كلمات كليدي : رسول¬خدا(ص)، وقف، مخيرق، عواف، صافيه
نویسنده : سيد علي اكبر حسيني
وقف عملی است، صالح و باقی و مصداق روشنی است از تعاون و تعاضد و انفاقی است، عاری از منت و احسانی است خالی از اذیت و به دور از تحقیر شخصیت دیگران و تصدّقی است دائمی و مستمر و بدون ریا و وامی است بدون اضطراب باز پرداخت و تعدیل ثروتی است با رضا و رغبت که از طریق آن با کنز المال و تکاثر و بروز اختلافات طبقاتی فاحش به نحو معقولی مبارزه میشود.
تمامی قوانین مالی و اجتماعی اسلام، گویای این واقعیت است که اهل ایمان موظفنند که از هر جهت یکدیگر را حفظ و حراست کنند و نیازهای هم را اعم از عاطفی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، و... برطرف سازند. در اسلام منابع مالی متعددی معین شده است تا زندگی مناسبی برای جامعه اسلامی و همه کسانی فراهم شود که در حد رفاه لازم نیستند از جمله خمس، زکات، صدقات، وقف، هبه و... وقف یا حبس، بعنوان یکی از این منابع از مستحبات اسلام است و آن قرار دادن منفعت یک ملک برای اشخاص معین یا عموم در مدت معین یا برای همیشه است.
وقف در لغت به معنای «ایستاندن ملک یا منافع آن برای گروه یا هدفی خاص است.»[1]
نخستین وقف در اسلام
از واقدی نقل شده اولین صدقه در اسلام وقفی بود که پیامبراکرم(ص) فرمود و آن چنان بود که مخیریق یهودی که از احبار و علمای بزرگ یهود مدینه بود، بعد از مسلمان شدن به همراه رسولخدا(ص) در جنگ احد شرکت جست؛ مخیریق مردی ثروتمند با باغات نخل بسیار بود.[2] او به هنگام جنگ احد، وصیت کرده بود که اگر کشته شدم تمام اموال من از آن رسولخدا(ص) خواهد بود که به هر طریق که خداوند به او نشان دهد مصرف نماید.
مخیریق در جریان غزوه احد به شهادت رسید و طبق وصیتش اموال او که شامل نخلستانهای هفتگانه اعواف، صافیه، دلال، میثَب (منبت – میثم)، بُرقَه، حُسنی، مشربه امابراهیم بود به پیامبر(ص) رسید.[3] رسولخدا(ص) این اموال را در سال هفتم هجری وقف نمودند.[4] گفته شده موقوفات رسولخدا(ص) در مدینه عموماً از همین اموال مخیرق بود.[5]
در روایتی از امام صادق(ع) نقل شده که «حیطان هفتگانه اعواف، صافیه، دلال، میثب، برقه، حسنی، مشربه ام ابراهیم موقوفه یا موقوفات رسولاکرم(ص) بود که بعد از رحلت آن حضرت در اختیار حضرت فاطمه(س) بود که بعدها دعوائی در مورد آنها مطرح شد و حضرت علی(ع) بر وقفیت آنها شهادت داد و حضرت فاطمه(س) نیز آنها را موقوفه معرفی فرمود»[6] و عایدات آن را برای بنیهاشم و بنیمطلب قرار داد.[7]
از ثامنالائمه، امام رضا(ع) نیز روایت مشابهی نقل شده که فرمودند: «رسولخدا(ص) اموالی را وقف حضرت فاطمه(س) نمودند تا از آن به ضعفای قوم خود و کسانی را که بعد ایشان هستند، انفاق کنند.[8] بعد وفات پیامبر(ص) عباس - عموی پیامبر(ص) - بر سر تصاحب آن با حضرت فاطمه(س) به مخاصمه پرداخت. اما علی(ع) و دیگران شهادت دادند که آن وقف حضرت فاطمه(س) است.»[9]
باغهای هفتگانه(مخیریق)
