دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

بازتاب قیام عاشورا در فقه سیاسی شیعه(1)

No image
بازتاب قیام عاشورا در فقه سیاسی شیعه(1)

كلمات كليدي :امام حسین،عاشورا، قیام، فقه، فقها

بازتاب قیام عاشورا در فقه سیاسی شیعه(1)

عاشورا در مقایسه با بسیارى از رخدادهاى دیگر، حجم کمى از وقایع‌را به خود اختصاص داده و آغاز و انجام آن، در برهه‌اى کوتاه اتفاق افتاده‌است؛ اما یکى از حوادثى است که در طول تاریخ خویش، بیشترین توجه را به خود جلب کرده و علاوه بر نقش گسترده و تاثیر عمیق اجتماعى - تاریخى خود، به صورت فرهنگى ویژه با ساختارى منحصر به فرد در آمده‌است. افزون بر ثمرات و رویکردهاى اجتماعى - انسانى که همچنان‌ استمرار دارد، فرجام عاشورا، شکل گرفتن فرهنگى نوین با ویژگی‌هاى خاص‌ خود در میان جامعه گسترده‌اى بود که هویت اسلامى‌اش، آن را از دیگر تمدن‌ها و فرهنگ‌ها جدا مى‌ساخت. فرجام تاریخى و دستاوردهاى ماندنى‌ عاشورا، در طول دهه‌ها و سده‌هاى پس از خود، به جریانى هویت‌ بخشید که امروز مى‌توانیم از آن به عنوان «فرهنگ عاشورا» نام ببریم.

نقش‌آفرینى عاشورا منوط به نوع انگیزه‌هایى است که تحلیل ‌ما را سامان مى‌بخشد و شکل مى‌دهد، چرا که انگیزه تحلیل ما، به نوع‌ برداشت ما از دستاوردهایى که از این فرهنگ انتظار داریم، شکل مى‌دهد. همان گونه که چگونگى تحلیل و ارزیابى ما از آن، تفسیر ما از یک جریانى‌که مى‌تواند به عنوان یک «الگو» و «اسوه‌» معرفى گردد را تحت تاثیر مى‌گیرد.

از عاشورا و فرهنگ برخاسته از آن، تا کنون، در بسیارى زوایابه گونه‌اى مستقل، ارزیابى و تحلیل صورت گرفته است، ولى آنچه در این‌فرصت مى‌تواند به عنوان یک موضوع مفید و قابل پى‌گیرى مورد توجه‌قرار گیرد و در قالب یک بحث مستقل عمومى تا کنون مورد عنایت لازم‌ قرار نگرفته است، طرح قیام عاشورا و موضع سیدالشهدا(ع) در فقه، به عنوان‌ یک مستند فقهى مى‌باشد. پرداختن به تحلیلى فقهى در باره موضع قاطع آن‌ حضرت(ع) و دیدگاه‌هاى آن دسته از فقیهان که در مباحث اجتهادى خویش ‌به این مهم پرداخته‌اند، مى‌تواند براى بسیارى از علاقه‌مندان به مباحث‌اجتماعى، فقهى تازگى داشته و راهگشا باشد.

اینکه در فقه از چه زاویه‌اى به حرکت امام(ع) نگریسته شده و فقه در چه قالبى مى‌تواند به ارزیابى این حرکت‌بپردازد و فقها در تحلیل خود، کدام چارچوب را پذیرفته و بر اساس آن به ارزیابى نشسته‌اند، مى‌تواند به‌راحتى نوع نگرش آنان به این حرکت تاریخى را نشان دهد. سنجش این‌ گفته‌ها با آنچه فقیه فرزانه، حضرت امام خمینى(قده) به عنوان دیدگاه روشن ‌اجتهادى و فقهى خویش در این خصوص، ارائه کرده است، گویاى سطح ‌بینشها و تفاوت در ملاک‌هاى ارزیابى فقهى عاشورا است. چنان‌که ملاک‌ متقنى براى ارزیابى و سنجش تحلیل برخى کسان دیگر است که بیشتر و یا اساسا با صبغه‌اى تاریخى - اجتماعى به بررسى و کنکاش در این‌باره‌ پرداخته‌اند و نه یک بررسى فقهى. برخى از اینان گاه گرفتار اشتباهاتى ‌فاحش شده‌اند که از نگاه اهل نظر بلکه حتى عموم جامعه پنهان نمانده‌است.

به هر روى، همان‌گونه که اشاره شد ارزیابى «عاشورا در فقه‌» را فتح‌ بابى مى‌شماریم که تلاش بس بیشترى را در جهت ارزیابى و شرح جوانب‌ مختلف آن مى‌طلبد و این بر عهده فرصتهاى دیگر و اندیشه‌هاى پربار است‌که به این مهم بپردازند.

