دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

پدر امت

No image
پدر امت

پدر امت

آشنایى با دردهاى مردم، فروتنى، تقوا، روشن بینى و دانش فراوان از سید محسن شخصیتى دوست داشتنى ساخته بود.به گونه اى که مى توان گفت پیش از درگذشت حضرات آیات عظام اصفهانى و بروجردى بسیارى از عشایر بین النهرین به وى گرویده بودند. با درگذشت آن مراجع بزرگ امواج توده هاى انسانى از همه کشورها سمت ساحل امید سید محسن به جنبش درآمد. هرچند همه پیروان فقهى آن مرجع وارسته از شیعیان بودند ولى او خود را پدرى مهربان براى همه مسلمانان مى دانست. آن بزرگوار بارها به فرستادگان دربار، که اندیشه ستم به اقلیتهاى نژادى و مذهبى را در سر مى پروراندند، فرمود:

«ما مایل نیستم، جز آنچه مصلحت من و مردم، با همه گوناگونى نژادى و مذهبى، در آن است بر زبان رانم. در دیدگاه من کرد، عرب و ترک با یکدیگر تفاوتى ندارند. همه آنها برادران و فرزندانم هستند. خوشبختى آنها را مى خواهم و با همه توان و قدرتم از آنان نگاهبانى مى کنم.»([16])

آنچه در این مرحله از زندگى مرجع بزرگ شیعه بسیار جلوه مى نماید شدت فروتنى و ساده زیستى اوست به گونه اى که هرچه بر موقعیت اجتماعى و مذهبى اش افزوده مى شد، فروتنى و یاد خدا نیز در وجودش فزونى مى یافت. آنچه حکیم روشن روان عراق در مقام اندرز به برخى از شاگردان مورد اعتمادش فرمود، مى تواند نشانگر این حقیقت باشد:

روزى سوار بر اسب راه مى پیمودم. گروهى از مردم نیز در پى من روان بودند. چون به پیرامونم نگریستم، بسیارى و سران عشایر را مشاهده کردم، که پیاده راه مى سپردند و رکاب نگاه مى داشتند. با خود گفتم علاقه و رویکرد مردم نیز نعمتى الهى است. بى اختیار اشک از دیدگانم روان شد. چون مى دانستم شایستگى این نعمت را ندارم.([17])

پرداختن به قرآن، دورى از گناه و مداومت بر مناجاتهاى سحرگاهى سید را چنان عظمت و هیبتى بخشیده بود که مخاطب را زیر نفوذ خویش مى گرفت و از گفتار باز مى داشت. در چنین شرایطى پدر مهربان امت با آغاز سخن و بیان مطالب دوستانه عطر صمیمیت در فضا مى پراکند تا مراجعه کننده توان گفتار یابد. یکى از شاگردان آن بزرگوار در این باره مى گوید:

روزى بر استاد وارد شدم دستش را بوسیده، نشستم. مدتى گذشت، هرچه تلاش کردم نتوانستم، خواسته ام را بر زبان آورم. او که مشکل مرا دریافته بود، سخن آغاز کرد. من با شنیدن گفتار وى توان سخن بازیافتم و خواسته ام را شرح دادم. او پیوسته مطالب ظریف بر زبان مى راند تا شرم بر من چیره نشود.([18])

نکته مهم دیگر در زندگى آن مرجع وارسته مهربانى و ارتباط با تهیدستان و پابرهنگان بود. بسیارى از زندانیان، بیماران و درماندگان با وى مکاتبه داشته، از او یارى مى جستند، که البته مورد موافقت پدر پیر امت قرار مى گرفت.([19])

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

No image

پایه‌هاى سلوک اخلاقى و عرفانى امام(ره)

انسان با توجه به محدودیت‌هاى خاص ذهنى و عملى خود، بیشتر نگاه جامع به مسائل را فرو مى‌نهد و در میدان باور و عمل گرفتار افراط و تفریط مى‌شود. از این‌رو در زمینه تزکیه معنوى و اخلاقى نیز گروهى کاملا ظاهرگرا و عده‌اى به شدت باطن‌گرا شده‌اند. در حالى که آیین متعالى براى امت وسط، اعتدال در تمسک به ظاهر و اهتمام به باطن است، به طورى که هیچ‌کدام آسیب نبیند و حق هر یک ادا شود. امام در این زمینه مى‌نویسد:...
صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت

صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت

با استفاده از بیانات عارف کامل و عالم عامل میرزا جواد ملکی تبریزی در کتاب ارزشمند"المراقبات" پیرامون عید فطر سخن می گوئیم.
«رمضان» در کلام معصومین علیهما السلام

«رمضان» در کلام معصومین علیهما السلام

به درستی که خداوند ماه رمضان را میدان مسابقه خلق خود ساخته تا به وسیله طاعتش به رضای او سبقت گیرند .
No image

مردی که با یک جمله آدم می‌ساخت

ر سال 1239 هـ . ق در روستاى «شوند درگزین» از توابع همدان، نوزادى به این عالم خاکى قدم نهاد که در اثر نشو و نما در خانواده‌اى که مهد اخلاق و تقوا بود، به رفیع‌ترین قله‌هاى عرفان و تهذیب نفس صعود کرد.
No image

فضیلت مهمانداری

اصولا هر آنچه در جامعه بشری از ارزش و اهمیت والایی برخوردار است، اندیشه‌ای است که ریشه در اعتقادات، سنت‌ها و باورهای مردم دارد و در بین سایر جوامع زبانزد عام و خاص است.

پر بازدیدترین ها

No image

مردی که با یک جمله آدم می‌ساخت

ر سال 1239 هـ . ق در روستاى «شوند درگزین» از توابع همدان، نوزادى به این عالم خاکى قدم نهاد که در اثر نشو و نما در خانواده‌اى که مهد اخلاق و تقوا بود، به رفیع‌ترین قله‌هاى عرفان و تهذیب نفس صعود کرد.
صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت

صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت

با استفاده از بیانات عارف کامل و عالم عامل میرزا جواد ملکی تبریزی در کتاب ارزشمند"المراقبات" پیرامون عید فطر سخن می گوئیم.
Powered by TayaCMS