24 آذر 1396, 23:53
دوران امامت امام حسن مجتبی(ع) یکی از دشوارترین ادوار تاریخ اسلام محسوب میشود. از یک سو، دسایس معاویه برای به دست آوردن قدرت و از سوی دیگر، سستی یاران امام(ع)، شرایط را به گونهای رقم زد که آن حضرت، در نهایت ناچار به پذیرش صلح شد. اگرچه مفاد قرارداد صلح از سوی معاویه محترم شمرده نشد و او رسماً قول و قرارش را زیر پا گذاشت، اما دستاورد مهم این اقدام تاریخی و راهبردی که امام مجتبی(ع) برای رسوا کردن دستگاه مُزَوِّر اموی در پیش گرفت، بعدها زمینهساز سقوط آن ها شد. معاویه، با وجود پیروزی ظاهری و به دست گرفتن قدرت، همواره از نفوذ شخصیت امام حسن مجتبی(ع) بیم داشت. او میدانست که محبوبیت امام(ع) به ویژه در منطقه حجاز و آگاهی مسلمانان از جایگاه و منزلت آن امام همام، میتواند به اقتدار و مشروعیت وی، آسیبی جدی وارد کند؛ به همین دلیل و با وجود آن که امام مجتبی(ع) اقدامی عملی علیه معاویه انجام نداده بود، نقشه به شهادت رساندن آن حضرت را کشید و در نهایت، امام مجتبی(ع) را با دسیسه چینی و به کار گرفتن برخی اطرافیان خائن و دنیاپرست، به شهادت رساند. واقعه شهادت امام(ع) و سپس وقایعی که در مراسم تشییع پیکر مطهر آن حضرت اتفاق افتاد و باعث شد تا به جای «جوار پیامبر خدا(ص)»، بقیع مدفن «سبط اکبر» شود، در زمره دردناکترین وقایع تاریخ اسلام، در سده نخست هجری قرار دارد. آن چه در پی میآید، فرازهایی از کتاب ارزشمند «زندگانی امام حسن مجتبی(ع)»، اثر محقق و دانشمند ارجمند، حجتالاسلام و المسلمین «سیدهاشم رسولی محلاتی» است که در آن واقعه محنتانگیز شهادت امام حسن مجتبی(ع)، به نقل از منابع معتبر تاریخی، بررسی شده است.
شرح واقعه غم انگیز شهادت امام حسن (ع) را با سخنانی از مورخان بزرگ شیعه و اهل سنت آغاز می کنیم. شیخ مفید(ره) در ارشاد فرموده است: «چون کار صلح میان امام حسن(ع) و معاویه، چنان که گفته شد، به پایان رسید، آن حضرت به مدینه رفت و در حالی که خشم خود را فرو میخورد، خانهنشین شد و چشم به راه دستور خداوند عزوجل بود و در آن جا بماند. از سوی دیگر، چون 10 سال از خلافت معاویه گذشت، او تصمیم گرفت برای پسرش یزید از مردم بیعت بگیرد. پس پنهانی کسی را نزد جعده، دختر اشعث بن قیس و همسر امام حسن (ع) فرستاد که او را به زهر دادن امام (ع) وادار کند و به عهده گرفت (که اگر این کار را بکند) او را به همسری پسرش یزید در آورد و صد هزار درهم پول نیز برای او فرستاد و جعده آن حضرت را زهر خورانید.» شیخ مفید (ره) در ادامه چنین مینویسد: «از جمله روایاتی که دراین باره رسیده، حدیثی است که عیسی بن مهران (با سندش) از مغیره روایت میکند که گفت: معاویه کسی را نزد جعده، دختر اشعث بن قیس فرستاد [و گفت] که من تو را به همسری پسرم یزید درخواهم آورد، به شرط آن که تو حسن را زهر دهی و صد هزار درهم نیز برای او فرستاد. آن زن این کار را کرد و حسن(ع) را زهر داد و معاویه پول را به او داد ولی او را به همسری یزید در نیاورد.»
از میان دانشمندان اهل سنت، «ابن عبدالبر الندلسی» از قتاده و ابوبکر بن حفص روایت کرده است که گفته اند: «حسن بن علی، رضی ا... عنهما را مسموم کردند و همسرش جعده، دختر اشعث بن قیس کندی، او را مسموم کرد و گروهی نیز گفته اند: این جنایت به دسیسه معاویه انجام شد، به این گونه که جعده را در برابر مالی که به او داد، به این کار وادار کرد.
بنا بر روایت راوندی در «خرائج»، جعده زهر را در شیر یا نوشیدنی دیگری ریخت و امام حسن(ع) که در آن روز گرم روزه بود، وقتی به خانه بازگشت و هنگام افطار شد، جعده آن شربت مسموم را نزد آن حضرت آورد و امام (ع) آن را نوشید و چون زهر را احساس کرد، فرمود :«ای دشمن خدا! مرا کُشتی؟ خدا تو را بکشد! به خدا سوگند؛ پس از من به آن چه میخواهی، نخواهی رسید و خدا تو را خوار خواهد کرد.» از امام صادق (ع) روایت شده است که فرمود: «به راستی که خود اشعث در به شهادت رساندن امیرالمؤمنین(ع) شرکت و دخترش جعده نیز، امام حسن(ع) را مسموم کرد و پسرش (محمد بن اشعث) هم در به شهادت رساندن امام حسین(ع) شرکت داشت.»
وقتی که امام (ع) درد شدیدی در سینه و شکم خود احساس کرد، فرمود: «همه از جانب خدا آمده و به سوی خدا باز میگردیم. سپاس خدای را بر دیدار سرور رسولان، پدرم آقای اوصیا، مادرم بانوی زنان جهان، عمویم جعفر طیار و حمزه سید الشهدا.» نقل شده است که برای امام حسن(ع) پزشک حاذقی آوردند و آن پزشک، پس از معاینه دقیقی که کرد، گفت: «به راستی که این زهر، بر بدن او اثری شدید گذاشته است.» شیخ مفید (ره) و دیگران نوشتهاند که امام حسن(ع) پس از نوشیدن این زهر، 40 روز بیمار بود و روز به روز بیماری آن حضرت شدت مییافت تا هنگامی که به دیدار پروردگار شتافت. تعدادی از علما و دانشمندان اهل سنت و علامه گنجی در کتاب «کفایه الطالب» و ابن شهرآشوب(ره) در «مناقب» و علی بن عیسی اربلی در «کشف الغمه» نیز همین مطلب را نقل کرده اند اما در«تحف العقول» نقل شده است که آن بزرگوار، پس از نوشیدن زهر، دو روز بیشتر زنده نبود.
یکی از وعدههای معاویه به جعده این بود که اگر چنین جنایتی را انجام دهد، او را به همسری یزید درآورد؛ ولی معاویه پس از شهادت امام حسن (ع) وقتی جعده درخواست انجام این وعده را از او کرد، طبق روایت مسعودی، به صورت مسخره و استهزا به او گفت: ما یزید را دوست داریم و اگر این مسئله نبود، ما به وعده خود وفا می کردیم! در واقع معاویه حاضر نبود زنی را به همسری فرزندش درآورد که بهترین خلق را به شهادت رسانده بود. شیخ مفید (ره) و ابن شهر آشوب نقل کردهاند که «مردی از خاندان طلحه، جعده را به زنی گرفت و فرزندانی برای او آورد و هرگاه میان آن فرزندان و دیگر قبایل قریش گفت و گویی پیش می آمد، قریش آنان را سرزنش می کردند و به آنان می گفتند: ای پسران آن زنی که شوهرش را زهر خورانید.»
امام حسن مجتبی(ع) در آخرین لحظات حیات مبارکش، برادرش امام حسین(ع) را نزد خود خواند و به آن حضرت وصیت کرد: «این است که آن چه وصیت میکند به آن حسن بن علی به برادرش حسین بن علی؛ وصیت میکند که گواهی دهد معبودی جز خدای یکتا نیست که شریک ندارد. پرستش می کند او را، از آن سبب که شایسته پرستش است؛ شریکی ندارد و کسی مثل و مانند او نیست؛ به راستی که هر چیزی را او آفریده و به خوبی و به طور کامل اندازه آن را مقدر فرموده است؛ شایستهترین معبود و سزاوارترین کسی است که او را ستایش کنند. هر که فرمانبرداری او کند، راه رشد را یافته است و هرکس نافرمانی اش کند، به گمراهی و سرشکستگی افتاده است و هرکس به سوی او بازگردد، راهنمایی شده است. من تو را سفارش می کنم ای حسین! به بازماندگانم از خاندان و فرزندان و خانواده خودت که از بدکارشان در گذری و از نیکوکارشان بپذیری و برای آن ها جانشین و پدری مهربان باشی و دیگر آن که، مرا نزد رسول خدا دفن کنی که من به او و خانه او، شایسته تر از دیگران هستم و اگر از این کار مانع شدند و جلوگیری کردند، من تورا به حق قرابت و نزدیکی که خدا برای تو قرار داده است و قرابتی که با رسول خدا داری سوگند می دهم که اجازه ندهی در این راه، به خاطر من، به اندازه خونی که از حجامت گرفته می شود، خونی ریخته شود تا آنگاه که رسول خدا(ص) را دیدار کنم و شکایت خود نزد او برم و آنچه از این مردم، پس از وی بر ما رفته است، به او گزارش کنم.» امام حسن مجتبی(ع) این را فرمود و سپس روحش به ملکوت اعلی پرکشید.
روزنامه خراسان
تاریخ انتشار: پنج شنبه 4 آبان ماه 1396
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان