كلمات كليدي : امتحان، ابتلاء، فتنه، تمحيص
نویسنده : زينب طاهري
یکی از سنتهای الهی، رشد مردم در لابلای حوادث و آزمایشهای پی در پی است. اینجاست که حجت خدا بر خلق تمام میشود و سعادت و شقاوت قابل تفکیک میگردد.
این موضوع در لغت با الفاظ امتحان، ابتلاء، تمحیص و فتنه به کار رفته است. امتحان از ریشه (محن)؛ گداختن نقره و غیره و پاک کردن آن از آلودگی[1] و ابتلاء از ریشه (بلی)؛کهنه شدن[2]است، تمحیص ( مَحْص)؛ خالص شدن چیزى است از عیبى که در آن هست[3] و کلمه «فتنه» در اصل به معناى انداختن طلا در کوره آتش است تا خالصیها از ناخالصیها تمییز داده شود.[4]
در اصطلاح امتحان آزمودن و آشکار ساختن حقیقت چیزی[5] است و امتحان را از آن جهت ابتلاء گویند که گویا ممتحن، امتحان شده را از کثرت امتحان کهنه میکند[6] که هم در خیر استعمال میشود و هم در شر.[7] در اینجا مقصود از تمحیص؛ آزمایش انسان بوسیله تکالیف سخت و دشوار است تا خوبان از بدان جدا شوند.[8] کلمه فتنه نیز به معناى هر عملى است که به منظور آزمایش حال چیزى انجام گیرد.[9]
سنت امتحان
امتحان یک سنت همیشگى و جاودانى الهى[10] است که امتحان کننده آن، خداست.[11]تمام جهان، صحنه آزمایش و تمام مردم حتّى پیامبران نیز مورد امتحان قرار مىگیرند و سنتى است که در تمام امتهاى پیشین نیز جارى بوده است.
«آیا مردم گمان کردند همین که بگویند: «ایمان آوردیم» به حال خود رها مىشوند و آزمایش نخواهند شد؟! ما کسانى را که پیش از آنان بودند آزمودیم (و اینها را نیز امتحان مىکنیم) باید علم خدا درباره کسانى که راست مىگویند و کسانى که دروغ مىگویند تحقق یابد!»[12]
در مقام ادعا هر کس مىتواند خود را برترین مؤمن، بالاترین مجاهد و فداکارترین انسان معرفى کند، باید وزن و قیمت و ارزش این ادعاها از طریق آزمون روشن شود؟[13]
در این میان آزمایش انبیا شدیدتر از دیگران است. پس از آن آزمایش اوصیاء آنان و از آن پس صفوف مؤمنان؛ هر صفى که به اوصیا و انبیا نزدیکتر باشند آزمایش مشکلترى دارند.[14]زیرا شدت بلیات تابع شدت ادراک است و هر کس عظمت و جلالت ربوبیت را بیشتر ادراک کند و مقام مقدس حق متعال را زیادتر بشناسد امواج امتحانات بیشتری متوجه او میشود.[15]
فلسفه و حکمت امتحان
از موضوعاتى که در آیات قرآنى بسیار تذکر داده شده و در آن حدود بیست مرتبه این مسئله مطرح شده[16] و بندگان را به آن متوجه ساخته است موضوع امتحان است که حتی هدف خلقت، آزمایش انسان دانسته شده است.
این امتحان الهى براى کشف امرى بر خداوند نیست. زیرا خداوند چیزى بر او پوشیده و پنهان نیست تا بوسیله آزمایش کشف شود. برای حکمت امتحان میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
1- افزایش ایمان و پیدایش یقین
«تعداد( خازنان جهنم) را جز براى آزمایش کافران معیّن نکردیم تا اهل کتاب [یهود و نصارى] یقین پیدا کنند و بر ایمان مؤمنان بیفزاید»[17]
با توجه به این آیه، آزمایش الهی بصورت ذکر تعداد نگهبانان جهنم، موجب افزایش ایمان مؤمنان و پیدایش یقین بر گفته رسول خدا(ص) از طرف اهل کتاب گردید.
