18 آبان 1389, 0:0
کلمات کلیدی: بانوي كرامت
نویسنده : صغری باقری
کویر برای حضورت نورانی میشود و پنجرهها به شوق رویت، نیمه شبی را به سوی خورشید باز نمیشوند. کوچه پس کوچههای قم به یمن حضورت نورانی میشوند و سروهای آزاد به احترامت قیام میکنند.
آرام آرام، بر پهنه کویر، حضور پر ولایتت شکوفه میدهد؛ غربت به یمن غریب معنا مییابد.
دلم میخواهد برایتان از بانویی سخن بگویم که خیال سبزتان نیمه شبی بر اقامه سبزش سلام میدهد و در آینه حرمش چهره میآراید. برایتان از بانویی سخن میگویم که همانند زینب (س) که برای قیام، قربانی داد و خورشید عاشورا را با صبرش تعریف کرد، او هم با قدمهای پر حیاتش، به سرزمین کویری قم حیات بخشید و در رگ ایرانیان خون حمایت از ولایت را جاری ساخت.
برایتان از بانویی سخن میگویم که به یمن حضورش، شهر قم، مرکز صدور علم ودانش علوی شد و محل رشد و بالندگی. برایتان از بانویی سخن میگویم که بارگاه زیبایش، پناهگاه دلهای عاشقی است که شبهای چهارشنبه در جمکران بیتوته میکنند. به نیابت از شیعه در نیمه شبهای کویری قم، سر بر آستان حرم حضرت دوست میسایند و برای ظهور گل نرگس دعا میکنند و از بانوی کرامت، برای شکوفه دادن درخت اجابت استمداد میطلبند.
معصومه تفسیر معصومیت است که روزگاری در مدینه طلوع کرد، معصومه اقامت غربت است در روزگار غربت نگاهها، معصومه تفسیر بلند تبعیت است از ولایت. معصومه نگاه سبزی است که از معصومیت سرچشمه میگیرد. معصومه، روزگار دلداگی است و از غربت به قربت رسیدن.
معصومه ترجمان بلند عاشوراست و قصه با زینب همسفر شدن.
معصومه فلسفه شیدایی است و غزل ماندن و بودن، معصومه نگین ایران است که در قم، شهر اقامه میدرخشد.
معصومه، حکایت ارادت به ولایت است. معصومه، قصه بلند مدینه تامشهد است.
معصومه انتهای متبلور است. معصومه سرسلسله تنهایی است، معصومه فانی فیالله است.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان