب خلاصه می‌شود در دو کلمه لا‌تظلِمون و لا تظلَمون. خودداری از عمل متقابل به هنگام بمباران مناطق غیرنظامی و شهرها توسط ارتش صدام در دوران دفاع مقدس، نشانگر وفاداری امام خمینی به اصول اخلاقی خود، حتی در زمان جنگ است.

روابط صلح‌آمیز متقابل با دول جهان

در جهان امروز هیچ کشوری نمی‌تواند در انزوا و بدون برقراری ارتباط با کشورهای دیگر نیازهای خود را تامین کند. عقل سیاسی ایجاب می‌کند که ارتباطات جهانی افزایش یابد، روابط منطقه‌ای رشد پیدا کند و مناسبات دو جانبه تقویت شود. امام با حفظ استقلال نظام و با توصیه به روش‌های اخلاقی و صادقانه، ارتباط با خارج از کشور و برقراری روابط با کشورهای جهان را توصیه می‌نمودند. ایشان ارتباط با جهان خارج را موجب توسعه سیاسی و تقویت بنیه اقتصادی کشور دانسته و ارتباطات فرهنگی و ایدئولوژیک با دیگر کشورها بخصوص ممالک اسلامی را موجب افزایش تفاهم و همگرائی و تعامل میان ملت‌ها تلقی می‌نمودند.بر مبنای این نگاه اخلاقی، حضرت امام در توصیه‌های خود به مسئولین وزارت امورخارجه، همواره بر ضرورت رعایت احترام متقابل، رعایت استقلال کشورها و مراعات موازین انسانی و مداخله نکردن در امور داخلی کشورها تاکید می‌نمودند و در واقع سیاست تعامل با جهان را امری مبتنی بر عقل و شرع و متناسب با اصول کشورداری می‌دانستند. ایشان در فرازی از سخنان خود می‌فرمایند:

«اسلام با همه کشورهایی که در جهان هستند، می‌خواهد که دوست باشد و دولت اسلامی با همه ملت‌ها و با همه دولت‌ها می‌خواهد که تفاهم و ارتباط صحیح داشته باشد؛ در صورتی که آنها متقابلاً احترام دولت اسلامی را مراعات کنند.» امام خمینی با تأکید بر احترام متقابل و نفی توسعه‌طلبی، ایجاد ارتباط با کشورها و ملل دیگر را توصیه می‌کردند و بر این اساس برنامه دولت اسلامی آن بود که با همة ملت‌ها و دولت‌ها ارتباط صحیح و همراه با تفاهم داشته باشد. آن حضرت تقویت ارتباطات را موجب شناخت اسلام توسط ملل جهان و صدور پیام فرهنگی، معنوی و انسان‌‌ساز الهی به سرزمین های دور تلقی می‌نمودند. ایشان ضمن اعلام این که دولت اسلامی درصدد سلطه در جهان نیست، بر ضرورت معرفی ارزش‌های دینی و تحبیب قلوب ملت‌ها تأکید داشتند و در این میان نقش دیپلماسی و نماینده‌ها در تحقق اهداف سیاست خارجی را مهم و مؤثر می‌پنداشتند.

رویکرد اخلاقی در سیاست خارجی

در دیپلماسی جهان حاضر، دولت‌ها بخصوص در مواجهه با بحران، ناگزیر به اتخاذ شیوه‌های غیراخلاقی می‌شوند، ولی امام خمینی در سخت‌ترین شرایط، شیوه اصولی و ارزشی خود را حفظ می‌کردند.امام با این رویکرد اخلاقی، قائل به این بودند که اسلام برای همه و دلسوز برای بشر است و ما همه تابع اسلام و دلسوز برای بشر هستیم. به این معنا که «ما با هیچ ملتی بد نیستیم. اسلام آمده است برای تمام ملل، برای ناس ... ما اعلام می‌کنیم که نظر تجاوز به هیچ یک از کشورهای اسلامی و غیر اسلامی نداریم ...»4.

از سوی دیگر، شیوة دیپلماسی فعلی جهان معمولاً بر تحریف سخن طرف مقابل، جوسازی کردن و وی را در تنگنا قرار دادن استوار است، ولی امام خمینی در این تعامل انصاف را از دست نداده و برای دستیابی به هدف، از ارعاب طرف مقابل اجتناب می‌نماید. در واقع، شیوه امام خمینی در برخورد با ملل دیگر براساس صداقت، اخلاق و احترام بوده است.

وقتی خبرنگار مجله آمریکایی تایمز از ایشان می‌پرسد که در جمهوری اسلامی به طور کلی سیاست خارجی شما چگونه خواهد بود؛ امام در پاسخ می‌فرمایند:

«جمهوری اسلامی ما با تمام ممالک روابط حسنه دارد و احترام متقابل قائل است. در صورتی که آنها هم احترام متقابل قایل باشند.5

امام در پاسخ خبرنگاری که از ایشان سوال کرده بود که سیاست خارجی جمهوری اسلامی به ویژه در رابطه با ابرقدرت‌ها چه خواهد بود فرموده‌اند:

«سیاست دولت اسلامی حفظ استقلال آزادی ملت و دولت و کشور و احترام متقابل بعد از استقلال تمام خواهد بود و فرقی بین ابرقدرت‌ها و غیر آنها نیست.»6

با اتکا به این اصول اخلاقی، امام در جای دیگری می‌فرمایند:

باید روابط بین ملت‌ها بر پایه مسائل معنوی باشد. ما روابطمان با کشورها بنا بر مبانی اسلام خواهد بود.»7 پاسخ امام حتی در ارتباط با رابطه با آمریکا نیز با یک رویکرد اخلاقی همراه است. ایشان در پاسخ به این سؤال که تا کی سردی روابط بین دو کشور وجود خواهد داشت؛ می‌فرمایند: «تا وقتی که آمریکا آدم بشود.»! یعنی روشهای غلط خود در برخورد با دیگران و با جمهوری اسلامی ایران را تصحیح کند.

توصیه به دستگاه دیپلماسی برای حرکت در سیر الی الله

وزارت امورخارجه که متولی سیاست خارجی کشور است، جایگاه ویژه‌ای در نظام دارد وبه قول مقام معظم رهبری، این وزارتخانه نیمی از دولت است و با توجه به این اهمیت، حضرت امام نیز عنایت خاصی به این وزارتخانه داشتند و هر سال حداقل یکبار پرسنل این وزارتخانه را به حضور پذیرفته و رهنمودهای اخلاقی ارائه می‌فرمودند. ایشان در وهلة اول معمولاً همه را به تقوای الهی، خودسازی، تهذیب‌نفس و اخلاق فرا می‌خواندند. امام می‌فرمودند:

«وزارت خارجه تنها وزارتخانه‌ای است که با اسلامی شدنش بیشتر از سایر وزارتخانه‌ها می‌تواند موجودیت اسلامی ما را به خارج نشان دهد و به عکس صدماتی که به این کشور ممکن است وارد آید و در سابق از ناحیه سفارتخانه‌های خارجی در اینجا و سفارتخانه‌های ما در خارج بر کشور وارد شده، بیشتر از دیگران است.»حضرت امام همواره دستگاه دیپلماسی را به حرکت در سیر الی الله تشویق کرده و می‌فرمودند: «وقتی شما در راه مستقیم قرار گرفتید، به مقصد می‌رسید.» امام، حرکت در سیر الهی را به معنای گوشه‌نشینی و انزوا ندانسته و حرکت‌های سیاسی و اجتماعی مبتنی بر اصول اسلامی را همان حرکت در مسیر الهی دانسته و به همین دلیل به حفظ استقلال نظام نیز با همین دیدگاه معنوی معتقد بودند.امید است که کارگزاران سیاست خارجی همواره آموزه‌های اخلاقی بخصوص در عرصه دیپلماتیک را مدنظر قرار داده و عملیاتی نمایند.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
رساله حقوق امام سجاد(ع)

رساله حقوق امام سجاد(ع)

اشاره: برخی محققان میراث علمی امام سجاد(ع) را به سه بخش تقسیم کرده‌اند: روایات، ادعیه (به‌ویژه در صحیفه سجادیه)و رساله حقوق.
فلسفه چیست؟

فلسفه چیست؟

فلسفه حوزه‌ای از دانش بشری است که به پرسش و پاسخ درباره مسائل بسیار کلی و جایگاه انسان در آن می‌پردازد؛ مثلاً این که آیا جهان و ترکیب و فرآیندهای آن به طور کامل مادی است؟
رابطه علم و عمل

رابطه علم و عمل

علم و دانش بشری زمانی برای جامعه و مردم سودمند و مفید است که با عمل و اجرا همراه گردد یعنی عالم به علم و دانسته‌های خود عمل کرده و آن را با اشتیاق به دیگران نیز بیاموزد.
الخیر فی ماوقع

الخیر فی ماوقع

برای خیلی‌ها این پرسش مطرح می‌شود که چرا ما هر گاه با مصیبت و گرفتاری مواجه می‌شویم، و نخستین تحلیل و توصیف ما از آن این است که در آن خیری بوده است؟
Powered by TayaCMS