27 بهمن 1395, 7:22
بسیاری، گمان میکنند، عمل به دین سخت است، لذا دنبال آن نمیروند و هرچه میشود، از آن فرار میکنند، عدهای هم با اینکه قدری، اعمال دین را انجام میدهند، باز دین را محدود کننده و آزار دهنده تلقی میکنند و صرفاً بهخاطر اینکه از عواقب گناهان میترسند، به دین پایبندند. آیا واقعا دین سخت است یا باید جور دیگری اندیشید؟ قرآن میفرماید: « در دین، سختی برای شما قرار داده نشده است.» در حالی که ما میبینیم، جهاد و قصاص و دیات و حتی خمس و زکات و مجازات مرتد و... دارای سختیهای انکار ناپذیری است.در جواب ممکن است عدهای اینگونه بیان کنند، که اگر جهاد و... انجام نشود، جامعه به سختیهای فراوانتری دچار میشود، لذا سختی موقت ومقطعی جهاد و... در مقابل آن مفاسد و بدبختیها [مانند تسلط اشرار و مباح شدن جان ومال وناموس مردم و...]، آسانی و راحتی میباشد.این جواب، جواب غلطی نیست، اما آیا در ذات خود جهاد و...، هیچ آسانی وجود ندارد؟ پس چطور عدهای برای شهادت، روزشماری میکنند؟به نظر میآید باید بگوییم: اگر انسان تحت تربیت صحیح دینی قرار بگیرد، هیچکدام از دستورات الهی برایش سخت نبوده بلکه شیرین و لذت بخش است. البته نه اینکه سختی در کار نباشد، بلکه سختی در عین آسانی و آسانی در عین سختی است.درک این مطلب بهوسیله شنیدن و گفتن ایجاد نمیشود. چطور ممکن است، چیزی هم سخت باشد و هم آسان، در حالی که صریح قرآن است، که بعد از سختی آسانی است[الشرح/6]، خداوند متعال نمیفرماید، بعد از سختی آسانی است، بلکه میفرماید، همراه سختی، آسانی است.نمیشود گفت سختی نیست، اگر سختی نباشد، همه مومن میشوند و لیاقت و تلاش انسانها معلوم نمیشود. اما مشکل اینجاست که شیطان ونفس اماره فقط سختی کار را به ما نشان میدهند، و ما را ناامید و بیعلاقه میسازند، در حالی که قرآن به آسانی در عین سختی اشاره کرده و ما را تشویق به ورود در جرگه اهل تقوا مینماید.بنابراین سختی، خیالی است نه واقعی. چون آنچه در واقع اتفاق میافتد، آسانی همراه با سختی است نه سختی تنها. لذا آن سختی با توجه به این آسانی شیرین و قابل تحمل میشود بلکه اهل معنی دنبال این سختیها میگردند تا خود را به معشوق خود نشان دهند و عنایات او را جلب کنند، مانند آنچه در زمان جنگ تحمیلی از رزمندگان مشاهده شد، که به هر نحوی میخواستند در خط مقدم وعملیاتها شرکت کنند. درک شیرینی این کار فقط مخصوص کسانی است که وارد این عشق بازی با خدا شدهباشند و بقیه از آن شیرینی بیبهرهاند چون این شیرینی پاداش دنیوی عمل صالحان است و در آخرت هم آنچه خدایشان برایشان آماده کرده بسی والاتر و بالاتر است. برای امثال من وقتی گفته میشود، شیرینی، به یاد شکلات و بستنی میافتیم، وحتی مفهوم شیرینی را با تصور آنها در ذهن درک میکنیم. اف بر این غفلت و حرمان از محبوب! باید با مثال مطلب را به ذهن نزدیک گردانیم: آیا عمل به برگهای که نحوه کار با دستگاه خاصی مانند آبمیوه گیری را به ما نشان میدهد، باعث سلامت آن کالا و راحتی میشود یا عدم عمل به آن. بعضی فکر میکنند دین آمده که ما را عوض کند در حالی که دین آمد ما خودمان باشیم. ریا یعنی خودت نیستی کس دیگری هستی، دروغ همین طور، شراب همین طور، زندگی در فضای مجازی و غیر خودی. بله مطلب همین است. دین به ما میگوید خودت باش.
چه میشود که فردی(حضرت زینب سلام ا... علیها)، با اینهمه مصیبت ندا دهد: «ما رایت الا جمیلا[ا...وف، ص160]، جز زیبایی هیچ ندیدم».چه نیکوست، زندگی پاکان که هم در دنیا شادند و هم در آخرت. البته این نکته نیز ناگفته نماند که گاه، بعضی سختیها خود ساخته هستند و خدا آنها را از ما نمیخواهد، و راهکار سادهای دارد ولی انسان، آن کار سخت را انجام میدهد و خود را اذیت کرده ولی آن کار آسان را که وظیفهاش است انجام نمیدهد و هم به سختی افتاده و هم دستش از معنویت حقیقی خالی میماند، مثل کسی که انگشتش زخم شده و بهجای اینکه چسب کوچکی روی آن بزند، با پتویی آن را پیچیده است، که این پتو با بزرگی ای که دارد، کار چسب کوچکی را نیز نمیتواند انجام دهد و زحمت فراوانی را نیز ایجاد میکند.گاه بسیاری از کسانی که دنبال معنویت هستند با اضطرابات و استرسها و غمهای بیش از حد، بهجای اینکه به خدا نزدیک شوند دورتر میگردند، با اینکه غمهای خود را الهی تصور میکنند.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان