دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

قیامهای ایرانیان در دوران عباسیان

No image
قیامهای ایرانیان در دوران عباسیان

كلمات كليدي : تاريخ، قيام، شورش، عباسيان، شورشهاي ابومسلم خراساني

نویسنده : مريم علوي

"حکومت عباسیان" بر پایه تلاشهای مردم خراسان و بنی هاشم شکل گرفته بود. قتل ابومسلم خراسانی بنیان اعتماد خراسانیان و به طور کلی اعتماد ایرانیان بر عباسیان را فرو ریخت. بیشتر یاران ابومسلم را مردم فرودستی تشکیل می‌دادند که برای کامیابی قیام عباسی کوشش بسیار کرده بودند و هنگامی که رهبرشان را قربانی سیاست‌های این حکومت دیدند دست به شورش زدند. انگیزه‌های اقتصادی شعوبیگری هم به این قیامها راه پیدا کرد و خراسان دچار تشنج و ناکامی شد.

قیام سنباد

حرکت "سنباد" نخستین عکس العمل در برابر کشته شدن ابومسلم بود. وی از اشراف نیشابور بود که به هنگام آشوب خراسان بر ضد امویان، مردم را به شورش بر ضد اعراب اموی ترغیب کرد، این حرکت وی موجب طرح دوستی بین او و ابومسلم شد و این رابطه چنان محکم و استوار شد که سنباد در خونخواهی ابومسلم سوگند یاد کرد که جان و مال خویش را برای خونخواهی او صرف کند.[1]

محمد سهیل طقوش می‌نویسد: حرکت سنباد با سه انگیزه شناخته شده است، سیاسی عقیدتی و نژاد پرستی.[2] از جنبه سیاسی، سنباد تصمیم داشت از منصور خلیفه عباسی، قاتل ابومسلم، خوانخواهی کند. هدف او همچنین اعتراض به سیاست‌های خاص عباسیان بود که پس از پیروزی بر امویان نفوذ خراسانیان را محدود می‌کرد.

سنباد در جنبۀ عقیدتی از اصول خرمیان و مزدکیان قدیم پیروی می‌کرد در حقیقت حرکت سنباد حرکتی زرتشتی بر ضد مسلمانان بود و چنین اظهار می‌کرد که قصد نابودی کعبه را دارد.

از جنبۀ نژاد پرستی انگیزۀ سنباد، زنده کردن حکومت ایرانی و تقویت عنصر ایرانی در برابر حکومت عربی بود به هر حال وی به برکت تدبیر و سیاست خود در مدت کوتاهی موفق به جذب سپاهیان زیادی شد. وی در جنگ با سپاه منصور در 137 هـ ق مغلوب شد و سر سنباد برای خلیفه به بغداد فرستاده شد.[3]

قیام راوندیان

از جنبش‌های مهمی که با یاد ابومسلم و برای خونخواهی او در سال 141 هـ. ق شکل گرفت، "جنبش راوندیان" بود که تعالیم و مبانی اعتقادی پیچیده و شگفت آوری داشت. این گروه ظاهراً دم از علاقۀ به منصور عباسی می‌زدند و در واقع در صدد هلاکت وی بودند. آنان بیشتر از اهالی خراسان بوده و هدفشان این بود که منصور را به قتل رسانند همانگونه که او ابومسلم را به نیرنگ هلاک کرد. گروهی از راوندیه به کاخ منصور در بغداد حمله کردند و در شرایطی که نزدیک بود منصور بدست آنان هلاک شود بدست یکی از سردارانش نجات یافت.[4]

عموماً فرقه‌های وابسته به ابومسلم را راوندیه‌ می‌نامند و معتقدند که امامت از ابراهیم به ابومسلم رسیده است و منصور با درک خطر آنان، کشتن وابستگان این فرقه را مباح اعلام کرد.[5]