از جمله باغهای معروف مخیریق، باغ «حسنی» بود که از موقوفات پیامبر(ص) در مدینه به شمار میآمد.[10] این باغ در منطقه عوالی مدینه، در ناحیه «قفّ» قرار داشت که با آب وادی «مهزور» مشروب میشد.[11]
صافیه و برقه و دلال هم از دیگر باغهای معروف مخیریق بودند که در بالای «صورین» واقع شده بود و با آب مهزور آبیاری میشدند.[12]
مشربهام ابراهیم نیز از آب وادی مهزور مشروب میشد[13] این باغ بخاطر این به این نام معروف شد که ماریه قبطیه - مادر ابراهیم فرزند رسولخدا(ص) و همسر مکرمه رسولخدا(ص)- در این باغ زندگی میکرد؛ او ابراهیم را در این محل به دنیا آورده بود.[14]
باغ دیگر، اعواف نام داشت که این باغ نیز از آب وادی مهزور آبیاری میشد.[15]
گفته شده «دلال» از آن زنی یهودی از بنینضیر بود. وی با سلمان فارسی که برده او بود قرار گذاشت که اگر آن را احیاء کند، آزاد است. سلمان این موضوع را به اطلاع پیامبر(ص) رساند؛ آن حضرت(ص) به «دلال» رفت و کنار گودالهایی که برای کاشت نهال کنده بودند، نشست و سلمان و دیگر مسلمانان برای آن حضرت نهال خرما میآوردند و ایشان با دست خود آن را غرس میکردند. همه این نهالها گرفت و به زودی طلع و شکوفه برآورد. بعدها خداوند این باغ را نصیب رسول خدا(ص) ساخت.[16]
دیگر موقوفات پیامبراکرم(ص)
چاه «أعواف» نیز یکی دیگر از موقوفات پیامبر بود. این چاه که با وضوی رسولخدا(ص) متبرک شده بود، سالها جریان داشت.[17]
بلاذری از قول عدهای از بنیحارث بن عبدالمطلب خبر داده است که باغ«الحدیقه» نیز از دیگر موقوفات پیامبر است.[18] بلاذری در ادامه میآورد من نمیدانم که آن جزء اموال مخیریق بوده است یا نه.[19]
پیامبر(ص) و تشویق اصحاب به وقف
رسولخدا(ص) علاوه بر این که خود در امر وقف پیشقدم بودند، دیگر مسلمانان را نیز به این امر خیر تشویق میکردند، تا حدی که جابر بن عبدالله انصاری نقل کرده که از اصحاب پیامبر(ص) کسی نبود که توانی مالی داشته باشد و چیزی را وقف نکند.
از رسولخدا(ص) نقل شده که میفرمودند:
«اذا مات ابن آدم انقطع عمله الا من ثلاثه: صدقه جاریه او علم ینتفع به أو ولد صالح یدعو له.
هر گاه انسان بمیرد رشته عمل او در دنیا قطع میشود؛ مگر از سه چیز: صدقه جاریه (وقف) یا عملی که از آن سود برده شود و یا فرزند صالحی که برای او دعا کند.»[20]
در صحیح بخاری از انس بنمالک روایت شده است که ابوطلحه توانگرترین انصار بود و از همه اموال خود باغ بیرحاء را که سمت قبله مسجد نبوی قرار داشت ،بیشتر دوست میداشت. پیغمبر(ص) گاه داخل این باغ میشد و از آب گوارای چاه آن مینوشید. انس بن مالک – خادم حضرت- میگوید: «وقتی آیه 92 آل عمران نازل شد:
« لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون و ما تنفقوا من شیء فان الله به علیم
شما هرگز بمقام نیکوکاران و درجات عالیه بهشت نخواهید رسید؛ مگر آنکه از آنچه دوست میدارید در راه خدا انفاق کنید که همانا خدا بر آنچه انفاق میکنید، آگاهست.»
ابوطلحه برخاست و گفت: یا رسول الله(ص) محبوبترین اموال من «بیرحاء» است و آن را در راه خدا صدقه میدهم و امیدوارم ثواب آن ذخیره آخرتم باشد آن را در هر مصرفی که خدا تو را بدان راه نماید قرار ده. پیامبر(ص) فرمودند: آنچه گفتی شنیدم؛ چه مال سودمندی؛ نظر من آن است که آن را وقف نزدیکان خود قرار دهی. ابوطلحه گفت: یا رسولالله(ص) همین کار را میکنم پس آن را میان پسر عموها و نزدیکان خود تقسیم کرد.[21]
واقدی نقل کرده که چاه «رومه» از آن مردی از قبیله مزینه بود که در قبال دریافت پول به مردم آب میداد. روزی پیامبر(ص) به آن چاه نظر افکند و فرمود: «چه صدقه و وقف خوبی است اگر مسلمانی این چاه را از این مرد بخرد و بر مسلمانان وقف کند.» عثمان بن عفان آن را به چهارصد دینار از آن مرد خرید و آن را وقف کرد.
همو نقل میکند، چون رسولخدا(ص) در جنگ غابه به کنار چاه «همّ» رسید، مسلمانان گفتند: «ای رسولخدا(ص) آیا این چاه را مصادره نمیکنید؟» فرمودند: «خیر ولی یک نفر این چاه را بخرد و بهای آن را صدقه دهد» طلحه بن عبیدالله آن را خرید و وقف کرد.[22]
همچنین مورخین نقل کردهاند که در خیبر، زمینی معروف به باغ «ثمغ»، نصیب عمر بنخطاب شد؛ او نزد پیامبر(ص) آمد و در مورد آن از ایشان نظر خواست و گفت: این زمینی که در خیبر نصیب من شده، بهترین مزرعه من است درباره آن چه دستوری میفرمایید. رسولخدا(ص) فرمودند: «اصل آن را وقف کن و در آمدش را صدقه تعیین کن». عمر نیز چنان کرد که اصل آن مزرعه غیر قابل فروش و غیر قابل بخشیدن و ارث بردن باشد و در آمد آن را مخصوص فقیران و ارحام و بستگان نیازمند و آزاد کردن بردگان و جهاد در راه خدا و برای درماندگان و پذیرایی از میهمانان قرار داده شود و...[23]
از واقدی نقل شده است که پس از وقف باغات هفتگانه، از سوی رسولخدا(ص)، مسلمانان نیز به امر وقف راغب شده، برخی از اموال خود را وقف بر اولاد و نوادگان خود کردند.
ثبت اوقاف
عدهای از مورخین در کتب خود آوردهاند که رسولخدا(ص) زبیر بن عوام را مأمور ثبت اموال صدقات خود کرده بودند. هر گاه او نبود و یا عذری داشت جهیم بنصلت یا حذیفه بن یمان این کار را بر عهده میگرفتند.[24] توجه حضرت به ثبت و ضبط اوقاف خود شاهد اهمیت و اهتمام آن حضرت به موضوع وقف است.
علی(ع) شاگرد بارز مکتب نبوی(ص)
امیرالمؤمنین علی(ع) شاگرد ممتاز مکتب نبوی(ص) است. او درس انفاق و وارستگی را به خوبی از محضر رسولخدا(ص) آموخته بود؛ موقوفاتی از ایشان در تاریخ به ثبت رسیده است که در اینجا به دو نمونه از این موقوفات اشاره میکنیم:
از جمله موقوفات علی(ع) «عین ابینیزر» است؛ این چاه پر آب که به دست خود حضرت در منطقه «ینبع» در مدینه احداث شده بود، در واقع گنجی محسوب میشد، هنگفت و ثروتی بود، سرشار که مژده خیر و برکتش میتوانست هر صاحبی را به وجد آورد؛ اما امیرالمؤمنین(ع) به محض حفر این چاه با کمال اخلاص فرمودند: «خدا را گواه میگیرم که این چشمه را صدقه(وقف) قرار دادم» سپس کاغذ و قلم طلبید و بر آن وقفنامهای نوشته، وقف فقرای مدینه و در راهماندگان و ...کردند.[25]
وقف منزلشان در محله بنیزریق را نیز میتوان از دیگر موقوفات علی(ع) در مدینه بر شمرد.[26]