23 فروردین 1396, 7:36
اما آن کس که بخشش و پرهیزکاری کرد و وعده های خدا را تصدیق کرد پس به زودی او را در مسیر آسانی قرار می دهیم [لیل/ آیات ۵، ۷، ۶]. توفیق از ماده وَفْق است، به معنای ایجاد موافقت میان دو چیز یا چیزهای متعدد و در واقع، نوعی فراهم کردن وسیله لازم برای افراد است تا با میل و اراده خود از آن برای پیشرفت استفاده کنند. می توان گفت توفیق به معنای هدایت کردن و رساندن به مقصود است. قرآن یکی از اسباب جلب توفیق الهی را تلاش و کوشش در راه هدف میداند و میفرماید: مجاهدان راه خدا و شهیدان از توفیق الهی برخوردارند و کارشان در نزد خداوند اصلاح می شود. یکی دیگر از عوامل به دست آوردن توفیق الهی کار نیک است. از نظر قرآن، فقط خداوند منشأ توفیق است: «اَلَیسَ اللهُ بکافٍ عَبْدَهُ»؛ و اگر خداوند [(بر اساس علم به شایستگیها و ناشایستگیها)] محرومیت کسی را بخواهد، هرگز کسی نمی تواند به او بهره ای از هدایت برساند؛ و اگر خداوند هدایت و توفیق را بخواهد، هیچ کس قادر نیست آن را برگرداند.» با توجه به آیات سوره لیل، خداوند برای «توفیق الهی» سه عامل را بیان داشته است که عبارتند از: انفاق، پرهیزگاری و تصدیق جزاهای الهی و همچنین عوامل سلب توفیق را بخل، بی نیازی طلبی از خدا و انکار پاداش نیک الهی می داند. یکی دیگر از واژه هایی که به سلب توفیق معنی شده است واژه «لعن» در دنیاست که اهل لغت آن را به معنى سلب توفیق گرفته اند، ولی در واقع باید گفت سلب توفیق، از مصادیق لعن مى باشد. گاه مجازات ها که نتیجه گناهان انسان است، به شکل سلب توفیق نمود پیدا می کند چنانکه خداوند متعال در آیه ۴۹ سوره مبارکه مائده مىفرماید: و اگر آنها (از حکم و داورى تو)، رویگردانند، بدان که خداوند مى خواهد آنان را به خاطر پاره اى از گناهانشان مجازات کند و بسیارى از مردم فاسقند». از توفیق در روایات به عنوان «لا قائد کالتوفیق: بهترین راهبر» (نهجالبلاغه، کلمات قصار«۱۱۳» رضی، محمد بن حسین؛ ترجمه شهیدی، سید جعفر) و «اجلٌ ما ینزل من السماء التوفیق: با ارزشترین چیزی که از آسمان فرو میآید» (میزان الحکمه، ج۱۴، ص۶۹۵۰ ، ج۲۲۲۲۸) تعبیر شده است. بنابر آیات خداوند انفاق توأم با تقوا و ایمان را عامل توفیق در کارهای بزرگ و سخت و بخل و تنگ نظری را سبب از دست دادن توفیق معرفی کرده است. به روایاتی از امام علی (ع) توجه کنید: «توفیق اساس خوشبختی است؛ بهترین کوشش آن است که با توفیق قرین شود؛ نعمتی چون عافیت نیست و عافیتی چون یاری توفیق؛ اقدام نکردن در هنگام سرگردانی از توفیقات است؛ امکان گناه نیافتن از توفیقات است.» از امام باقر(ع) درباره معنای «لاحَوْلَ وَلاقُوًهَ الا بالله» پرسیدند. حضرت فرمودند: «ما قدرت بر ترک معصیت نداریم، مگر به یاری خداوند و توانایی بر طاعت خدا نداریم، مگر با توفیق خداوند، عزوجل.» در دعاهای فراوانی هم از خداوند، توفیق طلب شده، مثل «ارزقنی فیها التوفیق لما وفقت له محمد و آل محمد» (قمی، عباس؛ مفاتیح الجنان، دعای شب بیست و دوم رمضان) و یا «وفقنی للتی هی أزکی... .» (همان، دعای مکارم الاخلاق) و یا «اللهم ارزقنی توفیق الطاعه و بعد المعصیه...» و ... شاید گفته شود چرا این توفیقات شامل حال گروهى مى شود، در حالى که گروه دیگرى از آن محروم مى گردند؟ باید گفت در حقیقت انجام عمل خیر، سبب توفیق الهى مى گردد و انجام اعمال شر، توفیق را از آدمى سلب مىکند. (تفسیر نمونه، ج۱۹، ص۴۸۵) توفیق و موافق قراردادن همه اسباب و وسایل خارجی تنها از جانب خداوند متعال امکان پذیر است زیرا کسی را چنین نیروی فراگیر و کاملی نیست که بتواند در هر موردی که می خواهد همه اسباب و مسائل مادی و معنوی را موافق سازد. (مصطفوی، تفسیر روشن، ج۱۱, ص۲۸۵) در قرآن از زبان حضرت شعیب (ع) آمده است: «و ما توفیقی الا بالله؛ توفیق من تنها از جانب خداوند است.» (سوره هود؛ آیه ۸۸) به هر حال توفیق و نهادینه کردن روح عبودیت، مانند دیگر فضائل نیاز به تمرین و تلاش دارد، زیرا همانطور که عواملی مثل فطرت و عقل، انسان را به سوی عبادت و تکامل سوق می دهند، عوامل متعددی از شهوت و هوای نفس و ... انسان را از عبادت و عبودیت باز می دارند. امام رضا (ع) می فرمایند، «هر کس از خدا توفیق مسألت کند، در حالی که کوشا و تلاشگر نیست، خود را به استهزاء گرفته است.» (میزان الحکمه، ج ۲، ص۸۶۲، ح۲۷۹۰) برخی از عوامل توفیق غیر از آنچه در شرح آیات سوره لیل گذشت (انفاق، پرهیزکاری و تصدیق جزاهای الهی) عبارتند از: نیت خوب داشتن، چنان که امام علی(ع) می فرماید: «هر که نیتش خوب باشد، توفیق یار او شود.» (میزان الحکمه، ج۱۳، ص۶۵۷۴، ح۲۰۹۸۳ ) یکی از عوامل دیگر توفیق، دعاست؛ حضرت علی(ع) میفرماید: «یعنی بر توست که از خدایت کمک بگیری و توفیق را از او طلب کنی.» (غرر الحکم، ۲۰۳) عامل دیگر، نصیحتپذیری و موعظه است زیرا ممکن است حتی کسانی که اهل عبادتند گاهی دچار کم رغبتی شوند، که در این حالت، نیاز به عواملی دارند که نشاط عبادت را به آنها باز گرداند و موعظه میتواند بسیار کارساز باشد. حضرت علی(ع) می فرماید: «بزرگ ترین توفیق برای انسان پذیرش نصیحت است.» (میزان الحکمه، ج ۱۳، ص ۶۳۰۲، ح ۲۰۱۸۳). عوامل دیگری نیز برای توفیق بیان شده است، مانند: علم، مطالعه زندگی علما و خوبان، مال حلال، توبه و استغفار، تلاش و پشتکار، حسن خلق، همنشین خوب، اخلاص، نظم و برنامهریزی، توسل و ... .
من أعطي أربعا لم يحرم أربعا:من أعطي الدعاء لم يحرم الإجابه. و من أعطي التوبه لم يحرم القبول.و من أعطي الإستغفار لم يحرم المغفره و من أعطي الشکر لم يحرم الزياده؛ کسي که چهار چيز به او عطا شده از چهار چيز محروم نيست: به آن کس که دعا عطا شد، از اجابت محروم نيست؛ و به آن کس که به او توبه عطا شد، از قبولش محروم نيست؛ و به آن کس که استغفار داده شد، از آمرزش محروم نيست؛ و آن کس که شکر نعمت دارد، از زيادتي آن محروم نيست. عالم تحرير و اديب کم نظير جهان اسلام مرحوم سيد رضي (گردآورنده نهج البلاغه) پس از نقل اين حديث مي گويد: تصديق اين فرمايش امام(ع)، در قرآن مجيد است چنان که در مورد دعا فرموده است: أدعوني أستجب لکم؛ مرا بخوانيد،اجابت ميکنم شما را. (سوره غافر،آيه ۶۰) و در زمينه استغفار فرموده: و من يعمل سوءا او يظلم نفسه ثم يستغفر الله يجدالله غفورا رحيما؛ کسي که عمل بدي انجام دهد يا به خود ظلم کند، سپس از خدا طلب آمرزش نمايد خدا را آمرزنده و مهربان خواهد يافت.(سوره نساء،آيه ۱۱۰) و درباره شکر فرمود: لئن شکرتم لأزيدنکم؛ اگر شکر کرديد نعمت را بر شما افزون مي گردانم.(سوره ابراهيم،آيه ۷) و در مورد توبه فرمود:انما التوبه علي الله للذين يعملون السوء بجهاله ثم يتوبون من قريب فاولئک يتوب الله عليهم و کان الله عليما حکيما؛ خداوند توبه کساني را مي پذيرد که از روي جهالت و ناداني عمل ناشايستي انجام مي دهند و به زودي توبه مي کنند پس خدا توبه ايشان را مي پذيرد و خداوند دانا و حکيم است(سوره نساء،آيه ۱۷).
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان