24 آبان 1393, 13:56
ايده آليسم، آرمان گرايي، هنر حكومت، هنر ممكن، واقع گرايي
نویسنده : محمود طلوعی
رویکردی هنجاری به سیاست و قدرت که اشخاص را به تکرار الگوهای رفتاری گذشته فرا میخواند و آنها را از تکرار رفتارهای ناموفق و غیر مفید قبلی برحذر میکند و به آنها تجویز میکند که رفتار و عمل خود را بر اساس دانش، خرد، عطوفت و خویشتنداری تنظیم کنند.
آرمان خواهی، سیاست را «هنر حکومت خوب» میداند، در حالی که واقع گرایی (رئالیسم) سیاست را «هنر ممکن» تلقی میکند.
برای یک شخص آرمانگرا غایت حکومت، دستیابی به عدالت و تبعیت از قوانین و احکام مشروع، احترام برای نوع بشر، فارغ از وجود اختلاف اعتباری مانند رنگ، نژاد، زبان و آیین و مانند آن است.
جبرباوری و تقدیرگرایی در قاموس آرمانخواهی جایی ندارد و تبعیت از قانون حاکم بر طبیعت که «الحق لمن غلب» و سیاست قدرت را توجیه میکند، یک انحراف از اصول والای انسانی و اخلاقی است. از نظر مکتب آرمان خواهی، انسان ظرفیت تغییر و تحول و تأثیرپذیری صفات پسندیده را دارا است. تنها باید جایگاه بروز و تجلی این صفات را فراهم آورد. انسان با گذشت زمان میآموزد، رشد میکند و خرد و اندیشه او تکامل مییابد. تمدنها نیز محصول همین فراگرد هم زیستی در جوامع است که تحت یک نظم قانونمند شکل میگیرند.
برای شخص آرمان خواه، کاربرد خشونت و زور برای پیشبرد مقاصد سیاسی یک عمل مذموم و گناه آلود است و حاکمان خردمند و با اخلاق از چنین شیوههایی بهره نمیبرند.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان