دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

اندیشه سیاسی میرزا رضای کرمانی

No image
اندیشه سیاسی میرزا رضای کرمانی

كلمات كليدي : ميرزا رضا كرماني، سيد جمال الدين اسدآبادي، ناصرالدين

نویسنده : سيد ابوالحسن توفيقيان

 دوران طولانی زمامداری ناصرالدین شاه که از آن به «عصر بی خبری» یاد می کنند، از اعصار تاریک تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران است; دورانی که سرمنشاء بسیاری از بدبختی ها و فلاکت های جامعه ایران می‌باشد; دوران شروع امتیاز ها و قراردادهای استعماری، دوران حضور هر چه بیشتر استعمار در این منطقه و دوران بی هویتی ایرانیان.

  در این دوره اتفاقات و حوادث مهمی به‌وقوع پیوست که در اثر همین وقایع صفحات تاریخ ایران، نام افرادی نظیر "میرزای شیرازی"، "سید جمال الدین اسدآبادی" و "میرزا رضا کرمانی" را به صورت مکرر در خود می بیند.      در این دوره بر اثر ظلم و ستم فراوان و ادامه روند امتیاز دهی،‌ بالاخره تصمیم بر این شد که منشاء و ریشه‌ درخت ظلم کنده شود.  به همین جهت، میرزا رضا کرمانی در یک اقدام متهورانه، با شلیک گلوله به طرف "ناصرالدین شاه"، ‌در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)، نام خود را به عنوان قاتل ناصرالدین شاه در تاریخ حک کرد.

  میرزا رضا، فرزند ملا حسین عقدائی[1] در کرمان متولد شد و درهمان شهر هم تربیت یافت. پدر میرزا، مثل خیلی از اهالی کرمان که از ظلم و ستم والی کرمان به ستوه آمده بودند، ترک مایملک خویش کرد و به دیار دیگری مهاجرت نمود. ایشان ابتداء به یزد مهاجرت کرد و پس از مدتی عازم تهران شد; جایی که پدرش میرزا را یتیم گذاشت.[2]  میرزا در سنین کودکی یتیم شد و ناگزیر از ترک تحصیل، به دست فروشی پرداخت.[3] وی با تلاش و سخت کوشی فراوان، در میان مردم اعتبار و آبرو کسب کرد  و در بین افراد سرشناس جایی برای خود باز نمود.

 

میرزا رضا و سید جمال الدین:

  میرزا  از شاگردان "سید جمال‌الدین اسدآبادی" بود و بر اثر مراودت با آن مصلح بزرگ شرق،  مریدی وی را برگزید. همسر میرزا، رابطه میرزا و سید جمال را اینگونه بیان می کند:

« هر چه با این مرد کرد، سید کرد. من نمی دانم این عاشق سید بود، چه بود؟ که از همان‌ زمان که سید را بردند، شب و روز گریه می کرد و مثل دیوانه ها شده بود.»[4]

 میرزا  نگرش و دید  اصلاحی خود و نگاه جدید مردم را متاثر از آموزه های سید جمال می داند و در این باره می گوید:

 «همه مستفید و شیفته مقالات ایشان شدند و تخم این خیالات بلند را او در مزارع قلوب پاشید.»[5]

  میرزای کرمانی پس از آنکه هفت ماه و نیم در زندان "قجری" به سر برد، با تن مجروح به  خارج از کشور و استانبول رفت و در آنجا تحت مراقبت سید جمال قرار گرفت. سید ضمن گوش دادن به حرف های او و ظلم هایی که به وی شده بود او را به خاطر قبول ظلم، مورد ملامت قرار داد.[6] میرزا کار خود, یعنی قیام به قتل پادشاه را, خواسته و حرف دل مردم می دانست؛ اما در این زمینه تنها با "سید جمال" مشورت کرد و او را تنها رازدار و همفکر خود در این قضیه معرفی می نمود و می گفت:

«حالا همه کس با من هم عقیده است، ولی به خدای قادر و متعال که خالق "سید جمال الدین" و مردم است،‌ قسم، که هیچ کس از خیال من و نیت کشتن شاه، احدی غیر از خودم و سید اطلاع نداشت. سید هم، در اسلامبول (استانبول) است و هر کاری هم می توانید با او بکنید.»[7]

 

عدالتخواهی، ظلم ستیزی، کمک به مردم؛ سه مولفة ذهنی میرزا رضا:

  میرزا رضا انگیزه خود را از قتل ناصرالدین شاه، علی رغم اینکه کسان دیگری[8] سبب و بانی به زندان رفتن ایشان به مدت طولانی شدند، خشکاندن درخت ظلم وستم یعنی شخص پادشاه می داند. وی که در اثر آموزه های سید جمال، علل و بانی عقب افتادگی مردم را پادشاه می دانست;[9] تصمیم گرفت در راستای مبارزه با ظلم و ستم و اجرای عدالت و به قصد خیرخواهی و کمک به مردم، اصل درخت ظلم را از میان بردارد.

  ایشان پس از قتل و در زمان استنطاق، وقتی اینگونه مورد سوال واقع می شود:«شما که صدماتی را از جانب وکیل الدوله و نائب السلطنه دیدید، چرا به شاه حمله کردید و اساسا تقصیر شاه در این قضیه چه بوده؟» اینگونه جواب می دهد:

 « پادشاهی که پنجاه سال سلطنت کرده باشد و هنوز امور را به اشتباهی به عرض او برسانند و ... چنین شجری را باید قطع کرد که دیگر این  نوع ثمر ندهد.»[10]

 

  وی متاثر از اندیشه های سید جمال،  منشاء تمامی ظلم و بدبختی های مردم ایران را شخص شاه می دانست و آن را اینگونه بیان می‌کرد که:

«قدری پایتان را از خاک ایران بیرون بگذارید. در عراق عرب و بلاد قفقاز و عشق آباد و اوایل خاک روسیه، هزار هزار رعیت ایران را می بینید که از وطن عزیز خود، از دست تعدی و ظلم فرار کرده، کثیف ترین کسب و شغل را از ناچاری پیش گرفتند. هر چه حمال و کناس و الاغچی و مزدور در آن نقاط می بینید، همه ایرانی هستند.»[11]

 

  همچنین وی در جامعه، عنصر «عدالت» را گمشده ای می دانست که به‌دلیل قرارگرفتن  مستبدی در راس و هرم جامعه، اصلا اجرایی نخواهد شد. لذا به پادشاه بعدی، توصیه می کند که در کارهایش حتما این عنصر را درنظر بگیرد تا به سرمنزل مقصود برسد.

«اگر ایشان[پادشاهی که قرار است بعد از ناصرالدین شاه بر مسند قدرت بنشیند] چنانچه مردم منتظرند ... بنای سلطنت را بر عدل و انصاف قرار بدهند،‌البته تمام خلق فدوی (فدای) ایشان می شوند و نام نیکشان در صفحه روزگار باقی خواهد ماند و اسباب طول عمر و صحت مزاج خواهد شد. اما اگر ایشان هم، همان مسلک و شیوه را پیش گیرند،  بار کج به منزل نمی رسد.»[12]

 

  درمجموع، میرزا رضای کرمانی متاثر از آموزه های سید جمال و با هدف عدالتخواهی، استبداد و ظلم ستیزی وکمک به مردم و نیز بدون توجه به‌کینه های شخصی، به‌حذف سر منشا فساد (ناصرالدین شاه) در جامعه ایران پرداخت. بدین گونه که  میرزا ، در تاریخ بیست و ششم رجب 1313 ه ق  از ترکیه به طرف ایران حرکت کرد. و سپس در دوم شوال همان سال وارد شهر ری شد و به دیدار "شیخ هادی نجم آبادی"  شتافت. در این زمان، شاه که مشغول تدارک بر گزاری جشن‌های پنجاهمین سال سلطنت خود بود،  به‌مرقد حضرت عبدالعظیم(ع)  می رود و میرزای رضای کرمانی در همان روز شاه را در همانجا، به‌ضرب پنج گلوله از پای در می آورد و خود نیز  به‌دست عمال شاه دستگیر می شود. سرانجام میرزا رضا کرمانی در روز پنجشنبه دوم ربیع الاول 1314 ه . ق به دست حکومت قاجاریه در میدان توپخانه به‌دار آویخته شد[13] و به درجه شهادت نایل گردید.

مقاله

نویسنده سيد ابوالحسن توفيقيان

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

خنده بر ریشه‌های فرهنگ: نگاهی به کمدی‌های تلویزیونی

خنده، شوخ‌طبعی و طنز پردازی، از نظرگاه فلسفی، مقوله هایی هم گستره و دامنه هایی نزدیک به یکدیگر دارند. اگرچه تلاش فلاسفه و نظریه پردازان برای بیان و ارائه تعاریفی مرزبندی شده؛ به سرانجامی در خور رهنمون نشده است؛ اما ...
No image

نقد سریال‌های نوروزی؛ آنچه فراموش کرده‌ایم

آیا استراتژی مقابله با شبکه‌های ماهواره‌ای، لاجرم به افزایش تعداد شبکه‌های داخلی و تکثّر برنامه‌های همزمان می‌انجامد؟ آن هم در شرایطی ‌که در تأمین برنامه‌های مناسب و کیفی برای همان شبکه‌های قدیمی نیز با چالش‌های جدّی روبه‌رو هستیم. و آیا جذب مخاطب داخلی به سمت تولیدات رسانه ملّی به معنای استفاده از فاکتورهای جذّابیت برنامه‌های رقیب است؟
No image

«طنز» در مصاحبه با استاد منصور براهیمی

منصور براهيمي متولد سال 1335 در خاش و ليسانس ادبيات دراماتيك و نمايشنامه‌نويسي است. او علاوه بر كار در مقطع ابتدايي در زمينه تئاتر كودك و تدريس در دانشكده سينما تئاتر، از سال 1362عضو موسس گروه سينما تئاتر آيين (س.آيين) است كه از سال 1368 هر ساله نمايشي را بر صحنه برده است.
No image

ماجرای طنز و کمدی

طنز، هنری است که انسان در تلاش برای دگرگون ساختن جهان به‌دست می‌آورد و همیشه به‌شکل کنش و واکنش و در نتیجه نگاه وی به محیط و واقعیت (به‌طور خاص)نمود پیدا می‌کند.طنز راستین که از حوادث واقعی زندگی نشأت گرفته و مبتنی‌بر واقعیت‌های زندگی بوده..
No image

این همه خنده برای چیست؟

ارسطو در مقایسه تراژدی و کمدی به نگرش متفاوت این دو به انسان اشاره می‌کند و می‌گوید «این یکی (کمدی) مردم را فروتر از آنچه هستند نشان می‌دهد و آن یکی (تراژدی) برتر و بالاتر بنابراین می‌توان چنین نتیجه گرفت که در کمدی تماشاگران همواره در موقعیتی فراتر از برتر از اشخاص نمایش قرار می‌گیرند و بالعکس...

پر بازدیدترین ها

No image

خنده بر ریشه‌های فرهنگ: نگاهی به کمدی‌های تلویزیونی

خنده، شوخ‌طبعی و طنز پردازی، از نظرگاه فلسفی، مقوله هایی هم گستره و دامنه هایی نزدیک به یکدیگر دارند. اگرچه تلاش فلاسفه و نظریه پردازان برای بیان و ارائه تعاریفی مرزبندی شده؛ به سرانجامی در خور رهنمون نشده است؛ اما ...
No image

نقد سریال‌های نوروزی؛ آنچه فراموش کرده‌ایم

آیا استراتژی مقابله با شبکه‌های ماهواره‌ای، لاجرم به افزایش تعداد شبکه‌های داخلی و تکثّر برنامه‌های همزمان می‌انجامد؟ آن هم در شرایطی ‌که در تأمین برنامه‌های مناسب و کیفی برای همان شبکه‌های قدیمی نیز با چالش‌های جدّی روبه‌رو هستیم. و آیا جذب مخاطب داخلی به سمت تولیدات رسانه ملّی به معنای استفاده از فاکتورهای جذّابیت برنامه‌های رقیب است؟
تلاشی برای بازسازی سنت های کهنه شده | نگاهی به سریال همه خانواده من

تلاشی برای بازسازی سنت های کهنه شده | نگاهی به سریال همه خانواده من

در این سریال سعی شده است تا فضای یک خانه و خانواده سنتی به نمایش گذاشته شود و در این راستا کارگردان از هرچه نماد سنتی بوده استفاده کرده تا این موضوع را به مخاطب بفهماند و سنتی بودن را نشان دهد، تا جایی که این مسئله گاهی باعث دور شدن مخاطب از فیلم می‌شود...
No image

ماجرای طنز و کمدی

طنز، هنری است که انسان در تلاش برای دگرگون ساختن جهان به‌دست می‌آورد و همیشه به‌شکل کنش و واکنش و در نتیجه نگاه وی به محیط و واقعیت (به‌طور خاص)نمود پیدا می‌کند.طنز راستین که از حوادث واقعی زندگی نشأت گرفته و مبتنی‌بر واقعیت‌های زندگی بوده..
طنز، رسانه و خانواده امروز

طنز، رسانه و خانواده امروز

تلویزیون با تاثیر چشمگیری که بر فرد، خانواده و اجتماع می گذارد، این توانمندی را داراست که افکار عمومی را به سوی هدف خاصی هدایت نماید. این ظرفیت و توانمندی برخواسته از درگیر کردن دو حس ...
Powered by TayaCMS