27 بهمن 1395, 3:9
زهرا اجلال
شاید خودتان نیز با نابهنجاری دغلکاری رو به رو شده باشید و از اینکه به سادگی فریفته شده و گول ظاهر شخص یا چیزی را خورده اید خود را نکوهش و سرزنش کرده باشید؛ ولی باید گفت پیش از آن که شما زیان کرده و دغلکار سود برده باشد ، شما سود برده و دغلکار زیان کرده است ، زیرا اعتبار خود را نزد شما از دست داده است. این در حالی است که اعتبار مهم ترین سرمایه اجتماعی هر کسی است.همان اندازه که انسان ها به اعتبار به عنوان سرمایه اصلی زندگی وابسته و نیازمند هستند ، جامعه نیز بدان وابسته است. از این روست که در آموزه های اخلاقی با مبانی عقلانی و آموزه های دینی با مبانی وحیانی ، نسبت به نابهنجاری ها و رفتارهایی که تهدید کننده امنیت سرمایه های اجتماعی می باشد به شدت مقابله شده است و هنجارشکنان در این عرصه به اشکال گوناگون مورد نکوهش و توبیخ و قرار گرفته اند.این گونه است که در آموزه های دینی ، تقوای ابتدائی که بسترساز دین پذیری و ایمان دانسته شده به اموری مربوط و مرتبط شده است که ارتباط تنگاتنگی با عرصه های ارتباط اجتماعی دارد. در آموزه های قرآنی، راستگویی، امانتداری، وفاداری، عمل به قول و پیمان و مانند آن به عنوان مصادیقی از تقوای ابتدائی و اساسی هر فرد و جامعه معرفی شده و کسانی که گرفتار نابهنجاری دروغ ، دغل، خیانت ، غش و مانند آن هستند به عنوان انسانهای پلشت و پلید شناسایی و معرفی شده اند.اصولاً از نظر قرآن کسانی به خداوند و آخرت ایمان می آورند که زمینه اخلاقی رفتارهای درست و صحیح را داشته باشند و نسبت به قول و عقود و پیمان های خویش وفادار باشند، در کارهای خویش صادق و در رفتار و کردار خود اهل راستی و درستکاری باشند. چنین انسانهایی میتوانند بار مسئولیت بزرگ خلافت الهی را که به شکل ایمان تجلی یافته را بر دوش کشند و در مسیر ربوبیت الهی گام بردارند.در برابر انسان هایی که بی تقوایی را پیشه خویش می سازند و با رفتارها و کردارهای هنجارشکن خویش، امنیت اخلاقی و روانی جامعه را با خطر مواجه میسازند، نمی توانند در مسیر الهی ایمان گام بردارند و مسیر سازندگی را در پیش گیرند.این گونه است که اهل غش و دغلکاری را نمی توان انسان های باورمندی بر شمرد که در مسیر تعالی گام بر می دارند. این افراد نه تنها به خود و سرمایه های وجودی خویش ضربه میزنند و از سرمایه فرصت و وجود ، مایه می گذارند و زیان و ضرر می کنند و متصف به خسران میگردند بلکه موجب میشوند تا جامعه نیز سرمایه های بزرگ اجتماعی خویش را از دست دهد و دچار بحران عدم اعتماد شود. بیاعتمادی در هر جامعه ای خطرناک ترین شکل بحران است که آثار آن در جنبه ها و ابعاد مختلف بروز و ظهور می کند. چنین حالتی ارتباط میان انسان ها را کاهش می دهد و تبادلهای اقتصادی سالم و آسان را با مشکل مواجه میسازد.ریشه این بی اعتمادی را می بایست در همان رفتارهای نابهنجاری چون دروغگویی، بی وفایی، خیانت ، غش و دغلکاری جست. از این روست که اسلام و قرآن به مبارزه شدید با این رفتار ضد هنجاری برخاسته است و اشکال گوناگون دغلکاری را محکوم و مردود دانسته است.از امام رضا(ع) به نقل از امیرمؤمنان علی(ع) چنین آمده است: من از هر کسی که در مشورت با مسلمانان دغلکاری کند، بیزارم (بحار الانوار، علامه مجلسی، ج 75، ص 99).
امیر مؤمنان علی (ع) با اعلام برائت نسبت به دغلکار این معنا را گوشزد می کند که چنین رفتاری شایسته هیچ انسانی چه رسد مسلمانی نیست. وی همچنان که از شرک و مشرک اعلام برائت می جوید، نسبت به دغلکاران نیز این گونه اعلام برائت و بیزاری میکند و نشان می دهد که تفاوتی میان این دو دسته از انسان ها نیست هر چند که یکی در اعتقاد به گمراهی رفته و آن دیگری در رفتار و کردار خویش مسیر سقوط و هبوط را می پیماید.آن حضرت در تعبیری دیگر دغلکاری را از اخلاق فرومایگان بر می شمارد (غرر الحکم ،آمدی ، ص 46). تا این گونه نشان دهد که دغلکار اصولاً انسان شریف و کریمی نیست که قابل توجه و اهتمام باشد.به نظر آن حضرت شرافت و کرامت هر انسانی به رفتار و اعتقادات او وابسته است و انسانی که دغلکار است همانند انسانی که ایمان به خداوند ندارد از شرافت و کرامت انسانی بهره ای نبرده است. بنابراین نمیتوان وی را انسانی مسلمان نیز بر شمرد.به یک معنا دغلکار اصولاً از حوزه انسانیت بهره ای نبرده است چه رسد که از اسلام بهره ای برده باشد.از این روست که حضرت رضا (ع) از پیامبر(ص) روایت میکند از ما نیست کسی که با مسلمانی دغلکاری کند و از ما نیست کسی که به مسلمانی خیانت نماید (بحار الانوار ، ج 75، ص 284). بنابراین تفاوتی میان خیانتکار و دغلکار نیست ، چنان که تفاوتی میان مشرک و دغلکار نمی باشد، زیرا کسی که از امت پیامبر(ص) نباشد در حقیقت نمی تواند مسلمان باشد و اسلام و مسلمانی او تنها لقلقه زبان است که وی را از مجازات و مشکلات دنیوی در جامعه اسلامی حفظ می کند ولی هرگز راه را برای او به سوی بهشت هموار نمی سازد و جایگاه او جز دوزخ و آتش جاویدان آن نیست. بر این پایه و اساس است که آن حضرت میفرماید: هر کسی در داد و ستدی با مسلمانی دغلکاری و غش کند از ما نیست (همان ). کسی که دغلکاری می کند روشی را در پیش گرفته است که بیانگر دنیادوستی اوست و باور درستی به آخرت و معاد ندارد، چنین اخلاقی همان اخلاق دنیاطلبانی است که به ظاهر سخن از آخرت دارند ولی چنان به دنیا دلبسته هستند که حاضرند هزاران سال عمر داشته باشند تا از دنیا بهره برند. بنابراین دین و آخرت تنها بر زبان آنها جاری است و هیچ ایمانی به آخرت و معاد و حساب آن ندارند، وگرنه حاضر نمیشدند تا برای به دست آوردن مالی اندک ، مردم را فریب دهند و نیرنگ به کار برند و این گونه اعتماد عمومی را سلب و جامعه را با بحران فقدان سرمایه بزرگ اجتماعی به نام امنیت و اعتماد مواجه سازند.رسول گرامی خداوند می فرماید: هر که با مسلمانی دغلکاری کند یا به او زیان رساند و یا با او نیرنگ کند از ما نیست (همان، ج 77 ، ص 146). بنابراین می بایست برای حفظ اسلام و ایمان خویش دست از غش و دغلکاری برداشت و امنیت ایمانی خویش را همانند امنیت اجتماعی حفظ کرد و اجازه نداد که به بهایی اندک سرمایه های بزرگ اجتماعی چون اعتماد متقابل از میان برود.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان