خلاصه اى از زندگى و شخصيت برخى از بزرگان كه
نامشان در اين كتاب آمده است
يكى از عارفان مجذوب و سالكان كامل دوران ماست. ايشان در سال 1280 شمسى در شهر همدان در خانواده اى روحانى ديده به جهان گشود. آثار عظمت روحى و استعداد معنوى از همان كودكى در ايشان نمايان بود. آيت اللّه انصارى همدانى پس از گذراندن دروس مقدماتى حوزه، به قم هجرت كرد و در نزد بزرگانى همچون آيت اللّه حاج شيخ عبدالكريم حائرى يزدى به درجه اجتهاد نائل آمد. آن گاه به همدان بازگشت و در اثر انقلاب درونى تا پايان عمر به تهذيب نفس و تربيت نفوس مستعده پرداخت و بزرگانى چون مرحوم آيت اللّه دستغيب، مرحوم آيت اللّه سيدمحمدحسين تهرانى، مرحوم آيت اللّه نجابت، مرحوم سيدهاشم رضوى و بزرگانى ديگر از انفاس قدسيه ايشان بهره مند شدند. اين بزرگمرد آيت حق و نشانه اى از نشانه هاى خدا و محو عشق و محبّت حق تعالى بود. و سرانجام در سال 1339 شمسى در 59 سالگى در راه عشق به خدا جان باخت و روحش به ملكوت اعلى پيوست.
از بزرگانى است كه بعد از تحصيلات علوم دينى در نجف اشرف و در محضر آيت اللّه سيدمحمد كاظم يزدى به ايران بازگشت و در برابر قلدرى هاى رضاخان ايستادگى نمود. توسلات مرحوم بافقى به امام زمان عليه السلام و ارتباط با آن حضرت زبان زد بود. در منبر به موعظه و نصيحت مى پرداخت و مردم را با اهل بيت عليهم السلام پيوند مى داد. بسيار به مسجد جمكران مى رفت و در احيا و آبادانى آن سهم به سزايى داشت. يار و مددكار مرحوم آيت اللّه شيخ عبدالكريم حائرى بود و غالباً تأمين شهريه حوزه علميه قم را عهده دار مى شد. به طلبه ها و سربازان امام زمان عليه السلام عنايت فوق العاده اى داشت و با آنان بسيار بزرگوارانه برخورد مى نمود.
از فرهيختگان علم و اخلاق و عرفان در عصر ماست. در سال 1287 شمسى در قم به دنيا آمد. پدرش سيد صفى الدين از خادمان آستانه مقدس حضرت معصومه عليهاالسلام بود. پس از گذراندن دوران مكتب با استخاره پدر راهى حوزه علميه شد و با همتى والا و علاقه اى زياد به تحصيل علوم دينى پرداخت و پس از مدت كوتاهى مورد توجه بزرگان حوزه قرار گرفت. از همان كودكى آثار پاكى و معنويت در ايشان نمايان بود. پس از طى دروس حوزه به حلقه شاگردان آيت اللّه حائرى يزدى، مؤسس حوزه علميه قم درآمد و به درجه اجتهاد نائل شد. ايشان بيش از هر كس تحت تأثير شخصيت اخلاقى و معنوى مرحوم شيخ
ابوالقاسم قمى، از علماى بزرگ حوزه علميه قم بود و تهذيب نفس را در كنار تحصيل علم امرى لازم مى دانست و به آن اهتمام و عنايت ويژه اى داشت. عمده سلوك ايشان توجه به حق تعالى و تفكر در آيات و نعمت هاى الهى بود. تفكر در آيات الهى و مبدأ و معاد و توسل به اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام ، سيره هميشگى ايشان بود. مى فرمودند: هرچه هست درِ خانه اهل بيت ـ صلوات اللّه عليهم اجمعين ـ است. ايشان را مى توان يكى از نوادر بزرگ حوزه علميه و داراى صفات و كمالات برجسته برشمرد كه به مقامات و خيالات باطل دنيوى پشت پا زده بود. جلسات هفتگى ايشان كه سرشار از معنويت و روحانيت بود، همه تشنگان معارف الهى را سيراب مى كرد و به سير الى اللّه رهنمون مى ساخت. بالاخره پس از شصت سال تدريس و تهذيب و تربيت شاگردان بسيارى در سال 1376 شمسى در جوار رحمت حق آرميد.
بنيانگذار حوزه علميه قم، در سال 1267 قمرى در روستاى مهرجرد يزد، در خانه مردى پاكدل و پرهيزكار به نام محمدصغير به دنيا آمد و پس از طى مقدمات در مكتب و سپس در حوزه علميه يزد در هجده سالگى راهى عتبات شد. چندين سال در حوزه علميه كربلا در محضر آيت اللّه فاضل اردكانى و سپس با راهنمايى استادش در سامرا از محضر ميرزاى بزرگ شيرازى استفاده كرد. دوازده سال در سامرا ماند و از ديگر بزرگانى چون سيد محمد
فشاركى و شيخ فضل اللّه نورى نيز بهره مند گرديد. از آن پس به ايران بازگشت و پس از چندى به قم هجرت نمود و حوزه علميه بزرگ قم را بنيان گذاشت و مرجعيت تامه را عهده دار شد. در مكتب اين فقيه بزرگ، بزرگانى چون حضرت امام خمينى، آيت اللّه گلپايگانى، آيت اللّه اراكى، آيت اللّه خوانسارى، آيت اللّه بهاءالدينى، آيت اللّه نجفى مرعشى تربيت يافتند كه همه از فقها و مراجع عصر ما بودند.
از شاگردان برجسته و پر سابقه مرحوم شيخ رجبعلى خياط، در سال 1301 شمسى در قزوين متولد شد. پدر ايشان شيخ محمد حامد، يكى از شاگردان مرحوم آيت اللّه شيخ محمدعلى شاه آبادى است. مرحوم حامد هم در خياطى شاگرد شيخ رجبعلى بود و هم در عرفان و سير و سلوك. وى بسيار زاهد و با تقوا بود و در احاديث اهل بيت عليهم السلام بسيار كار كرده بود. روايات را زيبا معنا مى كرد و بسيارى از مشتاقان حق را از جلسات اخلاقى و عرفانى خويش بهره مند مى كرد. وى كه تا زمان حيات شيخ رجبعلى در تهران بود، پس از فوت شيخ به مشهد هجرت نمود و تا پايان عمر در آنجا ماند و در سال 1358 شمسى وفات كرد.
يكى از شخصيت هاى كم نظير در عصر ما بود.
ايشان از همان كودكى و نوجوانى مجذوب محبت حق تعالى بودند و از مجذوبان سالكى بودند كه سير خود را با محبت خدا و اهل بيت عليهم السلام و توسل به آن پاكان آغاز كردند. در ابتدا با بزرگانى همچون شيخ محمدتقى بافقى، شيخ غلامعلى قمى و آيت اللّه شاه آبادى، انس و معاشرت داشتند و بعد از طى مراحل توسل و جذبه حق با مرحوم آيت اللّه انصارى همدانى آشنا شدند و از جلسات ايشان بهره هاى زيادى بردند.
مرحوم دولابى پس از وصول به كمال و معرفت با تشكيل جلسات و رهنمودها، بذر محبت و اشتياق و سير الى اللّه را در دل هاى مشتاقان راه خدا مى كاشتند و به حق خود را وقف راه خدا كرده بودند. جلسات ايشان انباشته از عشق و محبت خداوند و توحيد و عرفان بود و در انقلاب دل ها به سوى خدا بسيار تأثيرگذار بود.
مرحوم آيت اللّه سيدهاشم رضوى يكى از شيفتگان حضرت بقية اللّه الاعظم عليه السلام بودند كه براى تحصيل علم و ادب از بنارس هندوستان به نجف اشرف هجرت نمودند. ايشان در كنار تحصيلات علوم حوزوى با عارف وارسته، مرحوم آيت اللّه آسيدعلى قاضى طباطبايى مراوده داشتند و از آن بزرگمرد در اخلاق و سلوك معنوى بهره هاى فراوانى برده بودند. ايشان را مى توان از باسابقه ترين شاگردان مرحوم قاضى برشمرد.
از ديگر اساتيد اخلاق و عرفان اين مرد بزرگ، مرحوم آيت اللّه انصارى همدانى است كه از جلسات انس و اخلاق ايشان نيز بهره هاى زيادى داشتند.
از ويژگى هاى مرحوم سيدهاشم رضوى عشق و توسل فوق العاده به حضرت بقية اللّه عليه السلام بود كه ديگران را هم به همين امر سفارش مى نمود. ايشان فردى منزوى و گوشه گير بود و حاضر نبود در اجتماع وارد شود و دوست داشت در گمنامى به سر برد. فقط برخى افراد كه با ايشان آشنايى داشتند به محضرشان شرفياب مى شدند و از تذكرات و مباحث اخلاقى و معنوى ايشان بهره مند مى شدند.
در سال 1260 شمسى در خانواده اى مذهبى در تبريز چشم به جهان گشود و پس از مدتى به تهران رفت. با اهتمام فراوان پدرش به تربيت اخلاقى و علمى، پس از آموزش زبان فرانسه به قم مهاجرت كرد و براى هميشه در جوار حضرت معصومه عليهاالسلام رحل اقامت افكند. علاقه فراوان وى به قرآن از او استادى زبردست ساخته بود. وى در سى سالگى با عارف وارسته و فقيه بزرگ حاج ميرزا جوادآقا ملكى تبريزى قدس سره آشنا شد و در زمره شاگردان و ارادتمندان آن مربى اخلاق درآمد و از جذبه الهى و خرمن معارف و معنويات آن عالم ربانى بهره مند شد و شعله عشق الهى سراسر ايامش را به كام خود فرو برد و در سال 1363 شمسى دارفانى را وداع گفت.
از شاگردان برجسته شيخ مرتضى انصارى است. وى پس از طى مراحل دروس حوزوى به طالقان بازگشت و در آنجا ساكن شد و در مناسبت هاى مذهبى و به ويژه ماه مبارك رمضان براى مردم سخنرانى مى كرد. ايشان عالمى فرهيخته و مجتهدى بزرگ بود و در علوم فقه و فلسفه و حديث تبحر داشت. از اين روى منبرهايى بسيار پر محتوا و جذاب داشت. مجموعه اى از سخنرانى هاى ايشان در دو جلد جمع آورى شده و در كتابى به نام «كاشف الاسرار» به چاپ رسيده است كه سرشار از مباحث عرفانى، اخلاقى، اعتقادى و روايى است.
از شاگردان برجسته مرحوم ميرزاى بزرگ شيرازى است. پس از فوت مرحوم ميرزاى شيرازى با اينكه شبهه اعلميت در ايشان بود مرجعيت را نپذيرفت. يكى از شاگردان بزرگ ايشان مرحوم شيخ عبدالكريم حائرى يزدى، مؤسس حوزه علميه قم است.
در سال 1382 قمرى در تبريز متولد شد. وى پس از بلوغ ، به تحصيل علوم دينى پرداخت و در 26 سالگى براى ادامه تحصيل به نجف اشرف هجرت كرد و از محضر بزرگان علم و اخلاق بهره برد و ساليانى چند تحت تربيت مرحوم آيت اللّه
سيداحمد كربلايى و مرحوم شيخ محمد بهارى قرار گرفت و از مصاحبت آن بزرگواران به درجات بلندى از معنويت و عرفان نائل آمد و شاگردان برجسته اى همچون علامه طباطبايى، سيدهاشم حداد، سيدهاشم رضوى، آيت اللّه نجابت، آيت اللّه بهجت، آيت اللّه شيخ محمدتقى آملى و بزرگانى چند از محضر اين عارف به نام بهره مند شدند.
مرحوم كربلايى احمد
از شيفتگان حضرت سيدالشهدا عليه السلام بود. او از دوران كودكى عشق و علاقه عجيبى به امام حسين عليه السلام و دسته هاى عزادارى داشت. وى در نوجوانى تحت تأثير روحانى خوش منظرى به نام سيديحيى سجادى قرار مى گيرد و پس از آن شيخ رجبعلى خياط او را به حلقه انس و محبت خويش فرا مى خواند و به قول خودش سوختن را از او مى آموزد و يك انقلاب روحى وى را متحول مى سازد. به فرموده مرحوم آيت اللّه بهاءالدينى ايشان يكى از معجزات حضرت سيدالشهدا عليه السلام بود كه بر اثر توسل به آن امام در مسير كمال و سير الىللّه قرار مى گيرد.
مرحوم كربلايى احمد چند سال پس از فوت شيخ رجبعلى خياط به قم هجرت نمود و با تشكيل جلسات توسل و موعظه همواره از دوستان خود دستگيرى مى نمود و بالاخره در سال 1379 شمسى به ديار لقا و بقا شتافت.
مرحوم ملاكاظم ساروقى يكى از معجزات زمان ما و از شخصيت هايى است كه بدون اينكه به مكتب رفته و درسى خوانده باشد، قرآن به طريق اعجاز به قلبش القا شد. همه قرآن را از حفظ تلاوت مى كرد. آيات قرآن را در لابلاى كتاب ها مى شناخت و مى توانست آيات قرآن را از آخر به اول قرائت كند. وى مكرر به وسيله علماى بزرگ قم و شهرستان ها مورد امتحان قرار گرفت و همه را شگفت زده ساخت. به حق ايشان يكى از نشانه هاى اعجاز الهى در عصر ما بود و قبر ايشان هم اكنون در قبرستان مرحوم حائرى در قم (قبرستان نو) مزار اهل ايمان است.
ملا عبداللّه قطب از عرفاى قرن نهم هجرى است. وى به خاطر اينكه دوستان و شاگردانش در شهرهاى مختلف بودند، نامه هايى براى آنها مى فرستاد كه سرشار از مطالب عرفانى و اخلاقى بود. مجموعه اى از اين نامه ها به عنوان «مكاتيب» ملاعبداللّه به چاپ رسيده است كه انباشته از مباحث زيباى اخلاقى و عرفانى و توحيدى است و تأثير عميقى در خواننده مى گذارد. مرحوم فيض كاشانى نيز گزيده اى از اين نامه ها را به صورت يك كتاب مستقل به نام «منتخب مكاتيب» جمع آورى نموده است كه اخيراً به چاپ رسيده است.