2- تربیت
این یک قانون کلى و سنت دائمى پروردگار است که براى شکوفا کردن استعدادهاى نهفته (و از قوه به فعل رساندن آنها) و پرورش دادن بندگان آنان را مىآزماید؛ همانگونه که فولاد را براى استحکام بیشتر در کوره مىگدازند تا به اصطلاح آبدیده شود آدمى را نیز در کوره حوادث سخت پرورش مىدهد تا مقاوم گردد. [18]
3-تصفیه قلوب
«(امتحانات) براى این است که خداوند، آنچه در سینههایتان پنهان دارید، بیازماید و آنچه را در دلهاى شما (از ایمان) است خالص گرداند.»[19]
4- تقوی
«خداوند دلهایشان را براى تقوا خالص (امتحان) نموده است»[20]
5- توبه و باز گشت به سوی خدا
«و آنها را با نیکىها و بدىها آزمودیم، شاید بازگردند![21]»
6- جداسازی صفوف خوبان از بدان
«چنین نبود که خداوند، مؤمنان را به همانگونه که شما هستید واگذارد مگر آنکه ناپاک را از پاک جدا سازد.»[22]
امام صادق(ع) فرمودند: خداوند مردم را امتحان میکند تا معلوم شود نیکوکارتر کیست.[23]
7- شکوفایى استعدادها
اگر آزمایش الهى نبود، استعدادها شکوفا نمىشد و درخت وجود انسان ثمره و نتیجه نمیداد.
8- ظهور عمل
امیر مؤمنان على(ع) تعریف زیبایی در زمینه فلسفه امتحانات الهى دارد:
" گرچه خداوند به روحیات بندگانش از خودشان آگاهتر است ولى آنها را امتحان مىکند تا کارهاى خوب و بد که معیار پاداش و کیفر است از آنها ظاهر گردد"[24]
9- عبرت
«آیا آنها نمىبینند که در هر سال، یک یا دو بار آزمایش مىشوند؟! باز توبه نمىکنند، و متذکّر هم نمىگردند!» [25] و عبرت نمیگیرند.
10- تکمیل نفوس [26]و رسیدن به مراتب عالی
از جمله آثار آزمایش افراد بشر، در این جهان آنستکه گروهى از اهل ایمان در اثر اداء وظایف، و صبر در برابر ناگواریها بمراتب عالى از ایمان و فضیلت می رسند.
11- مشخص شدن ادعاها[27]
12- افزایش روحیه صبر
«و بعضى از شما را وسیله امتحان بعضى دیگر قرار دادیم آیا صبر و شکیبایى مىکنید (و از عهده امتحان برمىآیید)؟»[28]
13- افزایش روحیه رضایت
14- افزایش روحیه سپاسگزاری
از جمله آثار آزمایش آنست که گروهى که درباره سپاس از نعمتهاى پروردگار و اداء وظایف استقامت مینمایند و هرگز نعمتى را کفران ننموده و فرصتى را از دست نمیدهند.[29]
اگر خداوند براى آزمایش یا هدف دیگر بخواهد زیانى به افراد برساند جز خود او کسى توان برطرف کردن آن را ندارد و اگر براى آنها خیرى بخواهد هیچ کس مانع فضل او نخواهد شد.
انواع امتحان
آزمایش انسانها یک سنّت قطعى الهى است لکن ابزار آن متفاوت است:
نعمت، خیر و شر، آمدن انبیا، جان، مرگ و حیات، جلوههاى زندگى دنیا، وفاى به تعهدات، تعبیر خواب، خود مردم، جنگ و جهاد، حوادث تلخ، حوادث شیرین، تفاوتهاى اجتماعى، تمایلات انسان، متشابهات قرآن، شکستها، پرداخت زکات، شنیدن تحقیر و هجو، و آزار دیدن از دشمن، آمدن شریعت جدید، مسألهى شکم و غذا، روزه گرفتن، آزادى، دانش[30]، فرزندان و اموال، بلا،[31] وساوس شیطان،[32] غیبت،[33]پول دادن[34] خوف، نقص ثمرات،[35] زینت[36]و...
تفاوت امتحان الهى و امتحان بشری
یکی از تفاوتهای که بین امتحان الهى و امتحانهاى معمول نزد ما انسانها هست این است که غالبا ما نسبت به باطن حال اشیا جاهلیم و مىخواهیم با امتحان آن حالت از آن موجود را که براى ما مجهول است روشن و ظاهر سازیم ولى از آنجا که جهل در خداوند سبحان متصور نیست -چون کلیدهای غیب نزد او است- لذا امتحان او از بندگان براى کشف مجهول نیست بلکه تربیت عامه الهیه است نسبت به انسانها که او را به سوى حسن عاقبت و سعادت همیشگى دعوت مىکند. از این نظر امتحان است که حال هر انسانى را براى خودش معین مىکند تا بداند از اهل کدام خانه است؛ اهل دار ثواب است و یا دار عقاب؟[37]
نحوه برخورد با امتحان
آدمی در برخورد با امتحانات الهی، رفتارهای گوناگونی از خود نشان میدهد. گروهى از عهده امتحانات بر آمده و گروهى مردود مىشوند. مثلا مساله" ترس" که پیش مىآید گروهى خود را مىبازند و به خاطر اینکه کوچکترین ضررى به آنها نرسد شانه از زیر بار مسئولیت خالى مىکنند اما گروهى دیگر در برابر عوامل ترس با ایمان و توکل بیشترى خود را براى هر گونه فداکارى مهیا مىکنند. در برابر سائر مشکلات و عوامل امتحان دیگر همچون گرسنگى و زیانهاى مالى و جانى نیز همه مردم یکسان نیستند.[38]
پس صبر و راضی شدن به مقدرات الهی -هر چند سخت است- بهترین روش در برخورد با امتحانات الهی میباشد.
«انسان هنگامى که پروردگارش او را براى آزمایش، اکرام مىکند و نعمت مىبخشد (مغرور مىشود و) مىگوید: «پروردگارم مرا گرامى داشته است و امّا هنگامى که براى امتحان، روزیش را بر او تنگ مىگیرد (مأیوس مىشود و) مىگوید: «پروردگارم مرا خوار کرده است!»
راه پیروزى در امتحان
در اینجا سؤال دیگرى پیش مىآید و آن اینکه حال که همه انسانها در یک امتحان گسترده الهى شرکت دارند راه موفقیت در این آزمایشها چیست؟
1- نخستین و مهمترین گام براى پیروزى، صبر و پایدارى است.
2- توجه به گذرا بودن حوادث این جهان و سختیها و مشکلاتش و اینکه این جهان گذرگاهى بیش نیست عامل دیگرى براى پیروزى محسوب مىشود.[39]
3- استمداد از نیروى ایمان و الطاف الهى عامل مهم دیگرى است.
4- توجه به تاریخ پیشینیان و بررسى موضع آنان در برابر آزمایشهاى الهى براى آماده ساختن روح انسان نسبت به امتحانات پروردگار بسیار مؤثر است.
اصولا اگر انسان در مسائلى که براى او پیش مىآید احساس تنهایى کند از نیروى مقاومتش کاسته خواهد شد اما توجه به این حقیقت که این مشکلات طاقتفرسا و آزمایشهاى سخت الهى براى همگان در طول تاریخ وجود داشته سبب افزایش نیروى پایدارى انسان مىگردد.
5- توجه به این حقیقت که همه این حوادث در پیشگاه خداوند رخ مىدهد و او از همه چیز آگاه است عامل دیگرى براى پایدارى است.[40]
آثار توفیق در امتحان
1-آمرزش[41]
«شما را به وسیله آنچه در اختیارتان قرار داده بیازماید به یقین پروردگار تو سریع العقاب و آمرزنده مهربان است. (کیفر کسانى را که از بوته امتحان نادرست درآیند، زود مىدهد و نسبت به حق پویان مهربان است.)[42]»
2- درود خداوند
3- رحمت وهدایت یافتگی[43]
«قطعاً همه شما را با چیزى... آزمایش مىکنیم و بشارت ده به استقامتکنندگان! *...اینها، همانها هستند که الطاف و رحمت خدا شامل حالشان شده و آنها هستند هدایتیافتگان!» [44]
4- خوش نامی [45]
شکست در امتحان
آزمایش انسان یعنى نمودار کردن توانائى و ایستادگى او در سختى و خوشى که در برابر مال و مقام و تندرستى و فراهمى خواستهها و یا خوارى و نادارى و بیمارى و بیچارگى چگونه نمودار خواهد شد؟ اگر میانهرو و فروتن و نکوکار و شکیبا بود آزموده است و نتیجهى امتحان او خوب خواهد بود و اگر اسراف کار و خودخواه و مردم آزار و ناشکیبا بود شکست یافته و بىبهره است و خود در مىیابد که ناتوان است و باید به اندیشهى اصلاح خود باشد[46]که شکست گونهاى از امتحان است و قهرمانان در هنگام شکست شناخته مىشوند.[47]
اگر در این دنیا و در این آزمایش ناکام شویم و شکست بخوریم در آخرت نیز ناکام خواهیم شد و اگر در این جا پیروز شویم در آن جا به کامیابى خواهیم رسید.