كلمات كليدي : انفاق، اعطا، بخشش
نویسنده : علي اكبريان تبريزي
این واژه از ریشه “ن،ف،ق” به معناى کم شدن، نابود شدن، هزینه کردن، مخفى کردن و پوشاندن است. در کاربرد رایج قرآن کریم و متون دینى، انفاق اصطلاحاً به اعطاى مال یا چیزى دیگر در راه خدا به فقیران و دیگر راههاى مورد نیاز گفته مىشود. به نوشته راغب انفاق از آن رو به بخشیدن مال اطلاق مىشود که با بخشش، به ظاهر مال فنا و زوال مىیابد. به نظر برخى واژهشناسان انفاق با “اعطا” ازآن جهت متفاوت است که در انفاق همواره مالکیت شىء انفاق شده منتقل مىشود ولى در اعطا لزوماً چنین نیست. ازاینرو اسناد انفاق را به خداوند مجازى و آن را در آیه “یُنفِقُ کَیفَ یَشاء” (مائده/64) به معناى رساندن رزق به بندگان دانستهاند.[1]
آثار و برکات انفاق در قرآن
انفاق کردن در راه خدا و رفع حاجت نیازمندان آثار و برکاتِ فردى و اجتماعى متعددى دربر دارد. این آثار اعم از مادى و معنوى، دنیوى و اخروى است. برخى از مهمترین آثار انفاق از دیدگاه قرآن کریم عبارت است از:
1.تزکیه وطهارت نفس:
انفاق موجب پاک شدن نفس از بسیارى از رذایل اخلاقى است؛ چنانکه وجود این ویژگى براى زکات دادن -که خود گونهاى از انفاق به شمار مىرود- تصریح شده است: “از اموال آنها صدقهای (بعنوان زکات) بگیر تا بوسیله آن، آنها را پاک سازی و پرورش دهی! و (به هنگام گرفتن زکات) به آنها دعا کن”[2] دنیا دوستى، مال دوستى و بخل از جمله رذایلى است که با انفاق کردن از انسان دور مىشود.
2.آرامش روحی:
پیامد دیگر انفاق، آرامش روحى انفاقگر در دنیا و آخرت است: “کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق میکنند... نه ترسی دارند و نه غمگین میشوند.”[3] “خوف” را نگرانى از آینده و “حزن” را ناراحتى و اندوه از گذشته معنا کردهاند.
3.جبران و افزایش اموال:
خداوند کمبود مادى را که بر اثر انفاق در مال انفاق کننده پدید مىآید جبران مىکند: “و ما اَنفَقتُم مِن شَىء فَهُوَ یُخلِفُهُ” [4]مفسران مراد از “یُخلِفُه” را در این آیه جبران مادىِ اموال در دنیا یا ثواب و پاداش اخروى دانستهاند.
4. تقرب به خداوند:
به تصریح آیات قرآنى انفاق موجب قرب و نزدیکى انسان به خدا مىشود: “گروهی (دیگر) از عربهای بادیهنشین... و آنچه را انفاق میکنند مایه تقرب به خدا میدانند؛... آگاه باشید اینها مایه تقرب آنهاست.”[5] مراد از قرب در آیه، نزدیکى در رتبه و مقام شخص به خداوند است.
5 . امنیت اجتماعى:
از جمله آثار خوشایند گسترش انفاق در جامعه، نقش مهم آن در گسترش امنیت و سلامت جامعه است. برخی از مفسران مراد از هلاکت را در این آیه “و در راه خدا، انفاق کنید! و (با ترک انفاق) خود را به دست خود به هلاکت نیافکنید.”[6] غلبه دشمنان بر مسلمانان بر اثر خوددارى از صرف مال در راه جهاد و به طور کلى امتناع از انفاق کردن در راه خدا دانستهاند که در نهایت به ضعف مسلمانان و گسترش ناامنى در جامعه مىانجامد.
6.رحمت و بخشش الهی:
انفاق کردن در راه خدا در شمار اعمالى است که جلب رحمت خداوند و آمرزش گناهان را در پى دارد:
“سَیُدخِلُهُمُ اللّهُ فى رَحمَتِه” (توبه/99)، “قالَ اللّه... لئِن اَقَمتُمُ الصَّلوة... و اَقرَضتُمُ اللّهَ قَرضـًا حَسَنـًا لاَُکَفِّرَنَّ عَنکُم سَیِّـاتِکُم” (مائده/12). “خداوند (به آنها) گفت:... اگر نماز را برپا دارید... و به خدا قرضالحسنه بدهید [در راه او، به نیازمندان کمک کنید] گناهان شما را مىپوشانم[ مىبخشم]”
7.پاداش اخروی و فرجام نیک:
انفاق مالى یا غیر مالى، هرچند کوچک باشد بر خداوند مخفى نیست و حتی کمترین انفاق در پرونده اعمال انسان نوشته مىشود. در آیات متعددى از قرآنکریم به پاداش اخروى انفاق تصریح شده است؛ از جمله با تعابیرى چون: “اجراً عظیماً” (نساء/40)، “أَجْرٌ کَبیرٌ” (حدید/7)، “أَجْرٌ کَریمٌ” (حدید/ 11و18) و “رِزْقٌ کَریمٌ” (انفال/4)؛ انفاقگران در آخرت از بهشت و نعمتهاى بهشتى بهرهمند خواهند شد: “جَنّـتٌ تَجرى مِن تَحتِهَا الاَنهـرُ خــلِدینَ فیها...” (آل عمران/15).
شرایط و آداب انفاق
افزون بر شرایط اختصاصىِ هر یک از اقسام واجبِ انفاق، بعضی از شرایط و آداب عام انفاق در قرآن مورد تأکید قرار گرفته که مهمترین آنها عبارت است از:
1.اسلام و ایمان:
انفاق هنگامى مقبول خداوند و موجب پاداش خواهد بود که انفاق کننده به خدا و پیامبر ایمان داشته باشد: “به خدا و رسولش ایمان بیاورید و از آنچه شما را جانشین و نماینده (خود) در آن قرار داده انفاق کنید؛ (زیرا) کسانى که از شما ایمان بیاورند و انفاق کنند اجر بزرگى دارند”.[7] ازاینرو انفاق منافقان بدین جهت که آنان در باطن به خدا و رسول ایمان نیاورده بودند مردود معرفى شده است. همچنین انفاق کافران هیچ سودى براى آنان ندارد و موجب پاداش نمىشود. آیه 117 آلعمران انفاق کافران را به بادى بسیار سرد تشبیه کرده که به زراعت قومى که بر خود ستم کردهاند، بوزد و آن را نابود سازد.[8]
2. قصد قربت و پرهیز از ریا:
انفاق هنگامى پذیرفته و موجب پاداش مىشود که تنها براى رضایت خداوند باشد: “و آنچه را بعنوان زکات مىپردازید و تنها رضاى خدا را مىطلبید(مایه برکت است) کسانى که چنین مىکنند داراى پاداش مضاعفند.”[9] مراد از زکات را در این آیه مطلق انفاق در راه خدا دانستهاند. در آیه 265 بقره انفاقى که براى خشنودى خدا انجام شود به بوستان بلندى تشبیه شده که اگر باران درشت بر آن ببارد، میوه خود را دو چندان دهد و اگر باران نرم هم بر آن ببارد سودمند است.[10] در مقابل، انفاقِ آلوده به ریا و تهى از نیت خالصانه، به قطعه سنگى تشبیه شده که بر آن لایه نازکى از خاک باشد و با بارش بارانِ درشت ، صاف و بىثمر رها شود.[11]
3.پرهیز از منّت گذاری و آزار رسانی:
شرط دیگر بهرهمند شدن انفاقگران از پاداش الهى این است که انفاق با منّت گذاشتن بر نیازمندان یا آزار آنان همراه نباشد. اسلام، کرامت و شخصیت انسانی را ارج مینهد و اجازه نمیدهد به بهانه کمک و بخشش، عزت و غرور بندگان خدا لگدمال نیاز گردد. پس احسانی را که با منت و آزار همراه باشد حبط و باطل معرفی میکند. خداوند حکیم در بیانی رسا، رفتار آمیخته با منّت را به قطعه سنگی تشبیه میکند که بر لایه نازک خاک روی سنگ بذرافشانی میشود و با بارش یک رگبار، هیچ اثری از خاک و بذر دیده نمیشود و تنها سنگ سخت باقی میماند.
4.انفاق از مال پاک و حلال:
خداوند میفرماید: “ای کسانی که ایمان آوردهاید، از قسمتهای پاکیزه اموالی که (از طریق تجارت) بدست آوردهاید، انفاق کنید”.[12] برخى مفسران مراد از “طیبات” را اموال حلال دانستهاند.
این آیه درباره گروهى نازل شده که ثروتهاى فراهم آمده از طریق ربا را در راه خدا انفاق مىکردند. بنابر حدیثى، امام صادق(ع) به شخصى که با مال دزدیده شده انفاق مىکرد فرمود: “خداوند تنها از پرهیزکاران (اعمال خیر را) مىپذیرد.”[13]
5.انفاق از چیزهای محبوب و مرغوب:
از شرایط دیگر بهرهمندى از پاداش الهى در انفاق این است که انفاق از سرمایههاى مورد علاقه انفاق کننده صورت گیرد. چشمپوشی از اموالی که مورد علاقه آدمی است، او را تا رسیدن به قله نیکی رهنمون میسازد. اصولاً ایثار در چیزی که انسان دلبستگی بیشتری بدان دارد، نمود بیشتری مییابد.
در قرآن آمده است: “هرگز به حقیقت نیکوکاری نمیرسید مگر آنکه از آنچه دوست دارید، انفاق کنید”.[14]
یکی از یاران پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله نخلستانی بسیار مصفا، زیبا و پردرآمد در مدینه داشت، تا جایی که همه در مدینه از آن سخن میگفتند. وی پس از نزول این آیه شریفه، خدمت پیامبر(ص) آمد و گفت: یا رسول اللّه؛ میدانی که محبوبترین اموال من همین باغ است و من میخواهم آن را در راه خدا انفاق کنم تا ذخیرهای برای رستاخیز من باشد. پیامبر فرمود: “آفرین بر تو؛ آفرین بر تو؛ این ثروتی است که برای تو سودمند خواهد بود”.
6 . میانهروى درانفاق:
شرط مهم دیگر براى انفاق، رعایت اعتدال و پرهیز از افراط و تفریط در این کار خیر است: “و کسانى که هر گاه انفاق کنند، نه اسراف مىنمایند و نه سختگیرى؛ بلکه در میان این دو، حدّ اعتدالى دارند.”[15] در تفسیر این آیه از امام صادق(ع) چنین نقل شده که آن حضرت مشتى سنگریزه برداشت و آن را محکم در دست گرفت و فرمود: این “اِقتار” است و مشتى دیگر برگرفت و چنان دست را گشود که همه ریگها ریخت و فرمود که این “اسراف” است و بار سوم که سنگریزهها را برداشت، دست را تا آن حد گشود که برخى از ریگها ریخت و برخى دیگر ماند و فرمود: این “قَوام” است.[16]
7. انفاق نهانى:
هر چند احسان در تمامی اوقات امری پسندیده است و انفاق در راه خدا چه آشکار باشد و چه نهان، داراى اجر و پاداش است ولی با تدبّر در آیات قرآن و روایات درمییابیم عطاهایی که پنهانی باشند، ارزش بالاتری دارند؛ “اگر انفاقها را آشکار کنید، خوب است! و اگر آنها را مخفى ساخته و به نیازمندان بدهید، براى شما بهتر است! و قسمتى از گناهان شما را مىپوشاند؛ (و در پرتو بخشش در راه خدا، بخشوده خواهید شد)“[17] زیرا در چنین انفاقى هیچ رنگی از تظاهر و ریا ندارد و آبروى نیازمندان نیز محفوظ مىماند. ستایشگر چنین انفاقی تنها خداست که در سایهسار عرش خود، میزبان آنان است؛ زیرا از روی حیا و عزت نفس مستمندان پرده برنداشتهاند.
8.انفاق در شرایط دشوار:
انفاق چه در حال گشایش روزى و عدم وجود نیاز شدید خود فرد یا جامعه و چه در حال سختى و نیاز شدید، استحقاق پاداش دارد: “و شتاب کنید براى رسیدن به آمرزش پروردگارتان و بهشتى که وسعت آن، آسمانها و زمین است و براى پرهیزگاران آماده شده است*همانها که در توانگرى و تنگدستى، انفاق مىکنند...”[18] امّا انفاق در شرایط بحرانى و دشوار از اجر بیشترى برخوردار است. چنانکه قرآن کریم انفاق قبل از فتح را که دوره مشقّتِ مسلمانان بود، برتر از انفاق پس از فتح دانسته است.[19]