درس بيست و سوم

هر انسانى در مورد كارهاى ناپسندى كه در جامعه انجام مىپذيرد و كارهاى نيك و پسنديدهاى كه ترك مىشود مسئوليت دارد; بنابراين اگر كار واجبى ترك شود و يا حرامى اتفاق بيفتد، سكوت و بىتفاوتى در مقابل آن جايز نيست و تمام افراد جامعه براى برپايى «واجب» و جلوگيرى از «حرام» بايد اقدام كنند، اين عمل، «امر به معروف و نهى از منكر» است.

اهميّت امر به معروف و نهى از منكر

امر به معروف و نهى از منكر از ضروريات دين است و همه انبيا و كتب آسمانى، پيروان خود را به اين دو اصل دعوت مىكردند. قرآن مىفرمايد:

كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّة أُخْرِجَتْ لِلنّاسِ تَأْمُرُونَ بِالمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ المُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللّهِ [1]

شما بهترين گروهى هستيد كه در ميان مردم قيام كردهايد، امر به خوبى مىكنيد و از بدى باز مىداريد و به خدا ايمان داريد.

امام صادق(عليه السلام) فرمود:

وَيْلٌ لِقَوْم لايُدينُونَ اللهَ الْأمرَ بِالْمَعْرُوفِ و النَّهْى عَنِ الْمنْكَرِ

واى بر گروهى كه امر به معروف و نهى از منكر، دو وظيفه الهى خود را ادا نمىكنند. [2]

تعريف معروف و منكر

در احكام دين، به تمام واجبات و مستحبات «معروف» و به تمام محرّمات و مكروهات «مُنكر» گفته مىشود. بنابراين، واداشتن افراد جامعه به انجام كارهاى واجب و مستحب «امر به معروف» و بازداشتن آنها از كارهاى حرام و مكروه «نهى از منكر» ناميده مىشود.

شرايط امر به معروف و نهى از منكر

امر به معروف و نهى از منكر با وجود برخى شرايط، واجب مىباشد و در صورت نبود آنها، تكليف ساقط است، آن شرايط عبارتند از:

  1. كسى كه امر يا نهى مىكند بايد بداند آنچه را ديگرى انجام مىدهد حرام است و آنچه را ترك كرده واجب است.
  2. احتمال بدهد امر و نهى او تأثير دارد، بنابراين، اگر مىداند تأثير ندارد يا شك دارد، امر و نهى واجب نيست.
  3. شخص گناهكار اصرار بر ادامه كار خود داشته باشد، پس اگر معلوم شود گناهكار بناى ترك عمل را دارد و دوباره تكرار نمىكند و يا موفّق به تكرار نمىشود، امر و نهى واجب نيست.
  4. امر و نهى، سبب ضرر جانى يا آبرويى يا ضرر مالى قابل توجه، به خودش يا نزديكان و ياران و همراهان او نباشد. [3]

مراتب امر به معروف و نهى از منكر

براى امر به معروف و نهى از منكر، مراتبى است كه اگر با عمل به مرتبه پايينتر مقصود حاصل شود، عمل به مرتبه بعدى جايز نيست و آن مراتب چنين است:

اوّل: با گناهكار طورى عمل شود كه بفهمد به سبب انجام آن گناه، با او اين گونه رفتار مىشود; مثل اين كه از او رو برگرداند يا با چهره عبوس با او برخورد كند و يا با او رفت و آمد نكند.

دوم: امر و نهى با زبان; يعنى به كسى كه واجبى را ترك كرده است دستور دهد كه واجب را به جا آورد و به گناهكار دستور دهد كه گناه را ترك كند.

سوم: استفاده از زور، براى جلوگيرى از منكر و برپايى واجب. [4]

احكام امر به معروف و نهى از منكر

  1. l فراگيرى شرايط امر به معروف و نهى از منكر و موارد آن واجب است، تا در امر و نهى مرتكب خلاف نشود. [5]
  2. اگر بداند امر و نهى، بدون تقاضا و نصيحت و موعظه اثر نمىكند، واجب است كه امر و نهى را با نصيحت و موعظه و تقاضا همراه كند. [6]
  3. اگر بداند يا احتمال دهد كه امر و نهى او با تكرار مؤثّر است، واجب است تكرار كند. [7]
  4. مراد از اصرار بر گناه، مداومت بر انجام كار نيست، بلكه ارتكاب آن عمل است، هرچند يك بار ديگر باشد، پس اگر يك بار نماز را ترك كرد و بار ديگر هم بناى ترك دارد، امر به معروف واجب است. [8]

شيوه هاى امر به معروف

امر به معروف و نهى از منكر راه و رسمى دارد; ذوق و سليقه مىخواهد، با تندى نمىتوان كسى را به كارى وا داشت، يا از كارى باز داشت. براى اين كه امر به معروف مؤثر واقع شود لازم است موارد زير رعايت شود:

  1. با نرمى باشد: شيوه ملايم و نرم در سخن گفتن و پرهيز از تندى و عصبانيت يكى از شيوه هاى مؤثر و مثبت امر به معروف و نهى از منكر است. قرآن درباره دعوت حضرت موسى و هارون(عليهما السلام)مىفرمايد:
  2. فَـقُولا لَهُ قَوْلاً لَـيِّناً [9]

    با فرعون به نرمى سخن بگوييد.

  3. هماهنگى حرف و عمل: مردم بيشتر از حرف به عمل انسان مىنگرند و از رفتار بيش از سخن تأثير مىپذيرند; از اين رو آمر و ناهى بايد خود، آراسته به خوبىها و وارسته از بدىها باشد تا تبليغ و دعوتش مؤثر افتد.
  4. امام صادق(عليه السلام) فرمود: كونوا دعاة الناس بغير السنتكم [10]

    مردم را با رفتار و عملتان به دين دعوت نماييد.

    اگر آمر به معروف، به گفته خود عمل ننمايد، امر به معروفش مؤثر نيست. قرآن مىفرمايد:

    أَتَأْمُرُونَ النّاسَ بِالبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ [11]

    آيا مردم را به نيكى دعوت مىكنيد و خودتان را فراموش مىنماييد؟

  5. از راه محبت و دوستى: صميمى بودن و انس گرفتن با افراد سبب مىشود بهتر بتوان در آنها تأثير گذاشت.
  6. برخورد شايسته و چهره باز: داشتن حسن خلق و چهره گشاده عامل جذب ديگران است و بيشترين نقش را در تأثير امر به معروف دارد. همان طور كه مهمترين عامل موفقيّت پيامبر(صلى الله عليه وآله) در دعوتش از ديدگاه قرآن «خُلق عظيم» او بود.
  7. تشويق در جايى كه با اين شيوه بتوان امر به معروف كرد.
  8. شخصيت دادن: هرگز با توهين و تحقير و در حضور ديگران نمىتوان كسى را به كار نيك جذب كرد. يا از كار خلاف باز داشت.
  9. با نظارت و توجه: امر به معروف و نهى از منكر، بدون توجه و نظارت چندان نقشى در جامعه نمىتواند داشته باشد.
  10. توجه به موقعيت زمانى و مكانى: در هر جا و هر زمان نمىتوان امر به معروف كرد. چه بسا در موقعيت خاصى، امر به معروف نتيجه مطلوب نداشته باشد.
  11. توجه به شخصيت افراد: بايد متناسب با شخصيت افرادى كه منكرى انجام مىدهند برخورد نمود; گاهى با يك نگاه تند و گاهى به صورت غير مستقيم و....
  12. رعايت ادب: ادب در گفتار و رفتار عامل جذب است; گفتار و عمل شخص بايد چنان باشد كه دل فرد را تسخير كند.
  13. زمينه سازى: بسيارى از تذكرات و درخواستها اگر بدون زمينه چينىهاى لازم انجام شود بىاثر است; لذا مناسب است شرايطى فراهم شود تا به راحتى امر و نهى ما مؤثر واقع شود.
  14. جلب اعتماد: با ديگران بايد به گونهاى برخورد كرد كه به ما اعتماد پيدا كنند و حرفهاى ما را از سرِ خيرخواهى بدانند و باورشان آيد كه خير آنان را مىخواهيم.