دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

هویت زنانه در تندباد تاریخ

✍️ سعید احمدی
هویت زنانه در تندباد تاریخ
هویت زنانه در تندباد تاریخ
هشتمین روز جنگ تحمیلی اسرائیل علیه ایران، در خیابان باستانی پاریزی صحنه‌ای نمادین را پیش چشمم گذاشت: زنی تک‌رو با پرچمی کشیده بر شانه‌ها که شعاری کوبنده‌ و حماسی «حریفت منم» بر آن می‌درخشید. گام‌های استوار او به سوی دانشگاه تهران، تنها عبور و سپس ناپیدایی از چشم‌ها نبود. او حلقه‌ای از زنجیره‌ی هویت ایرانی را با خود داشت. همان هویتی که «ابراهیم باستانی پاریزی» و نویسنده‌ی «گذار زن از گدار تاریخ» در کتاب‌ دیگرش، آن را به «گندمزاری سرسبز» تشبیه کرده‌ است که در توفان حوادث، تا خاک خم می‌شود؛ اما هرگز نمی‌شکند. سرزمین شاهنامه، از یورش اسکندر تا هجوم مغول، بارها تا آستانه‌ی نابودی تمدنی پیش رفت. 

هر یک از این فجایع می‌توانست ملتی را از ریشه‌های فرهنگی‌اش ببرد؛ اما کشور گردآفریدها، مثل آن گندمزار استعاری، با تکیه بر «حافظه‌ی تاریخی و پایداری در جان‌مایه‌های فرهنگی» هر بار از خاکستر بحران‌ها سر برآورد. از پایه‌ای‌ترین عناصر این هوشمندی تمدنی، میراث‌داری دختران ایرانی از مادران خود است. زن پرچم‌دار خیابان پاریزی تصادفی نبود. او به نقش حیاتی و پنهان زن ایرانی در پاسداری از هویت، عینیتی دیگر می‌بخشید. زنان این سرزمین نه تنها حامل جسم فرزندان، که حاملان سنت‌ها و مادران معنا بوده‌اند.

آنان مقاومت را در لالایی‌ها زمزمه کرده‌اند و شجاعت را بین قصه‌های شبانه در جان فرزندان خود کاشته‌اند. شعار «حریفت منم» در اینجا فریادی دوگانه است؛ هم خطاب به دشمن بیرونی، هم شورشی علیه نقش‌های تحمیلی تاریخ استعمار غرب که می‌خواهد عریانی و جلال جسمانی زن را جایگزین روح ایمان، استقامت و شجاعت او کند. از دیگر سو این صحنه اسطوره‌زدایی نیز می‌کند؛ این‌گونه که زنان قهرمان، افسانه یا داستان نیستند؛ بلکه شاید هر قهرمانی بر قامت هر زنی بدرخشد؛ حتی در گمنامی.

ملت‌های نشسته در بحران، یا از حیثیت ذاتی و هویت تاریخی خود دست می‌کشند یا آن را به سلاحی وجودی تبدل می‌کنند. ایران و زنانش همواره راه دوم را پیموده‌اند. اعراب و مغولان را در فرهنگ خود هضم کردند و از کشاکش با سوسیالیسم و لیبرالیسم، انقلاب اسلامی را آفریدند. همین امروز و اکنون، آن پرچم بر دوش آن زن، یعنی همه تاریخ ما؛ آنچه بر ما رفت و آنچه بر ما می‌رود. نشاید که نبرد کنونی را به جنگ نظامی تقلیل دهیم؛ بلکه در پیوند مستقیم با کوشش دشمنان ایران برای گسست تمدنی است که این زن و این زنان نشان داده‌اند آن سعی‌ها عاطل بود آن سحرها باطل.

ایرانیان از مادران خود آموخته‌اند که زخم خوردن و خم‌شدن هرگز شکست نیست؛ بازایستادن و برآمدن است. گام‌های تک‌رو و مصمم زن خیابان باستانی به من یادآورد که حریف راستین تندبادهای تاریخ، ملتی است که هویت خود را چون گندمزاری زنده، سبز و ایستاده نگاه می‌دارد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

پایه‌هاى سلوک اخلاقى و عرفانى امام(ره)

انسان با توجه به محدودیت‌هاى خاص ذهنى و عملى خود، بیشتر نگاه جامع به مسائل را فرو مى‌نهد و در میدان باور و عمل گرفتار افراط و تفریط مى‌شود. از این‌رو در زمینه تزکیه معنوى و اخلاقى نیز گروهى کاملا ظاهرگرا و عده‌اى به شدت باطن‌گرا شده‌اند. در حالى که آیین متعالى براى امت وسط، اعتدال در تمسک به ظاهر و اهتمام به باطن است، به طورى که هیچ‌کدام آسیب نبیند و حق هر یک ادا شود. امام در این زمینه مى‌نویسد:...
صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت

صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت

با استفاده از بیانات عارف کامل و عالم عامل میرزا جواد ملکی تبریزی در کتاب ارزشمند"المراقبات" پیرامون عید فطر سخن می گوئیم.
«رمضان» در کلام معصومین علیهما السلام

«رمضان» در کلام معصومین علیهما السلام

به درستی که خداوند ماه رمضان را میدان مسابقه خلق خود ساخته تا به وسیله طاعتش به رضای او سبقت گیرند .
No image

مردی که با یک جمله آدم می‌ساخت

ر سال 1239 هـ . ق در روستاى «شوند درگزین» از توابع همدان، نوزادى به این عالم خاکى قدم نهاد که در اثر نشو و نما در خانواده‌اى که مهد اخلاق و تقوا بود، به رفیع‌ترین قله‌هاى عرفان و تهذیب نفس صعود کرد.
No image

فضیلت مهمانداری

اصولا هر آنچه در جامعه بشری از ارزش و اهمیت والایی برخوردار است، اندیشه‌ای است که ریشه در اعتقادات، سنت‌ها و باورهای مردم دارد و در بین سایر جوامع زبانزد عام و خاص است.

پر بازدیدترین ها

صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت

صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت

با استفاده از بیانات عارف کامل و عالم عامل میرزا جواد ملکی تبریزی در کتاب ارزشمند"المراقبات" پیرامون عید فطر سخن می گوئیم.
No image

فضیلت مهمانداری

اصولا هر آنچه در جامعه بشری از ارزش و اهمیت والایی برخوردار است، اندیشه‌ای است که ریشه در اعتقادات، سنت‌ها و باورهای مردم دارد و در بین سایر جوامع زبانزد عام و خاص است.
No image

مردی که با یک جمله آدم می‌ساخت

ر سال 1239 هـ . ق در روستاى «شوند درگزین» از توابع همدان، نوزادى به این عالم خاکى قدم نهاد که در اثر نشو و نما در خانواده‌اى که مهد اخلاق و تقوا بود، به رفیع‌ترین قله‌هاى عرفان و تهذیب نفس صعود کرد.
Powered by TayaCMS