دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

رؤیاى راهگشا

No image
رؤیاى راهگشا

رؤیاى راهگشا

فخرالمحققین در حاشیه دلیل 151 کتاب الفین درباره این بخش از زندگى خویش مى نویسد:

«آن گاه که در موقع پاکنویس کتاب حاضر به این دلیل رسیدم، آن موقع با یازدهم جمادى الاخر سال 726 هجرى همزمان بود و من در ناحیه آذربایجان به سر مى بردم، به ذهنم آمد که دلیل مزبور مشابه ادّله خطابى است.([16])

و شایسته نیست که آن را در ردیف ادّله برهانى قرار داد. به همین مناسبت، در پاکنویس آن توقف نمودم. همان شب پدرم، علاّمه را در خواب دیدم در حالى که از شدت ناراحتى، حزن و اندوه سراپاى مرا فرا گرفته بود. به مجرد ملاقات پدر، به شدّت گریستم و از تعداد اندک مددکاران و زیادى دشمنان و کارشکنى مخالفان و دروغ سازى و تهمت هاى نارواى آنان که به من نسبت مى دادند، به پدر بزرگوارم شکایت کردم و اظهار داشتم: کارشکنى و آزار آنان آن قدر مرا به ستوده آورده است که ناچار جلاى وطن نموده و به اراضى آذربایجان روى آورده ام. پدرم فرمود: بس کن، عزیزم! با این شکوه ها و ناله ها بند دلم را پاره کردى! من ترا به خداى بزرگ سپرده ام او تکیه گاه و پشتیبان هر کسى است که پشتیبانى ندارد، اوست که پاداش بدى را به خوبى مى دهد او سلطان دانا و دادگرى است که بر هر چیزى تواناست، ذره هاى کوچک از دیدگاه تیزبین او دور نمى باشد. مطمئنم که بهره هاى آخرت برایت از نعمت هاى زودگذر دنیوى ارزنده تر است و هر کس کارهاى آخرتش را به تأخیر اندازد، او زیانکار است و تو سود خواهى برد. آیا نمى خواهى به نعمت هایى دست یابى که در بهشت بدون دسترنج در اختیار تو قرار بگیرد. به خدا سوگند! هر گاه ستمکار از زیانى که خواهد برد و ستمدیده از سودى که در اثر صبر و بردبارى نصیبش مى شود، آگاه بود مظلوم برپایدارى و استقامت خود خوشحال و ستمگر از کرده خویش پشیمان و بیمناک مى بود.

فرزندم! بیش از این در فراق من محزون مباش، زیرا من به تمام آرزوهاى خویش رسیدم و از بالاترین درجات و نعمات خداوندى بهره مند گردیدم، اکنون کم تر بى تابى کن و من تعهد مى کنم براى آسایش حال تو دعا کنم.

در این جا گفتار پدرم پایان یافت. آنگاه اشکالى را که در دلیل یکصد و پنجاه و یکم به ذهنم خطور کرده بود، به پدرم عرضه داشتم و در همان رؤیا، جواب کافى دریافتم.»([17])

سپس فخرالمحققین در این کتاب، تمام گفته هاى علاّمه حلّى را در پاسخ این سؤال بیان مى کند.

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

No image

پایه‌هاى سلوک اخلاقى و عرفانى امام(ره)

انسان با توجه به محدودیت‌هاى خاص ذهنى و عملى خود، بیشتر نگاه جامع به مسائل را فرو مى‌نهد و در میدان باور و عمل گرفتار افراط و تفریط مى‌شود. از این‌رو در زمینه تزکیه معنوى و اخلاقى نیز گروهى کاملا ظاهرگرا و عده‌اى به شدت باطن‌گرا شده‌اند. در حالى که آیین متعالى براى امت وسط، اعتدال در تمسک به ظاهر و اهتمام به باطن است، به طورى که هیچ‌کدام آسیب نبیند و حق هر یک ادا شود. امام در این زمینه مى‌نویسد:...
صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت

صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت

با استفاده از بیانات عارف کامل و عالم عامل میرزا جواد ملکی تبریزی در کتاب ارزشمند"المراقبات" پیرامون عید فطر سخن می گوئیم.
«رمضان» در کلام معصومین علیهما السلام

«رمضان» در کلام معصومین علیهما السلام

به درستی که خداوند ماه رمضان را میدان مسابقه خلق خود ساخته تا به وسیله طاعتش به رضای او سبقت گیرند .
No image

مردی که با یک جمله آدم می‌ساخت

ر سال 1239 هـ . ق در روستاى «شوند درگزین» از توابع همدان، نوزادى به این عالم خاکى قدم نهاد که در اثر نشو و نما در خانواده‌اى که مهد اخلاق و تقوا بود، به رفیع‌ترین قله‌هاى عرفان و تهذیب نفس صعود کرد.
No image

فضیلت مهمانداری

اصولا هر آنچه در جامعه بشری از ارزش و اهمیت والایی برخوردار است، اندیشه‌ای است که ریشه در اعتقادات، سنت‌ها و باورهای مردم دارد و در بین سایر جوامع زبانزد عام و خاص است.

پر بازدیدترین ها

صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت

صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت

با استفاده از بیانات عارف کامل و عالم عامل میرزا جواد ملکی تبریزی در کتاب ارزشمند"المراقبات" پیرامون عید فطر سخن می گوئیم.
No image

مردی که با یک جمله آدم می‌ساخت

ر سال 1239 هـ . ق در روستاى «شوند درگزین» از توابع همدان، نوزادى به این عالم خاکى قدم نهاد که در اثر نشو و نما در خانواده‌اى که مهد اخلاق و تقوا بود، به رفیع‌ترین قله‌هاى عرفان و تهذیب نفس صعود کرد.
No image

فضیلت مهمانداری

اصولا هر آنچه در جامعه بشری از ارزش و اهمیت والایی برخوردار است، اندیشه‌ای است که ریشه در اعتقادات، سنت‌ها و باورهای مردم دارد و در بین سایر جوامع زبانزد عام و خاص است.
Powered by TayaCMS