آداب دانشجو و دانشپژوه
قال علی(ع): «علی المُتعلِّمِ أن یَدأبَ نفسَهُ فی طلبِ العلمِ و لا یَملَّ من تَعَلُّمِهِ و لا یَستَکثِرَ ما عَلِمَ» (غررالحکم و دررالکلم،6978/162)
یکی از چیزهایی که در اسلام مورد توجه و تأکید فراوان قرار گرفته، علم و دانش است. شاید به جرأت بتوان گفت که در هیچ دینی به اندازه اسلام، به علم و دانش بها داده نشده؛ بهطوریکه در روایات، علم و دانش به عنوان گم شده مؤمن معرفی شده مانند کسی که چیزی را گم کرده و دائم در تلاش و جستجوی آن است. امام رضا(ع) بهنقل از حضرت علی(ع) میفرمایند:
«العلمُ ضالَّه المؤمنِ»[1]
علم و دانش گمشده مؤمن است.
البته در این میان، آدابی نیز برای دانشجوی علم و کسی که بهدنبال فراگیری علم و دانش است، ذکر شده است. در کتاب شریف منیةالمرید مرحوم شهید ثانی، آدابی را برای دانشجو و کسی که بهدنبال یادگیری علم است ذکر کرده که ما در اینجا به اختصار به آنها اشاره میکنیم:
1. پاکیزه کردن نیّت و دل از آلودگیها؛ دانشجوی علم باید دل و نیّت خود را از آلودگیها و پستیها پاک کند؛ تا با پاک کردن دل و قلب، قلب او برای قبول و دریافت علم آماده گردد و بتواند در راه حفظ و نگهداری علم و استمرار و ثبات قدم در راه علم قدم بردارد؛ چراکه یکی از اسباب تحصیل و فراگیری علم، خلوص نیّت و پاکیزه کردن قلب از آلودگیها است.
2. استفاده از فرصتها؛ انسان نباید فرصتهای خوب زندگی خود را یکی پس از دیگری از دست بدهد؛ دانشجوی علم و کسی که بهدنبال فراگیری علم و دانش است، باید برای فراگیری و تحصیل علم و دانش وقت فراغت و نشاط و جوانی و سلامتی بدن را مغتنم بشمارد و تا مشغله فکری و زندگی او کم است به تحصیل علم بپردازد.[2] پیامبر عظیمالشأن اسلام(ص) میفرمایند:
«مثلُ الّذی یَتَعَلّم العِلمَ فی صِغَرِه کالنّقشِ على الحَجرِ و مثلُ الّذی یَتَعَلّم العلمَ فی کِبرِه کالّذی یَکتُبُ على المَاءِ»[3]
مثل کسی که علم را در دوران خردسالی و کوچکی میآموزد، مانند نقش بر سنگ است و مثل کسی که به فراگیری علم و دانش در بزرگسالی میپردازد مانند کسی است که بر روی آب مینویسد.
3. قطع علائق و موانع بازدارنده از تحصیل علم؛ دانشجوی علم، باید اسبابی که فکر او را از یادگیری علم و دانش به خود مشغول میکند و یا اینکه او را از تحصیل علم بازمیدارد، از خود دور کند، تمام همّ و غمّ خود را به تحصیل علم معطوف کند، در این راه، به اقلّ زندگی راضی باشد و در برابر کاستیها و ناداریهای زندگی خود صبر کند.[4] حضرت علی(ع) میفرمایند:
«لا یُدرَکُ العلمُ بِرَاحَهِ الجِسمِ»[5]
با تنآسایی و راحتطلبی علم و دانش بهدست نمیآید.
4. اجتناب از معاشرت و همنشینیهای بد؛ کسی که بهدنبال علم و دانش است، باید مراقب معاشرت و نشست و برخاستِ خود باشد و با کسانی که او را از هدفش، که همان تحصیل علم است، باز میدارند، معاشرت نداشته باشد؛ مخصوصاً با کسانی که دارای فکر کوتاه هستند و کسانی که عمر خود را به بطالت و سرگرمیهای بیهوده تلف میکنند؛ چراکه طبع انسان در اثر معاشرت با دیگران، تحت تأثیر خصلت آنها واقع میشود و از آنها الگوبرداری میکند. بزرگترین آفت معاشرت نابجا، تضییع عمر و از بین رفتن آبرو و دین انسان است.
5. پویایی و اشتیاق به فراگیری علم؛ دانشجو باید در راه تحصیل علم، بر یادگیری حریص و شب و روز در صدد یادگیری باشد و هیچ ساعتی از شبانه روز را برای فراگرفتن دانش از دست ندهد و تنها بهقدر ضرورت به امور دیگر بپردازد.
6. همّت بلند در راه فراگیری علم؛ کسی که در راه علم و دانش قدم برمیدارد، باید دارای همّت بلند باشد و تا جایی که امکان دارد به فراگیری علم و دانش بپردازد و در این راه به کم قانع نباشد و انسان باید در اولیّن فرصت ممکن به تحصیل و کسب علم و دانش، هر چند آن علم، اندک باشد بپردازد و در این راه تلاش کند و نباید فراگیری آن علم را به تأخیر بیندازد، اگر چه اطمینان داشته باشد که در آن وقت، نیز فراغت بال دارد؛ چراکه در تأخیر آفتها و زیانهای جبرانناپذیری وجود دارد و اگر در ادامه تحصیل وقفه و مانعی بهوجود آمد، باید خود را به مطالعه مشغول کند و آنرا با اندوختههای علمی خود مرتبط کند و باید این اطمینان در او بهوجود آید که اگر خیال میکند که در تأخیر، زمان و فراغت بال بیشتری خواهد داشت، سخت در اشتباه است و خداوند چنین زمانی را خلق نکرده است؛ چراکه هر زمانی، موانع و مشکلات خود را بههمراه دارد بنابراین انسان باید از همین ساعتی که در آن قرار دارد بهخوبی استفاده کند.
7. رعایت اولویّت در فراگیری علم و دانش؛ دانشجو باید در فراگیری علم و دانش رعایت اهمیّت را بکند و به تحصیل علومی بپردازد که از اهمیّت و ارزش بالاتری برخوردارند.[6]
پی نوشت:
-
[1]. مجلسی، محمدباقر؛ بحار الانوار، بیروت، موسسه الوفاء، 1404هق، ج1، ص168
-
[2]. عاملی، زینالدینبنعلیبناحمد (شهید ثانی)؛ منیةالمرید، قم، اسلامی، 1425هق، چاپ پنجم، ص109.
-
[3]. پاینده، ابوالقاسم؛ نهج الفصاحه، تهران، دنیای دانش، 1382، چاپ چهارم، حدیث2723، ص718.
-
[4]. عاملی، زین الدین بن علی بن احمد؛ پیشین، ص111.
-
[5]. آمدی، عبدالواحدبنمحمد؛ غررالحکم و دررالکلم، سیدهاشم رسولی محلاتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1388، چاپ یازدهم، ج2، حدیث7053/237، ص185.
-
[6]. عاملی، زین الدین بن علی بن احمد؛ پیشین، ص112-114.