پیش‌درآمد

از جمله مباحثى که در بحث جهاد مورد بررسى و کنکاش قرار گرفته‌است موضوع «آتش‌بس‌» و قرار صلح با دشمن و ترک جنگ مى‌باشد. آنچه‌در فقه با عنوان «هدنه‌» و یا «مهادنه‌» آمده است ‌به همین انگیزه و در همین ‌مقوله مى‌باشد. تعریفى که محقق اول، صاحب شرایع، متوفاى 676ه.ق‌ارائه مى‌دهد عبارت است از پیمان بر ترک جنگ در مدتى مشخص:«هى المعاقدة على ترک الحرب مدة معینة‌» (1)

نزدیک به همین تعریف را علامه حلى، متوفاى 726ه.ق دارد:«هى المعاهدة على ترک الحرب مدة من غیر عوض‌» (2)

چنان‌که گفته‌اند، قید بلاعوض ناظر به عدم اعتبار «عوض‌» و شرطیت‌ آن در چنین قراردادى است و نه اینکه «عدم عوض‌» جزء شروط آن باشد. (3).

اینکه معاهده «هدنه‌» از دیدگاه شرعى چه حکمى دارد و در شرایط مختلف چه وضعیتى پیدا مى‌کند؛ پرسشى است که هر یک از فقهاى عظام ‌با عنایت‌ به ادله متعددى که از کتاب و سنت در اختیار است، به بررسى و پاسخ پرداخته‌اند. و نیز اینکه این پیمان، براى چه مدتى مى‌تواند تنظیم‌شود و تا چه زمانى محترم شمرده مى‌شود و جداى از نصوص و ظواهر ادله، عوامل و عناصر دیگرى چون قوت و ضعف مسلمانان، مصلحت‌ سنجى ‌عمومى و غیبت امام معصوم(ع) و نیز شوق شهادت به عنوانواقعیت‌هاى‌بیرونى، به چه میزان دخالت دارد، از جمله محورهاى مورد بحث در کلام ‌فقهاست.

توجه به مجموعه ادله‌اى که هر یک به گونه‌اى و گاه با برداشت‌هاى‌متفاوت، مورد تمسک قرار گرفته است، مى‌تواند نمایى کلى از فضاى بحث ‌را ترسیم کند. بى‌نیاز از اینکه استدلال‌هاى هر یک از اطراف قضیه را به‌تفصیل گرد آوریم، این اجمال مى‌تواند جایگاه طرح قیام حضرت امام‌حسین(ع) در فقه را توسط جمعى از فقها بیشتر روشن کند. چنان‌‌که درتحلیل حرکت آن بزرگوار، و معرفى آن، به عنوان یک «الگو»، توجه به‌اینها سخت لازم است. از آیاتى که در این بحث‌به آنها استدلال شده و اشاره‌رفته اینهاست:

«و ان جنحوا للسلم فاجنح لها.» (4)

«و لا تلقوا بایدیکم الى التهلکة.» (5)

«و قاتلوا فى سبیل الله الذین یقاتلونکم.» (6)

«یا ایها الذین آمنوا قاتلوا الذین یلونکم من الکفار ولیجدوا فیکم‌ غلظة.» (7)

«الا الذین عاهدتم من المشرکین ثم لم ینقصوکم شیئا و لم یظاهروا علیکم ‌احدا فاتموا الیهم عهدهم الى مدتهم. » (8)

«فاذا انسلخ الاشهر الحرم فاقتلوا المشرکین حیث وجدتموهم.» (9)

«فما استقاموا لکم فاستقیموا لهم.» (10)

«قاتلوا الذین لا یؤمنون بالله و لا بالیوم الآخر و لا یحرمون ما حرم الله ‌و رسوله و لا یدینون دین الحق من الذین اوتوا الکتاب حتى یعطوا الجزیة عن ید و هم صاغرون.» (11)

«و اما تخافن من قوم خیانة فانبذ الیهم على سواء ان الله لا یحب‌الخائنین.» (12)

«فلا تهنوا و تدعوا الى السلم و انتم الاعلون و الله معکم.» (13)

و از جمله مواردى که به سنت استدلال شده اینهاست:

1- جریان صلح حدیبیه؛ (14)

2- مصالحه با اهل نجران بر اساس دو هزار حله؛ (15)

3- مصالحه حضرت امام حسن مجتبى(ع)؛ (16)

4- پیشنهاد پیامبر(ص) به عیینة بن‌حصین در روز جنگ احزاب، براى‌جدا شدن خود و قبیله غطفان از صف ابى‌سفیان، در مقابل دریافت‌13خرماى انصار؛ (17)

5- پیشنهاد مشابه از طرف حرث بن‌عمرو، رئیس غطفان براى دست‌کشیدن از جنگ و دریافت‌بخشى از خرماى مدینه و پاسخ پیامبر(ص) به‌لزوم مشورت با سران انصار؛ (18)

6- موضع گروه اعزامى پیامبر(ص) به سوى قبیله هذیل، براى هدایت وتبلیغ و مقاومت تا سر حد شهادت؛ چنان که تفصیل آن خواهد آمد؛

7- عدم مصالحه حضرت سیدالشهدا(ع) و آمادگى براى شهادت به‌شرحى که در بحث آمده است.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS