29 آذر 1395, 11:47
حمزه کريم خانى ويژگى هاى روز قيامت روز قيامت، يکى از روزهاى بسيار مهم وحساسى است که هر انسانى در پيش رو دارد. اميرمؤمنان على عليه السلام درباره اين مسئله مى فرمايد: «اى بندگان خدا! شما را به پرهيزکارى سفارش مى کنم که عامل کنترل و مايه استوارى شماست. پس به رشتههاى تقوا چنگ زنيد و به حقيقتهاى آن پناه آوريد تا شما را به سر منزل آرامش، جايگاههاى وسيع، پناهگاههاى محکم و منزلگاههاى پر عزت برساند، در روزى که چشمها خيره مى شود و همه جا در نظر انسان تاريک است و گلههاى شترومال و اموال فراوان فراموش مى گردد؛ زيرا به هنگام قيامت، به گونهاى، در صور اسرافيل مى دمند که قلبها از کار مى افتد، زبانها باز مى ايستد، کوههاى بلند و سنگهاى محکم فرو مى ريزد و قسمتهاى سخت آن، نرم چون سرابى مى ماند، کوهستانها با زمين هموار مى گردد چنان که نه پستى و نه بلندى موجود است. پس در آن هنگام نه شفاعتکنندهاى است که شفاعت کند و نه دوستى که نفع رساند و نه پوزش خواستن سودى دارد». قيامت، دادگاه الهى قيامت روزى است که انسان در دادگاه عدل الهى بايد پاسخگوى همه اعمال و رفتار خويش باشد. در اين دادگاه، عذرهاى بيهوده، دروغگويى و ادعاهاى باطل ناممکن است؛ زيرا هر کس حقيقت اعمال خويش را مستقيما مشاهده مى کند و شاهدان که عبارتند از خدا، پيامبر، مؤمنان و نيز اعضا وجوارح او، جملگى بر اعمال او شهادت مى دهند و راهى براى فرار از کرده خويش نخواهد داشت. امير مؤمنان مى فرمايد: «آن گاه که زمين سخت بلرزد و نشانههاى هولناک قيامت تحقق پذيرد و پيروان هر دينى به آن ملحق شوند و هر پرستشکننده به معبود خود و هر اطاعت کنندهاى به فرمانده خود رسد، نه چشمى برخلاف عدالت گشوده و نه قدمى بر خلاف حق آهسته بر زمين نهاده مى شود. در آنروز چه دليلهايى که باطل مى گردد و عذرهايى که پذيرفته نمى شود. پس در جستوجوى عذرى باش که پذيرفته شود و دليلى بجوى که استوار باشد. ازدنياى فانى براى آخرت جاويدان توشه بردار و براى سفر آخرت وسايل لازم را آماده کن». حسابرسى انسانها در قيامت يکى از برنامه هاى مهمى که تمامى پيامبران الهى پس از خداپرستى، مردم را به آن توجه مى دادند، اعتقاد به معاد بوده است؛ زيرا در سايه اعتقاد به معاد است که هدف از آفرينش تحقق مى يابد و اعمال و رفتار انسان ارزش و معنا پيدا مى کند. از اين رو ما مسلمانان معتقديم که خداوند بارى تعالى در روز قيامت، همه انسانها را دوباره زنده خواهد کرد تا در پيشگاه او، به حساب اعمال و رفتارشان رسيدگى شود. اميرمؤمنان على عليهالسلام در باره اين روز مى فرمايد: «قيامت روزى است که خداوند همه انسانهاى گذشته و آينده را براى رسيدگى دقيق حساب و رسيدن به پاداش اعمال، گرد آورد. پس همه فروتنانه به پاخيزند، در حالى که عرق از سر و رويشان وکنار دهانشان جارى است و زمين زير پايشان لرزان است. نيکوحالترين آنان کسى است که جاى گذاشتن دو پايش را پيدا کند يا جايى براى آسوده ماندن بيابد». ضرورت توجه به معاد سراسر زندگى دنيا، تنها گذرگاهى است براى رسيدن به مقصد نهايى. اميرمؤمنان على عليهالسلام در نامهاى به فرزندش امام مجتبى عليهالسلام باتوجه دادن به اين مطلب مى فرمايد: «پسرم! من تو را از دنيا و تحولات گوناگون و نابودى و دست به دست گرديدنش آگاه کردم و از آخرت و آنچه براى انسانها در آنجا فراهم است، اطلاع دادم و براى هر دو مثالها زدم، تا پندپذيرى و راه و رسم زندگى بياموزى. همانا داستان آن کس که دنيا را آزمود، چونان مسافرانى است که در سرمنزلى بى آب و علف و دشوار زندگى مى کنند و قصد کوچ به سرزمينى دارند که در آنجا آسايش و رفاه فراهم است. پس مشکلات راه را تحمل مى کنند و جدايى دوستان و سختى سفر و ناگوارى غذا را با جان و دل مى پذيرند تا به جايگاه وسيع و منزلگاه امن و با آرامش قدم بگذارند. آنها از سختى هاى طول سفر احساس ناراحتى ندارند و هزينههاى مصرف شده را غرامت نمى شمارند و هيچ چيز براى آنان، دوست داشتنى نيست، جز آنکه به منزل امن و محل آرامش برسند». خلقت دوباره انسانها يکى از ادعاهايى که منکران معاد بيان مى کردند، اين بود که آفرينش دوباره انسانها ناممکن است؛ ليکن قرآن مجيد در پاسخ آنها مى فرمود که آيا خلقت دوباره انسانها، از آفرينش نخستين آنها دشوارتر است. آرى، خداوند متعال با قدرت خويش، انسانها را بار ديگر خواهد آفريد تا با حسابرسى اعمالشان، زندگى همراه با نعمت و رحمت، يانقمت وعذاب براى ايشان شروع شود. در فرمايشى از اميرمؤمنان آمده است: «تا آن زمان که پرونده اين جهان بسته شود و خواست الهى فرا رسد و آخر آفريدگان به آغاز آن بپيوندد و فرمان خدا در آفرينش دوباره در رسد، آنگاه آسمان را به حرکت آورد و از هم بشکافد و زمين را به شدت بلرزاند و تکان سخت دهد که کوهها از جا کنده شده و در برابر هيبت و جلال پروردگارى بر يکديگر کوبيده و متلاشى شده و با خاک يکسان گردد. سپس هر کس را که در زمين به خاک سپرده شده، درآورد و پس از فرسودگى تازهشان گرداند و پس از پراکنده شدن، همه را گرد آورد. سپس براى حسابرسى و روشن شدن اعمال از هم جدا سازد». ضرورت ياد قيامت و عذاب الهى اميرمؤمنان على عليهالسلام در سخنانى راجع به شدت عذاب الهى و آتش دوزخ چنين مى فرمايد: «مردم! شما چونان مسافران در راهيد که در اين دنيا فرمان کوچ داده شديد. دنيا خانه اصلى شما نيست. پس به جمعآورى زاد و توشه بپردازيد. آگاه باشيداين پوست نازک تن، طاقت آتش دوزخ را ندارد. پس به خود رحم کنيد. شما مصيبتهاى دنيا را آزموديد، آيا ناراحتى آدمى را بر اثر خارى که در بدنش فرورفته يا ريگهاى داغ بيابان او را رنج داده ديدهايد؟ پس چگونه مى شود تحمل کرد که در ميان دو طبقه آتش، در کنار سنگهاى گداخته، همنشين شيطان باشيد؟ آيا مى دانيد وقتى مالک دوزخ بر آتش غضب کند، شعلهها بر روى هم مى غلتند و يکديگر را مى کوبند و آن گاه که بر آتش بانگ زند، ميان درهاى جهنم به هر طرف زبانه مى کشد». انسانها در پيشگاه الهى در خطبهاى از نهج البلاغه اميرمؤمنان على عليهالسلام درباره زنده شدن انسانها در روز قيامت و حاضر شدن آنها در محضر الهى براى پاسخگويى اعمالشان چنين آمده است: «... تا آنجا که امور زندگانى پياپى بگذرد و روزگاران سپرى شود و رستاخيز برپا گردد. در آن زمان، انسانها را از شکاف گورها و لانههاى پرندگان و خانه درندگان و ميدانهاى جنگ بيرون مى آورند و آنها با شتاب به سوى پروردگار مى روند و به صورت دستههايى خاموش و صفهاى آرام و ايستاده حاضر مى شوند.چشم بيننده خدا آنها را مى نگرد و صداى فرشتگان به گوش مى رسد. در آن هنگام، انسان لباس نياز و فروتنى مى پوشد و مى بيند که درهاى حيله و فريب بسته شده و آرزوها قطع گرديده است. دلها آرام و صداها آهسته است و عرق از گونهها چنان جارى است که امکان حرف زدن نيست. اضطراب و وحشت همه را فرا گرفته، بانگى رعدآسا و گوشخراش، همه را لرزانده، به سوى پيشگاه عدالت براى دريافت کيفر و پاداش مى کشاند». توصيف بهشت و جهنم در سخنانى از امام على عليهالسلام در توصيف بهشت و جهنم چنين آمده است: «خداوند، فرمانبرداران و اهل طاعت را در جوار رحمت خويش جاى دهد و در بهشت جاويدان قرار دهد؛ خانهاى که مسکن گزيدگان آن هرگز کوچ نکنند وحالات زندگى آنان تغيير نپذيرد. در آنجا دچار ترس و وحشت نشوند و بيمارى ها در ايشان نفوذ نخواهد کرد. خطراتى دامنگيرشان نمى شود و سفرى در پيش ندارند تا از منزل به منزل ديگر کوچ کنند. اما گنهکاران را در بدترين منزلگاه درآورد و دست و پاى آنها را با غل و زنجير به گردنشان درآويزد؛ چنان که سرهايشان به پاها نزديک گردد. جامههاى آتشين بر بدنشان پوشاند و در عذابى که حرارت آتش آن بسيار شديد و صداى شعلهها هراسانگيز است، قرار دهد؛ جايگاهى که هرگز از آن خارج نگردد و براى اسيران آن غرامتى نپذيرند». براى غير دنيا آفريده شده ايد اميرمؤمنان على عليهالسلام در خطبه اى مردم را به موقتى بودن زندگى دنيا توجه داده است و مى فرمايد: «اى مردم! دنيا سراى گذر و آخرت خانه جاويدان است. پس از گذرگاه خويش براى سر منزل جاودانه توشه برگيريد و پردههاى خود را در نزد کسى که بر اسرار شما آگاه است، پاره نکنيد. پيش از آنکه بدنهاى شما از دنيا خارج گردد، دلهايتان را خارج کنيد. شما را در دنيا آزمودهاند و براى غير دنيا آفريدهاند. کسى که بميرد، مردم مى گويند: چه باقى گذاشت، اما فرشتگان مى گويند: چه پيش فرستاد؟ خدا پدرانتان را بيامرزد، مقدارى از ثروت خود را جلوتر بفرستيد تا در نزد خدا باقى ماند و همه را براى وارثان مگذاريد که پاسخگويى آن بر شما واجب است». فراهم نمودن زاد و توشه در فرمايشى از اميرمؤمنان على عليهالسلام خطاب به فرزند گرامى شان امام مجتبى عليهالسلام درباره ضرورت توجه به منازل مختلفى که پس از مرگ در پيش روى انسان است و نيز تلاش و کوشش در راه فراهم آوردن زاد و توشه براى اين مسافرت بسيار مهم چنين آمده است: «بدان! راهى پر مشقت و بس طولانى در پيش روى دارى و در اين راه، بدون تلاش بايسته و فراوان و زاد و توشه و سبک کردن بار گناه، موفق نخواهى بود. بيش از تحمل خود بار مسئوليت بر دوش منه که سنگينى آن براى تو عذابآور است. اگر مستمندى را ديدى که توشهات را تا قيامت مى برد و فردا که به آن نياز دارى به تو باز مى گرداند، کمک او را غنيمت بشمار و زاد و توشه را بر دوش او بگذار و اگر قدرت مالى دارى، بيشتر انفاق کن و همراه او بفرست؛ زيرا ممکن است روزى در رستاخيز در جستوجوى چنين فردى باشى و او را نيابى. به هنگام بى نيازى، اگر کسى از تو وام خواهد، غنيمت بشمار تا در روز سختى و تنگدستى به تو باز گرداند. بدان که در پيش روى تو، گردنههايى وجود دارد که در آن، حال سبکباران به مراتب بهتر از سنگينباران است». ناگهانى بودن مرگ يکى از ويژگى هاى مهم مرگ، ناگهانى بودن آن است. هيچ کس نمى داند چه روز و چه ساعتى اجل او فرا مى رسد و از اين دنيا رخت بر مى بندد. چه بسيار افرادى که در کمال سلامت روز را شروع کردند و تا غروب آن روز اجلشان فرا رسيد، در حالى که هيچ کس احتمال چنين اتفاقى را نمى داد. از اين رو انسان بايد هميشه آمادگى لازم را براى مسافرت آخرت داشته باشد. در فرمايشى از اميرمؤمنان عليهالسلام آمده است: «چه بسيار کسانى که در آغاز روز بودند و به شامگاه نرسيدند و چه بسيار کسانى که در آغاز شب بر اوحسد مى بردند و در پايان شب عزاداران به سوگش نشستند». گويى زندگى دنيا، يک روز بود اميرمؤمنان على عليهالسلام درباره زودگذر بودن عمر هشدار داده، مى فرمايد: «اى بندگان! خدا را خدا را، پرواکنيد که دنيا با قانونمندى خاصى مى گذرد. شما با قيامت به رشتهاى اتصال داريد؛ گويا نشانههاى قيامت آشکار مى شود و شما را در راه خود متوقف کرده با زلزلههايش سر رسيده است و سنگينى بار آن را بر دوش شما نهاده، رشته پيوند مردم با دنيا را قطع کرده و همه را از آغوش گرم دنيا خارج ساخته است. گويى يک روز بود و گذشت يا ماهى بود و سپرى شد. تازههاى دنيا کهنه شد و فربههايش لاغر گرديدند. سپس به سوى جايگاهى تنگ، در ميان مشکلاتى بزرگ و آتشى پر شراره مى روند که صداى زبانههايش وحشتزا، شعلههايش بلند و غرشش پرهيجان و گدازنده است. ... در آن ميان، پرهيزکاران از کيفر و عذاب در امانند و از سرزنشها آسوده و از آتش به دور و در خانههاى امن الهى، از جايگاه خود خشنودند». عبرت از گذشتگان مطالعه و تأمّل در زندگى گذشتگان، همواره در بردارنده نکات آموزنده اخلاقى و تربيتى است. مشاهده مى کنيم آنها که همواره بر شوکت، قدرت و ثروت خويش مغرور بودند و دست به هر ستمى مى زدند، اکنون در گوشهاى از اين زمين پهناور زير انبوهى از خاک رها شدهاند و روحشان در عالم برزخ پاسخگوى رفتار و اعمالشان است. امام على عليهالسلام دراين باره مى فرمايند: «همانا گذشتگان را ديدى که ثروتها اندوختند و از فقر و بيچارگى وحشت داشتند و با آرزوهاى طولانى فکر مى کردند در امانند و مرگ را دور مى پنداشتند، ديدى چگونه مرگ بر سرشان فرود آمد و آنان را از وطنشان بيرون راند؟... آيا نديديد آنان را که آرزوهاى دور و دراز داشتند و کاخهاى استوار مى ساختند و مالهاى فراوان مى اندوختند، چگونه خانههايشان گورستان شد واموال جمعآورى شدهشان تباه و پراکنده و از آنِ وارثان گرديد و زنان آنها با ديگران ازدواج کردند؟ آنها نه مى توانند چيزى به نيکى هاشان بيفزايند ونه از گناه توبه کنند». آمادگى براى سفر آخرت هر انسان عاقلى که سفرى در پيش داشته باشد، از مدتها قبل آمادگى هاى لازم و نيز زاد و توشه اين سفر را فراهم مى آورد تا بتواند در کمال موفقيت و سلامت اين سفر را پشت سر بگذارد. حال اين سؤال مهم مطرح مى شود که آيا شايسته نيست انسان براى مهمترين و حساسترين سفرى که در زندگى پيش روى خود دارد، زاد و توشهاى نيکو و شايسته فراهم آورد. اميرمؤمنان على عليهالسلام در سخنانى مى فرمايد: «وابستگى به دنيا را کم کنيد و با زاد و توشه نيکو به سوى آخرت باز گرديد که پيشاپيش شما گردنهاى سخت و دشوار و منزلگاههايى ترسناک وجود دارد که بايد در آن جاها فرود آييد و توقف کنيد. آگاه باشيد که فاصله نگاههاى مرگ بر شما کوتاه است و گويا هم اکنون چنگالهايش را در جان شما فرو مى بَرَد. کارهاى دشوار دنيا، مرگ را از يادتان برده و بلاهاى طاقتفرسا، آن را از شما پنهان داشته است. پس پيوندهاى خود را با دنيا قطع کنيد و از پرهيزکارى کمک بگيريد». از دگرگونى روزگار عبرت بگيريد گذشت زمان و گذر عمر، به انسانها هشدار مى دهد که خويشتن را براى مسافرت آخرت و کوچ کردن از اين سراى فانى آماده سازند؛ زيرا عالم قبر و برزخ و پس از آن قيامت، منزلگاههاى بسيار حساس و مهمى است که بدون آمادگى براى انسانها بسيار سخت و وحشتناک خواهد بود. اميرمؤمنان على عليهالسلام در سخنانى راجع به اين مسئله مى فرمايد: «فردا به امروز نزديک است. امروز با آنچه در آن است مى گذرد و فردا مى آيد و بدان مى رسد؛ گويى هر يک از شما در دل زمين به خانه مخصوص خود رسيده و در گودالى که کندهاند، آرميدهايد. وه که چه خانه تنهايى و چه منزل وحشتناکى و چه سيهچال غربتى! گويى هماکنون بر صور اسرافيل دميدهاند و قيامت فرا رسيده و براى قضاوت و حسابرسى قيامت بيرون شدهايد. پندارهاى باطل دور گرديده، بهانهها از ميان برخاسته و حقيقتها براى شما آشکار شده و شما را به آنجا که لازم بود کشاندهاند. اگر چنين است، از عبرتها پند گيريد و از دگرگونى روزگار عبرت پذيريد و از هشدار دهندگان بهرهمند گرديد.» توصيف مرگ اگر انسان اندکى به واقعيت مرگ بينديشد و باور کند که دير يا زود از اين سراى فانى کوچ خواهد کرد، ديگر تحت تأثيرخواهشهاى نفسانى خويش قرار نخواهد گرفت و هرگز به لذتهاى فانى و زودگذر دنيا دل خوش نخواهد شد؛ بلکه همواره با اعمال نيک به فراهم آوردن زاد و توشه براى سفر آخرت همت خواهد گمارد. اميرمؤمنان در سخنانى، اين گونه به توصيف «مرگ» پرداخت است: «مرگ، نابود کننده لذتها و خواهشهاى نفسانى و دور کننده اهداف شماست. مرگ، ديدار کنندهاى دوست نداشتنى، هماوردى شکستناپذير و کينهتوزى است که بازخواست نمى شود. دامهاى خود را هماکنون بر دست و پاى شما آويخته و سختى هايش شما را فرا گرفته و تيرهاى خود را به سوى شما پرتاب کرده است. قهرش بزرگ، دشمنى اش پياپى و تيرش خطاناپذير است. چه زود است که سايه مرگ، شدت دردهاى آن، تيرگى هاى لحظه جان کندن، بيهوشى سکرات مرگ، ناراحتى و خارج شدن روح از بدن، تاريکى چشم پوشيدن از دنيا و تلخى خاطرهها شما را فرا گيرد». مرگ از شما غفلت نمى کند انسان چه بخواهد و چه نخواهد، مرگ و اجلش فرا خواهد رسيد و هرگز براى هميشه در اين دنيا زندگى نخواهد کرد. حتى انبياى الهى که بهترين بندگان خدا بودند، پس از چند سال زندگى در اين دنيا، از اين جهان رخت بربستند. اميرمؤمنان على عليهالسلام در اين باره مى فرمايد: «مردم! شما را به يادآورى مرگ سفارش مى کنم. از مرگ کمتر غفلت کنيد. چگونه آن را فراموش مى کنيد، در حالى که شما را فراموش نمى کند؟ چگونه طمع مى ورزيد، در حالى که به شما مهلت نمى دهد؟ مرگ گذشتگان براى عبرت شما کافى است. آنها را به گورشان بردند، بى آنکه بر مرکبى سوار باشند. ايشان را در قبر فرود آوردند، بى آنکه خود فرود آيند. چنان از ياد رفتند، گويى از آباد کنندگان دنيا نبودند و آخرت همواره خانهشان بود. ... از چيزهايى که با آنها مشغول بودند جدا شدند و آنجا را که سرانجامشان بود، ضايع کردند. اکنون نه قدرت دارند از اعمال زشت خود دورى کنند و نه مى توانند عمل نيکى بر نيکى هاى خود بيفزايند». ضرورت ياد مرگ به ياد مرگ بودن، يکى از عوامل بسيار مهم و تأثيرگذار در رشد و تکامل اخلاقى آدمى است؛ زيرا انسانى که همواره به ياد مرگ باشد، ظواهر فريبنده دنيا او را از مسيرحق و حقيقت منحرف نمى سازد. از اين رو اميرمؤمنان على عليهالسلام در نامهاى به فرزند برومندش امام حسن عليهالسلام مى نويسد: «پسرم! بدان تو براى آخرت آفريده شدى نه دنيا. براى رفتن از دنيا، نه پايدار ماندن درآن. براى مرگ، نه زندگى جاودانه در دنيا که هر لحظه ممکن است از دنيا کوچ کنى و به آخرت در آيى. تو شکار مرگى که فرارکننده آن نجاتى ندارد. هر که را بجويد به او مى رسد و سرانجام او را مى گيرد. از مرگ بترس. نکند زمانى سراغ تو را گيرد که در حال گناه يا در انتظار توبه کردن باشى و مرگ مهلت ندهد و بين تو و توبه فاصله اندازد که دراين حال خود را تباه کردهاى. پسرم! فراوان به يادمرگ باش و به ياد آنچه به سوى آن مى روى و پس از مرگ در آن قرار مى گيرى تا هنگام ملاقات با مرگ، از هر نظر آماده باشى. نيروى خود را افزون کن و کمر همت را بسته نگهدار که ناگهان نيايد و مغلوبت نسازد». تاريکى و وحشت قبر اميرمؤمنان على عليهالسلام در سخنانى راجع به قبر و دشوارى هاى آن چنين مى فرمايد: او را در سرزمين مردگان مى گذارند و در تنگناى قبر تنها خواهد ماند. حشرات درون زمين، پوستش را مى شکافند و خشت و خاک گور بدن او را مى پوساند. تند بادهاى سخت آثار او را نابود مى کند و گذشت شب و روز، نشانههاى او را از ميان برمى دارد. بدن پس از آن همه طراوت متلاشى مى گردد و استخوانها بعد از آن همه سختى و مقاومت پوسيده مى شود و روح درگرو سنگينى بار گناهان است. آنجاست که به اسرار پنهان يقين مى کند، اما نه بر اعمال نيکش چيزى اضافه مى شود و نه مى تواند از اعمال زشت توبه کند». پيام مردگان زيارت قبرمؤمنان، يکى از اعمال مستحبى است که در روايات اسلامى بسيار بر آن تأکيد شده است؛ زيرا اين زيارت، نه تنها براى انسان زيارت کننده پاداش به همراه دارد، بلکه يادآورى و تذکرى براى اوست تا براى لحظاتى در احوالات آنان بينديشد و عبرت بگيرد. اميرمؤمنان على عليهالسلام درسخنانى در اين باره مى فرمايد: «حال اگر چه آثارشان نابود و اخبارشان فراموش شده، اما چشمهاى عبرت بين آنها را مى نگرد و گوش جان اخبارشان را مى شنود که با زبان ديگرى با ما حرف مى زنند و مى گويند: چهرههاى زيبا، پژمرده و بدنهاى ناز پرورده، پوسيده شد. بر اندام خود لباس کهنگى پوشاندهايم و تنگى قبرما را در فشار گرفته، وحشت و ترس را از يکديگر به ارث بردهايم و خانههاى خاموش قبر بر ما فرو ريخته و زيبايى هاى اندام ما را نابود و نشانههاى چهرههاى ما را دگرگون کرده است. اقامت ما در اين خانههاى وحشتزا طولانى است؛ نه از مشکلات رهايى مى يابيم ونه از تنگى قبر گشايشى فراهم مى شود». منبع: ماه نامه گلبرگ - 1384 - شماره 66، شهريور
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان