نویسنده: رضا مهریزی
چند صباحی است که مسئله بهسازی عفاف جامعه مورد توجه مردم و مسئولان قرار گرفته است، این مسئله در نفس خود امری پسندیده و مبارک است اما بیم آن داریم که این مسئله نیز مانند بسیاری از معضلات اجتماعی پس از چندی هیاهو و موافقت و مخالفت کم کم فراموش شود و باز روز از نو و روزی از نو، متاسفانه این نوع برخورد با معضلات اجتماعی یکی از بلیههای جامعه ماست.
به هر تقدیر ما میکوشیم در این نوشتار مختصر بنا به تاملات خویش راهکارهایی را برای بهبود وضعیت عفاف در جامعه به پیش نهیم. اینک با هم مطلب را از نظر میگذرانیم.
1) مفاهیم فرهنگی برای نهادینه شدن و جا گرفتن در دل و جان مردم احتیاج به تکرار و تلقین دارد در واقع مفاهیم فرهنگی برای آنکه در کنه روح انسانی رسوب کند و بنشیند راهی جز این ندارد به همین منظور پیشنهاد میشود که شورای انقلاب فرهنگی یا مجلس شورای اسلامی طرحی را تصویب نماید که براساس آن در تمامی شهرهای بالای 250 هزار نفر یک میدان شهر به نام میدان عفاف و یک خیابان شهر به نام خیابان حجاب نام گذاری شود همچنین در شهرهای زیر 250هزار نفر نیز یک خیابان به نام نجابت یا عفاف نام گذاری شود البته این نامگذاری میادین و خیابانها باید همراه تعبیه طرحهای نمادین معماری و هنری برای انتقال فرهنگ عفاف باشد.
2) چه خوب است که هر ساله در روز تولد حضرت زهرا(س) جشنواره سینمایی و هنری عفاف برگزار شود که طی آن از کسانی که فیلم کوتاه یا مستند یا سینمایی و یا دیگر آثار هنری از قبیل نقاشی، مجسمه سازی، شعر و... درخصوص عفاف آفریده اند با جوایز ارزندهای تقدیر شود البته بهتر است این جشنواره به صورت دایمی و سالانه برگزار شود تا به نهادینه کردن حجاب در جامعه کمک نماید.
3) همچنین از علمای بزرگ خواسته شود تا کتاب هایی راجع به عفاف و مسایل اجتماعی زنان بنگارند زیرا آنچه به نظر میآید دراین خصوص کمی کم کاری وجود دارد و تقریبا از هرکتابی قابل اعتنا درخصوص حجاب و عفاف یا مسایل اجتماعی زنان و جایگاه آنان در جامعه قرآنی، نه مسایل و جایگاه فردی، جز کتاب مساله حجاب استاد مطهری و نیز کتاب نظام حقوق زن در اسلام ایشان کتابهای جدی و جدیدی وجود ندارد. البته شاید گفته شود که آقای مطهری حرف آخر را در این موارد زده است اما باید توجه داشت که نفس تکرار یک سخن با بیانها و تقریرهای مختلف خود موجب جانشین شدن آن مفاهیم در جان افراد میشود.
4) پیشنهاد میشود کار شایستهای که بانک ملی دراختصاص شعبهای ویژه بانوان توسط دیگر بانکها الگوگیری شود و این کار در خصوص بیمارستانها و دانشگاهها نیز به صورت جدی دنبال شود و در این راه از سخنانی نظیر این کار تفکیک جنسیتی است و سخنان بی پایهای از این دست نهراسند زیرا اساس خود اسلام نیز وقتی حجاب را وضع میکند خواهان تفکیک جنسیتی است این تفکیک جنسیتی این حسن را دارد که از تبدیل و تشبه زن و مرد به یکدیگر جلوگیری به عمل میآورد و آنها را همچنان شیدای هم میسازد مشاهده مینماییم در کشورهایی که طرح تفکیک جنسیتی را اجرا ننمودهاند دیگر زن و مرد از فرط تکرار جذابیت خود را برای هم از دست دادهاند و افراد به هم جنس بازی یا ارتباط جنسی با حیوانات روی آوردهاند. بنابراین اگر طرح تفکیک جنسیتی یا محرم سازی و ایمن و ایمانی سازی محیطهای مختلف اجرا نشود ما نیز باید منتظر عواقبی شبیه آنچه در غرب از اضمحلال خانواده، هم جنس گرایی و از این دست امور باشیم.
5) همچنین جایزهای بین المللی تحت عنوان جایزه جهانی فاطمه الزهرا تاسیس شود که در آن به طور سالانه به بانوانی که ضمن حفظ حجاب و عفاف خود به موفقیت هایی نیز دست یافتند این جایزه اعطا شود. این بانوان میتوانند از همه کشورهای اسلامی و غیراسلامی باشند و حتی میتوان این جایزه را به بانوان غیرمسلمان که عفیف و پاکدامن هستند و از نظر علمی و فرهنگی نیز برجسته هستند اعطا کرد، این کار میتواند اثرات زیادی در سطح جهان داشته باشد.
6) چادر به عنوان حجاب برتر زن ایرانی در فهرست آثار معنوی جهان ثبت شود و برنامههای تبلیغاتی گسترده ای با استفاده از ظرفیت رسانههای بین المللی ایرانی و نیز جهان اسلام روی آن صورت بگیرد.
7) فرهنگ عفاف با قدرت بیشتری از سنین کودکی به کودکان آموخته شود که یکی از آن راهکارها میتواند حذف کردن عروسک باربی به عنوان مظهر بی عفتی و توجه به عروسک سارا به عنوان مظهر پاکدامنی باشد که در این راه باید کانون پرورش فکری کودکان و صدا و سیما و آموزش و پرورش و مهدهای کودک بیشتر همکاری نمایند کاری که تاکنون نکردهاند و همین امر موجب آن شده است که به قول یکی از محققان سارا از باربی شکست بخورد.
8) در دانشگاه که متاسفانه درسهای عمومی متعددی بدون هیچ نفعی ارائه میشود یک درس نیز با عنوان «آشنایی با نظام خانواده و همسرداری در اسلام» یا عناوینی شبیه این ارائه شود که ضمن کالبد شکافی مساله حجاب و عفاف مسایل کاربردی مهم دیگری مثل مهارتهای زندگی مشترک و آفتهای آن را نیز به دانشجویان آموزش دهد تا حداقل کمی از آمار طلاق کاسته شود، البته طرح کاهش دوره کارشناسی از چهار سال به سه سال نیز میتواند در کاهش آسیبهای دوران دانشگاه بکاهد.
9) نهادهای فلسفی و جامعه شناسی در کشور کنگرهای را با عنوان «فلسفه زن بودن» و «فلسفه عفاف» برگزار نمایند و عواقب تهی شدن جامعه از عفت را برای افکار خاص و عام تبیین نمایند و راهکارهای اجتماعی برای نهادینه ساختن عفت را بررسی نمایند که البته میتوان برای این کار و کارهای دیگری از این دست فرهنگستانی با عنوان جامعه سازی و آینده پژوهشی نیز در کشور تاسیس کرد که مسئولان ارشد کشور را برای جامعه سازی یاری دهد.
10) اکنون که طرح عفاف با اندیشه ریاست جمهوری برای افزایش جمعیت مقارن شده است بهتر است که بر میزان مرخصی زایمان بانوان در همه نهادهای دولتی و غیردولتی از طریق قانون کار افزوده شود و نیز ساعات بیشتری به بانوان مررخصی استحقاقی برای شیردهی به نوزادان و حضور در کانون خانواده داده شود و نیز بسیار پسندیده است که طرح پرداخت حقوق ماهیانه به زنان خانواده دار، نه صرف خانه دار، و نیز بیمه درمانی و از کار افتادگی آنان نیز اجرایی شود.
در پایان تذکر مجدد این مطلب ضروری است که همانطور که در ابتدای بحث بیان شد آنچه موجب نهادینه شدن و درونی شدن یک فرهنگ و یک ارزش میشود تکرار توام با استمرار آن است بنا به قول امیرالمومنین علی علیه السلام: قلیل تدوم علیه ارجی من کثیر ممول منه کار اندکی که ادامه یابد از کار بسیاری که از آن به ستوه آیی امیدوارکننده تر است. بنابراین جا دارد طرح حجاب و عفاف، به ویژه طرحی که مورد تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز میباشد، به صورت مستمر و گام به گام برای همیشه ادامه یابد و از جوسازیها و بیهوده گوییها هراسی به دل راه داده نشود.
روزنامه کیهان، شماره 19756، 11/7/89، صفحه 6