دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

امکان بالقیاس Comparative contingency

No image
امکان بالقیاس Comparative contingency

كلمات كليدي : امكان بالقياس، امكان، ضرورت، علت و معلول، وجوب بالقياس

نویسنده : مسعود اسماعيلي

امکان در اصطلاح مشهور، به معنی سلب ضرورت وجود و عدم می‌باشد.[1] امکان در یک تقسیم به امکان بالذات و امکان بالقیاس الی الغیر تقسیم می شود . امکان بالذات به این معنی است که ذات یک شیء ـ صرف نظر از هر چیز دیگر ـ نه وجود برایش ضروری است نه عدم .[2] بنابراین در امکان بالذات، نفی ضرورت وجود و عدم، تنها با توجه به ذات شیء صورت می‌گیرد و لذاست که بالذات نامیده می‌شود. امکان بالغیر _ یعنی امکانی که در یک شیء ، از سوی شیء دیگری اعطاء شده باشد _ محال است و لذا امکان (بر خلاف وجوب و امتناع که هریک سه قسم دارند) تنها دو قسم خواهد داشت.[3]

امکان بالقیاس الی الغیر به این معنی است که یک شیء در نسبت با شیء دیگری نه وجودش ضروری است نه عدمش و این در جایی است که آن شیء دیگر ، نه وجود شیءِ مورد نظر را تقاضا داشته باشد نه عدم آن را . این وضعیت میان دو شیء ، در حالتی رخ می دهد که میان آن دو، علیت و معلولیتی نباشد و آن دو معلول علت واحدی نیز نباشند.[4] چه اینکه وجود معلول، وجود علت را تقاضا دارد ولذا وجود علت در نسبت با وجود معلول، دارای وجوب بالقیاس است نه امکان بالقیاس[5]؛ همچنین وجود علت، وجود معلول را استدعا دارد و لذا وجود معلول، با توجه به وجود علت ، دارای وجوب بالقیاس است[6]؛ نیز میان دو معلولِ یک علت، وجوب بالقیاس برقرار است[7]؛ زیرا وجود یک معلول، وجود علت خود را استدعا دارد و علت، با توجه به وجود معلول دارای وجوب بالقیاس می‌شود و وجود علت نیز وجود معلول دیگر را استدعا دارد و معلول دیگر، با توجه به وجود علت دارای وجوب بالقیاس می‌گردد . بنابراین در نهایت ، وجود یک معلول وجود معلول دیگر را استدعا دارد ولذا هر معلول با توجه به وجود معلول دیگر، دارای وجوب بالقیاس خواهد بود.

با توجه به مطالب فوق، روشن می‌شود که میان دو موجود، هیچگاه امکان بالقیاس برقرار نمی‌شود.[8] زیرا هر دو موجود، یا علت و معلول‌اند یا معلول علت واحدی هستند؛ چه اینکه، اگر علت و معلول نباشند، در نهایت به علت واحدی منتهی می‌شوند چرا که همه عالم هستی، معلول ذات خداوند (واجب الوجود بالذات) است و طبق دلایل توحید، این ذات، یگانه و واحد است و لذا همه موجودات عالم، معلول علتی واحد‌اند. آری اگر دو موجود فرض شود که هر دو واجب الوجود بالذات باشند، چون واجب بالذات محال است که دارای علت باشد، میان آن دو موجود، علیت و معلولیت برقرار نخواهد بود و لذا در نسبت با یکدیگر، دارای امکان بالقیاس خواهند بود.[9] اما طبق دلایل توحید، تنها یک واجب الوجود بالذات موجود است و واجب بالذاتِ دیگر، محال است موجود باشد.

بنابراین امکان بالقیاس را باید میان دوشیئی سراغ گرفت که دست‌کم یکی از آن دو معدوم باشد؛ مثلاً میان واجب الوجود بالذات (خداوند) و ممکناتی که معدوم‌اند یا میان دو ممتنع بالذات، امکان بالقیاس برقرار است. [10]

مقاله

نویسنده مسعود اسماعيلي

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

پایه‌هاى سلوک اخلاقى و عرفانى امام(ره)

انسان با توجه به محدودیت‌هاى خاص ذهنى و عملى خود، بیشتر نگاه جامع به مسائل را فرو مى‌نهد و در میدان باور و عمل گرفتار افراط و تفریط مى‌شود. از این‌رو در زمینه تزکیه معنوى و اخلاقى نیز گروهى کاملا ظاهرگرا و عده‌اى به شدت باطن‌گرا شده‌اند. در حالى که آیین متعالى براى امت وسط، اعتدال در تمسک به ظاهر و اهتمام به باطن است، به طورى که هیچ‌کدام آسیب نبیند و حق هر یک ادا شود. امام در این زمینه مى‌نویسد:...
صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت

صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت

با استفاده از بیانات عارف کامل و عالم عامل میرزا جواد ملکی تبریزی در کتاب ارزشمند"المراقبات" پیرامون عید فطر سخن می گوئیم.
«رمضان» در کلام معصومین علیهما السلام

«رمضان» در کلام معصومین علیهما السلام

به درستی که خداوند ماه رمضان را میدان مسابقه خلق خود ساخته تا به وسیله طاعتش به رضای او سبقت گیرند .
No image

مردی که با یک جمله آدم می‌ساخت

ر سال 1239 هـ . ق در روستاى «شوند درگزین» از توابع همدان، نوزادى به این عالم خاکى قدم نهاد که در اثر نشو و نما در خانواده‌اى که مهد اخلاق و تقوا بود، به رفیع‌ترین قله‌هاى عرفان و تهذیب نفس صعود کرد.
No image

فضیلت مهمانداری

اصولا هر آنچه در جامعه بشری از ارزش و اهمیت والایی برخوردار است، اندیشه‌ای است که ریشه در اعتقادات، سنت‌ها و باورهای مردم دارد و در بین سایر جوامع زبانزد عام و خاص است.

پر بازدیدترین ها

No image

مردی که با یک جمله آدم می‌ساخت

ر سال 1239 هـ . ق در روستاى «شوند درگزین» از توابع همدان، نوزادى به این عالم خاکى قدم نهاد که در اثر نشو و نما در خانواده‌اى که مهد اخلاق و تقوا بود، به رفیع‌ترین قله‌هاى عرفان و تهذیب نفس صعود کرد.
صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت

صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت

با استفاده از بیانات عارف کامل و عالم عامل میرزا جواد ملکی تبریزی در کتاب ارزشمند"المراقبات" پیرامون عید فطر سخن می گوئیم.
Powered by TayaCMS