دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

حدیث اشتیاق

No image
حدیث اشتیاق

حدیث اشتیاق

حاج محمد حسن معین التجار تنها همان یک پسر را داشت و دلخوش بود که وى مى تواند پس از مرگش راه او را در جهان تجارت دنبال کند. اما پسرش محمد حسین در سر سودایى دیگر و فکرى فراتر از فکر پدر داشت. جوان پر جنب و جوش کاظمین تنها آرزویش این بود که پدرش اجازه دهد تا راه کمال طلبى و دانشجویى پیش گیرد.

محمد حسین هرگاه فرصت را مناسب مى دید، آرزوى خود را با پدر در میان مى نهاد و با اصرار از او مى خواست که رضایت دهد تا وارد حوزه معارف اسلامى شود. اما پدر که پسرى جز او نداشت، راضى به این کار نمى شد.

اما هرچه زمان پیشتر مى رفت اشتیاق محمد حسین به تحصیل علوم اسلامى بیشتر مى شد و پدر خود را بیشتر از پیش پیرتر احساس مى کرد و با جدیت از پسر مى خواست که فن تجارت را یاد گیرد و فکر طلبه شدن را از سر بیرون کند. چیزى که این مشکل را از سر راه جوان کمال جوى کاظمین برداشت تنها یک توسل به حضرت باب الحوائج امام موسى کاظم(علیه السلام) بود. او خود مى گوید :

«آن روز هم مثل هر روز با پدرم در نماز جماعتى که عصرها در صحن مطهر کاظمین برپا مى شد شرکت جسته بودم. نماز تمام شده بود اما صفوف نمازگزاران هنوز به هم نخورده بود. من در حالى که زانوى غم در بغل گرفته بودم، با فاصله اندکى پدرم را مى پاییدم که دیدم با یکى از تجار بغداد گرم صحبت است. همچنانکه نشسته بودم داشتم در آتش اشتیاق مى سوختم. چشمم در گنبد زیباى امام کاظم(علیه السلام) بود که ... عنان از کف هر صاحب دلى مى ربود. در این حال از دلم گذشت که اى باب الحوائج، اى موسى بن جعفر، تو عبد صالح و از بندگان برگزیده خدایى و در پیش حضرت حق آبرودارى، تو را چه مى شد اگر از خدا مى خواستى دل پدرم را به من نزدیکتر مى کرد تا با تصمیم من - که چیزى جز تحصیل علم و کمال در مکتب شما نیست - راضى مى شد ... در همین اندیشه ها بودم که دیدم پدرم صدایم مى کند :

محمد حسین ! محمد حسین، پسرم! اگر هنوز هم آرزومندى که به حوزه بروى تا دروس اسلامى بخوانى برو! از طرف من خاطرت جمع باشد، ناراحت نمى شوم ... اگر دلت مى خواهد به نجف اشرف بروى برو!([3])

از آن روز زندگانى محقق غروى آغازى دیگر داشت که خشنودى پدر را نیز همراه داشت با خیالى آسوده راه نجف اشرف در پیش گرفت تا روح تشنه اش را از چشمه هاى جوشان علم و حکمت و عرفان علوى سیراب سازد.

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

پایه‌هاى سلوک اخلاقى و عرفانى امام(ره)

انسان با توجه به محدودیت‌هاى خاص ذهنى و عملى خود، بیشتر نگاه جامع به مسائل را فرو مى‌نهد و در میدان باور و عمل گرفتار افراط و تفریط مى‌شود. از این‌رو در زمینه تزکیه معنوى و اخلاقى نیز گروهى کاملا ظاهرگرا و عده‌اى به شدت باطن‌گرا شده‌اند. در حالى که آیین متعالى براى امت وسط، اعتدال در تمسک به ظاهر و اهتمام به باطن است، به طورى که هیچ‌کدام آسیب نبیند و حق هر یک ادا شود. امام در این زمینه مى‌نویسد:...
صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت

صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت

با استفاده از بیانات عارف کامل و عالم عامل میرزا جواد ملکی تبریزی در کتاب ارزشمند"المراقبات" پیرامون عید فطر سخن می گوئیم.
«رمضان» در کلام معصومین علیهما السلام

«رمضان» در کلام معصومین علیهما السلام

به درستی که خداوند ماه رمضان را میدان مسابقه خلق خود ساخته تا به وسیله طاعتش به رضای او سبقت گیرند .
No image

مردی که با یک جمله آدم می‌ساخت

ر سال 1239 هـ . ق در روستاى «شوند درگزین» از توابع همدان، نوزادى به این عالم خاکى قدم نهاد که در اثر نشو و نما در خانواده‌اى که مهد اخلاق و تقوا بود، به رفیع‌ترین قله‌هاى عرفان و تهذیب نفس صعود کرد.
No image

فضیلت مهمانداری

اصولا هر آنچه در جامعه بشری از ارزش و اهمیت والایی برخوردار است، اندیشه‌ای است که ریشه در اعتقادات، سنت‌ها و باورهای مردم دارد و در بین سایر جوامع زبانزد عام و خاص است.

پر بازدیدترین ها

صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت

صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت

با استفاده از بیانات عارف کامل و عالم عامل میرزا جواد ملکی تبریزی در کتاب ارزشمند"المراقبات" پیرامون عید فطر سخن می گوئیم.
No image

مردی که با یک جمله آدم می‌ساخت

ر سال 1239 هـ . ق در روستاى «شوند درگزین» از توابع همدان، نوزادى به این عالم خاکى قدم نهاد که در اثر نشو و نما در خانواده‌اى که مهد اخلاق و تقوا بود، به رفیع‌ترین قله‌هاى عرفان و تهذیب نفس صعود کرد.
No image

فضیلت مهمانداری

اصولا هر آنچه در جامعه بشری از ارزش و اهمیت والایی برخوردار است، اندیشه‌ای است که ریشه در اعتقادات، سنت‌ها و باورهای مردم دارد و در بین سایر جوامع زبانزد عام و خاص است.
Powered by TayaCMS