قیام استاذ سیس

حرکت "استاذ سیس" جنبش دیگری در ناحیه خراسان است که در سال 150 هـ ق آغاز شد. وی از مجوسیان خراسان بود که خود را موعود زرتشت قلمداد می‌کرد و ادعای پیامبری داشت و در صدد بود که آیین زرتشتی را با برخی اصلاحات احیاء کند.[6] برخلاف فرضیه بسیاری از نویسندگان هیچ دلیلی در دست نیست که استاذ سیس خود را با یاد و خاطره ابومسلم پیوند داده باشد. استاذ سیس فرمانروای ناحیه هرات بود که به همراه پیروانش از حامیان عباسیان محسوب می‌شد و با لشکریان آنان همکاری می‌کرد.

یعقوبی معتقد است انگیزه اصلی شورش استاذ سیس اعتراض به ولیعهدی مهدی بوده است.[7] وی مدتی پیش از شورش، خود را مسلمان خواند و هنگامی که در سیستان خروج کرد عده بسیاری دور او گرد آمدند. استاذ سیس توانست بر سیستان و هرات و بادغیس غلبه کند و بارها سپاهیان منصور عباسی را شکست داد اما سرانجام شکست خورد و کشته شد.[8]

قیام مقنع

شورش "مقنع" که از جمله یاران ابومسلم بود در سال 159 هـ ق آغاز شد. مقنع در کنار ابومسلم نقشی فعال و مؤثر در دعوت عباسی ایفا کرد اما پس از قتل ابومسلم که خیانتی آشکار در حق یاران نهضت بود بشدت از عباسیان روگردان شد.

وی در ابتدا ادعای پیامبری کرد، توسط یکی از گماشتگان منصور بازداشت و به بغداد فرستاده شد پس از آزاد شدن، ادعای خدایی کرد و مدعی شد که مردگان را زنده می‌کند و یارانش را به بهشت جاودان می‌برد.[9] وی داعیانی به سراسر خراسان و ماوراء النهر فرستاد و مردم را به پذیرش عقاید خویش فراخواند و از جنبۀ دینی تعالیم مقنع متأثر از اصول حرفیه بود وی تعالیم مزدک را زنده می‌کرد و وظایف شرعی را باطل می‌کرد و هدف او نابودی ارکان اسلام بود.

گروههای بسیاری از موالی روستاهای خراسان و ماوراء النهر و گروهی از ترکان آن دیار با سرعت دعوت وی را پذیرفتند و به نشانه مخالفت با عباسیان جامۀ سفید بر تن کردند و پرچمهای سفید برافراشتند. آنان کاروانها را غارت می‌کردند، زنان و کودکان را به اسارت می‌بردند و مسجدها را ویران می‌کردند، عده‌ای به شکایت از آنان نزد مهدی رفتند و او را از خطر نابودی اسلام بیم دادند. خلیفه افرادی را برای مقابله با آنان فرستاد اما به دلیل اقامت آنان در دژهایی که از لحاظ جغرافیایی غیر قابل نفوذ بود محاصره آنان مدت‌ها بطول انجامید.

در الکامل ابن اثیر چنین آمده است: هنگامی که مقنع و یارانش دریافتند که پایداری بیهوده است خود را در آتش افکندند و چون سپاهیان خلیفه رسیدند اثری از آنان نیافتند.[10]

قیام محمره

شورش "محمّره" در 162 هـ. ق از دیگر حرکتهایی است که به خونخواهی ابومسلم خراسانی انجام شد. محمره که اصطلاحی به مفهوم سرخ جامگان است به گروهی اطلاق می‌شود که دارای عقاید مزدکی بودند، این فرقه در جرجان به رهبری عبدالقهار سر به شورش برداشتند. شعار آنان این بود که ابومسلم زنده است. آنان همۀ مناهی اسلامی و از جمله اباحه را جایز می‌دانستند این گروه هم توسط همان لشکری که سنباد را سرکوب کرده بود به آسانی سرکوب شد.[11]

ناحیه خراسان در زمان ولایتداری علی بن عیسی بن ماهان صحنه ظلم و تعدی و بهره کشی‌های علی بن عیسی بود و از آنجا که وی هارون را از مواهب ظلم و تعدی و غارتش بی بهره نمی گذاشت اعترافهای پی در پی مردم آن سرزمین بجای نمی‌رسید. اهل خراسان سر به شورش برآوردند و رافع بن لیث نوادۀ نصر بن سیار را به رهبری برگزیدند. هارون علی بن عیسی را بر کنار کرد و اموال او مصادره شد، ولی شورش رافع بن لیث همچنان در سمرقند و اطراف آن ادامه یافت و بعدها در زمان مأمون سرکوب شد.[12]

قیام بابک خرمدین

شورش "بابک خرمدین" خطر ناکترین حرکتی بود که حکومت عباسی از آغاز پیدایش به آن دچار شده بود، بابک و پیروان او ضد سلطۀ سیاسی عرب و دین اسلام بودند آنان به اصل تناسخ و رجعت اعتقاد داشتند در اندیشه‌های آنان نوعی اباحه‌گری به چشم می‌خورد، شورش بابک مظهر تندترین اعتقادات شعوبی و ضد عرب بود. وی در روزگار مأمون سر به شورش برداشت و با کامیابی بارها لشکریان عباسی را درهم کوبید.

با مرگ مامون، معتصم یکی از سرداران ترک خود بنام افشین را با سپاهی عظیم از ترکان و ساز و برگ جنگی به نبرد بابک فرستاد. افشین پس از سه سال جنگ، بابک را با پیامها و دلنوازیها فریب داد و وی را دستگیر کرد و نزد معتصم برد. خلیفه دستور داد بابک را سوار بر فیلی گِرد شهر گردانیدند، سپس او را با شکنجه و خفت تمام کشت و پاره‌های جسدش را بر دار کرد.[13]

قیام مازیار بن قارن

هنوز ماجرای بابک به پایان نیافته بود که یکی از شاهزادگان طبرستان بنام "مازیار بن قارن" آیین خرمی را پیش گرفت و سر به شورش آورد. وی آخرین امیر قارن‌ها در طبرستان بود که پس از اسلام آوردن از طرف مامون استاندار طبرستان شده بود. وی دارای گرایشهای استقلال طلبانه بود و از لحاظ مذهبی به مذهب خرمیه نزدیک بود[14] و انگیزه‌های او همان انگیزه‌های بابک بود. وی سرانجام به خیانت برادرش کوهیار به سپاهیان خلیفه تحویل داده شد و مانند بابک به قتل رسید و جسدش در کنار او بردار شد.[15]

مقاله

نویسنده مريم علوي

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

خنده بر ریشه‌های فرهنگ: نگاهی به کمدی‌های تلویزیونی

خنده، شوخ‌طبعی و طنز پردازی، از نظرگاه فلسفی، مقوله هایی هم گستره و دامنه هایی نزدیک به یکدیگر دارند. اگرچه تلاش فلاسفه و نظریه پردازان برای بیان و ارائه تعاریفی مرزبندی شده؛ به سرانجامی در خور رهنمون نشده است؛ اما ...
No image

نقد سریال‌های نوروزی؛ آنچه فراموش کرده‌ایم

آیا استراتژی مقابله با شبکه‌های ماهواره‌ای، لاجرم به افزایش تعداد شبکه‌های داخلی و تکثّر برنامه‌های همزمان می‌انجامد؟ آن هم در شرایطی ‌که در تأمین برنامه‌های مناسب و کیفی برای همان شبکه‌های قدیمی نیز با چالش‌های جدّی روبه‌رو هستیم. و آیا جذب مخاطب داخلی به سمت تولیدات رسانه ملّی به معنای استفاده از فاکتورهای جذّابیت برنامه‌های رقیب است؟
No image

«طنز» در مصاحبه با استاد منصور براهیمی

منصور براهيمي متولد سال 1335 در خاش و ليسانس ادبيات دراماتيك و نمايشنامه‌نويسي است. او علاوه بر كار در مقطع ابتدايي در زمينه تئاتر كودك و تدريس در دانشكده سينما تئاتر، از سال 1362عضو موسس گروه سينما تئاتر آيين (س.آيين) است كه از سال 1368 هر ساله نمايشي را بر صحنه برده است.
No image

ماجرای طنز و کمدی

طنز، هنری است که انسان در تلاش برای دگرگون ساختن جهان به‌دست می‌آورد و همیشه به‌شکل کنش و واکنش و در نتیجه نگاه وی به محیط و واقعیت (به‌طور خاص)نمود پیدا می‌کند.طنز راستین که از حوادث واقعی زندگی نشأت گرفته و مبتنی‌بر واقعیت‌های زندگی بوده..
No image

این همه خنده برای چیست؟

ارسطو در مقایسه تراژدی و کمدی به نگرش متفاوت این دو به انسان اشاره می‌کند و می‌گوید «این یکی (کمدی) مردم را فروتر از آنچه هستند نشان می‌دهد و آن یکی (تراژدی) برتر و بالاتر بنابراین می‌توان چنین نتیجه گرفت که در کمدی تماشاگران همواره در موقعیتی فراتر از برتر از اشخاص نمایش قرار می‌گیرند و بالعکس...

پر بازدیدترین ها

No image

خنده بر ریشه‌های فرهنگ: نگاهی به کمدی‌های تلویزیونی

خنده، شوخ‌طبعی و طنز پردازی، از نظرگاه فلسفی، مقوله هایی هم گستره و دامنه هایی نزدیک به یکدیگر دارند. اگرچه تلاش فلاسفه و نظریه پردازان برای بیان و ارائه تعاریفی مرزبندی شده؛ به سرانجامی در خور رهنمون نشده است؛ اما ...
No image

نقد سریال‌های نوروزی؛ آنچه فراموش کرده‌ایم

آیا استراتژی مقابله با شبکه‌های ماهواره‌ای، لاجرم به افزایش تعداد شبکه‌های داخلی و تکثّر برنامه‌های همزمان می‌انجامد؟ آن هم در شرایطی ‌که در تأمین برنامه‌های مناسب و کیفی برای همان شبکه‌های قدیمی نیز با چالش‌های جدّی روبه‌رو هستیم. و آیا جذب مخاطب داخلی به سمت تولیدات رسانه ملّی به معنای استفاده از فاکتورهای جذّابیت برنامه‌های رقیب است؟
تلاشی برای بازسازی سنت های کهنه شده | نگاهی به سریال همه خانواده من

تلاشی برای بازسازی سنت های کهنه شده | نگاهی به سریال همه خانواده من

در این سریال سعی شده است تا فضای یک خانه و خانواده سنتی به نمایش گذاشته شود و در این راستا کارگردان از هرچه نماد سنتی بوده استفاده کرده تا این موضوع را به مخاطب بفهماند و سنتی بودن را نشان دهد، تا جایی که این مسئله گاهی باعث دور شدن مخاطب از فیلم می‌شود...
No image

ماجرای طنز و کمدی

طنز، هنری است که انسان در تلاش برای دگرگون ساختن جهان به‌دست می‌آورد و همیشه به‌شکل کنش و واکنش و در نتیجه نگاه وی به محیط و واقعیت (به‌طور خاص)نمود پیدا می‌کند.طنز راستین که از حوادث واقعی زندگی نشأت گرفته و مبتنی‌بر واقعیت‌های زندگی بوده..
طنز، رسانه و خانواده امروز

طنز، رسانه و خانواده امروز

تلویزیون با تاثیر چشمگیری که بر فرد، خانواده و اجتماع می گذارد، این توانمندی را داراست که افکار عمومی را به سوی هدف خاصی هدایت نماید. این ظرفیت و توانمندی برخواسته از درگیر کردن دو حس ...
Powered by TayaCMS