24 آبان 1393, 14:2
كلمات كليدي : بازگشتِ ادبي، ملكالشعراي بهار، انحطاط ادبي، لطفعلي آذر بيگدلي، شعلۀ اصفهاني ، عبدالرزاق بيگدنبلي، زنديّه، عصر قاجاريّه، سبك خراساني
دورهای در تاریخ ادبیّات ایران است که به نیمۀ دوم قرن دوازدهم تا پیدایش ادبیات مشروطه در اوایل قرن چهاردهم اطلاق میشود. دربارۀ آغاز وآغازکنندگان ادبیّات این دوره میان صاحبنظران تقریباً اتفاقنظر هست. به احتمال قوی تعبیر «بازگشت» را نخستین بار ملکالشعرای بهار به کار برده است. او پس از توصیف «انحطاط ادبی» عصر صفوی، با عبارت «رستاخیز یا بازگشت» نیز از این دوره یاد کرده است.
در نیمۀ قرن دوازدهم، تقریباً از اواخر عصر افشاریه، حرکت تازهای در شعر فارسی آغاز شد وتنی چند از شاعران به فکر پیروی از اسلوبهای کهن شعر فارسی – سبک خراسانی (یا ترکستانی) وسبک عراقی – افتادند این طرز را در شعر «شیوۀ متقدّمین» یا «طرز قدما» خواندهاند.
لطفعلی آذر بیگدلی (1134-1195)، که خود از پیشگامان بازگشت ادبی است، از تجدید اسلوب متقدّمان، یعنی شیوۀ شعرای پیش از عصر صفوی، سخن به میان آورده و گفته طرز ادبی مشتاق اصفهانی و همگامان وی به مراتبِ عالیه نرسید تا اینکه جمعی از فضلا وفصحا در عصر قاجاریّه طریقۀ قدما را به صورت کامل آن برگزیدند.
شروع حرکت بازگشت از اصفهان بود، هر چند در دورۀ استیلای افغانها و عصر انحطاط و افول پس از آن، اصفهان ویران شده بود و دیگر مقرّ حکومت و مرکز اصلی سیاست نبود ومردم آنجا، از جمله اهل علم وادب، در بلاد متعدّد پراکنده شده بودند. پس از اصفهان شیراز، کاشان وتهران به حرکت بازگشت گراییدند. از جمله شاعرانی که پیشگام حرکت نو ادبی شدند سیّد محمد شعلۀ اصفهانی (متوفی 1160)، میر سیّد علی مشتاق اصفهانی ومیرزا محمّد نصیر اصفهانی (متوفی 1192) بودند.
در اواخر حکومت زندیّه ومدّتی پس از حرکت بازگشت در شعر، تغییرات اندکی در شیوۀ نثر نویسی پدیدار شد. نثر فارسی، با آهنگی کندتر از شعر، از تصنّعات وتکلّفات خود کاست و رفتهرفته از حشو و زواید پیراسته شد، به تجربیّات گذشتگان وامکانات نثر فارسی توجه گردید. به ویژه، از اوایل عهد قاجار، تحوّل نثر سرعت بیشتری یافت ونویسندگانی پیدا شدند که شیوۀ نثر نویسی را دگرگون کرده بنایی گذاشتند که در آن قواعد فارسی نویسی صحیح بیشتر رعایت شد.
از میان نویسندگانی که بانی تحول نثر هستند تنی چند به شرح زیر یاد کردنیاند: عبدالرزاق بیگدنبلی، متخلّص به مفتون صاحبِ تسلیةالابرار، میرزا رضی (متوفی 1222) میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی (1193-1251)، نویسنده ومنشی وشاعر و وزیر که انشای فارسی را با کلمات محاورهای درآمیخت ونثر را به ایجاز واختصار وسادگی سوق داد ودر حقیقت به قالب نثر فارسی روح تازهای دمید وتقریباً آن را برای کاربرد در همۀ زمینهها آماده ساخت. منشآت فاضلخان گرّوسی (1198 – 1253) صاحب دیوان (متوفی 1256)، محرّر رسایل محرمانۀ شاه (امین رسایل)،رضاقلیخان هدایت،میرزا محمّد تقی سپهر (متوفی 1297) ملقّب به لسانالملک، صاحب ناسخ التواریخ، با کوشش نویسندگان ومترجمان، که در سنّت بازگشت ادبی در نثر گام برمیداشتند، نثر فارسی از بند لفّاظیهای منشیانه رست واز تواناییهای بالقوّه وبالفعل خود در حدّی که مقتضای زمان بود بهرهمند گردید وبه نثر سالم در خدمت معنی تبدیل شد.
همچنان به سادگی گرایید وبه قوام وپختگی رسید. این نثر به لحاظ خلاقیّت واصالت سبک وروش جایگاه خاصی در تاریخ ادب فارسی ودر کنار سایر اسلوبهای اصیل نثر نویسی دارد.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان