مرورگر شما از جاوا اسکریپت پشتیبانی نمی کند. این مسئله ممکن است باعث ایجاد عملکرد غیر صحیحی در سایت گردد.
بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی
خانه
درباره ما
تماس با ما
جستجو
بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی
جستجو
موضوعات
منو
اسلام برای کنترل عشق به جنس موافق و مخالف چه راهکاری پیشنهاد کرده است؟
24 آبان 1393, 14:9
اسلام برای کنترل عشق به جنس موافق و مخالف چه راهکاری پیشنهاد کرده است؟
پرسش:
اسلام برای کنترل عشق به جنس موافق و مخالف چه راهکاری پیشنهاد کرده است؟
پاسخ:
پاسخ: برای دستیابی به پاسخی مناسب، نخست لازم است به مقدماتی درباره ی معنای «عشق» و انسان عاشق توجه نماییم. معنای عشق در لغت، «عشق» را محبت شدید و علاقه افراطی و دل بستگی زیاد نسبت به یک شئ و یا یک شخص معرفی کردهاند. محقق بزرگ خواجه طوسی در شرح اشارت بوعلی مینویسد: «والحب اذا افرط سمی عشقاً؛ محبتی که از اندازه زیادتر شود و از حد خود بگذرد، عشق مینامند». آیت اللَّه جوادی آملی نیز در کتاب حماسه و عرفان به همین معنا اشاره دارند. ریشه این واژه از «عشقه» گرفته شده است، و آن نام گیاهی است که بر تنه درخت میپیچد، آب آن را میخورد، رنگ آن را زرد میکند و بالاخره آن را خشک میکند و خود با طراوات میماند. اما در اصطلاح، عشق را از کیفیات نفسانی قلمداد میکنند که به سبب سیطره شدید تفکر در زیبایی و نیکویی محبوب و کثرت مشاهده شئون اطوار و آثار حسن معشوق در نفس و جان آدمی تحقق مییابد. از نظر بوعلی عشق حقیقی در تمام موجودات ساری و جاری است. عشق حقیقی همان ابتهاج، سرور، نشاط ناشی از تصور ذات معشوق میباشد. عشق در قرآن و روایات واژه «عشق» در قرآن نیامده؛ اما مفهوم آن که محبت شدید و دل باختن به محبوب میباشد، وجود دارد. در سوره بقره آیه 165 می خوانیم: «الَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبَّاً لِلَّهِ» و]لی[ کسانی که ایمان آورده اند خدا را بیشتر دوست دارند. گروهی از مترجمان و مفسران «اشد حباً» را به عشق ترجمه کردهاند. در سوره یوسف نیز آمده است: وقتی جریان محبت و علاقه شدید زلیخا به یوسف در شهر منعکس شد، گروهی از زنان شهر گفتند: همسر عزیز، جوانش (غلامش) را به سوی خود دعوت میکند عشق این جوان در اعماق قلبش نفوذ کرده است. در روایات واژه عشق و مفهوم آن به طور مستقیم به کار رفته است؛ برای نمونه از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) روایت شده است: «افضل الناس من عشق العبادة فعانقها واحبها بقلبه و باشرها بجسده و تفرغ لها » بهترین مردم کسی است که به عبادت عشق بورزد و با عبادت هم آغوش گردد و از قلب، دوستش بدارد و آن را با بدن انجام دهد و خود را در اختیار آن بگذارد. سخن دیگر از امیر بیان و مولای متقیان در خطبه 108 نهجالبلاغه است: «من عشق شیئاً غشی بصره و أمرض قلبه و...» هر کس عاشق چیزی شود، آن چیز چشمش را کور می سازد و دلش را بیمار می گرداند ]به طوری که عیب آن را ننگریسته، زشتیاش را نیکو بیند[. این محبت شدید در دعاها و مناجات اهل بیت(علیهم السلام) نیز به کار رفته است. عشق در کلام بزرگان یکی از موهبتهای بزرگ و ارزشمند الهی به انسان خاکی، کیمیای ناشناخته عشق است؛ حالتی که منشأ تمام کمالات والای نفسانی و یکی از مهمترین عوامل حرکت، آگاهی و رشد در انسان بوده و جایگاه والای قلب، مکان و ظرف آن میباشد. حریم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است کسی این آستان بوسد که سر در آستین دارد به فرموده برخی، عشق ستارهای برافروخته از تجلی حسن معشوق ازلی است که آدمی و پری، طنین هستی اویند و آن قدر این عشق مقدس است که دست فرشته به آن نرسد. عشق معجونی است که همه جهان زنده به او و جنبش افلاک به برکت او است. مولانا عشق را وصف ایزد و از اوصاف خداوند بینیاز میداند. عشق از اوصاف خدای بینیاز عاشقی بر غیر او باشد مجاز عشق رها شدن از پلیدیها و عیب ها، و سوختن در برق عشق، نوازشگر دل و روح آدمی است. هر که را جامه زعشقی چاک شد او ز حرص و جمله عیبی پاک شد در پایان یادآور می شویم که صدرالمتالهین ـ عارف و حکیم نامور ـ میگوید: «عشق» عین «وجود» و وجود عین عشق است و هر دو عین حسن و جمال اند و مراتب و درجات عشق به اندازه مراتب وجود است و این دو با هم ملازم بوده، و بین تمام موجودات عالم جریان دارند. انواع عشق برای عشق تقسیمبندیهای متعددی نقل شده، ولی معروفترین آن ها به قرار ذیل است: 1. عشق حقیقی: که همان محبت الهی و عشق به لقای محبوب حقیقی یعنی ذات احدیت است. 2. عشق مجازی: عشقهای غیرحقیقی، زودگذر و ظاهری که بین موجودات وجود دارد و منحصر به انسان هم نیست؛ بلکه ممکن است یک طرف انسان و طرف دیگر موجودات دیگر باشند. یادآور می شویم که عشقهای وهمی و خیالی در محدوده عشقهای مجازی است. راه حلها با توجه به این مقدماتی که بیان شد و تقسیماتی که درباره عشق مطرح گردید، اینک به این مسئله توجه می نماییم که اگر جوانی به دلایلی گرفتار عشقهای مجازی شد و در وجود خود احساس گناه کرد، برای معتدل کردن این عشق چه باید بکند. آنچه مهم است کنترل عقلایی و دینی این احساسات میباشد تا فرد دچار گرفتاریها و دردهای جسمی و روحی نگردد و این علاقه و دوست داشتن در مسیر معین به اندازه مشخص جهتدهی شود، و در غیر این صورت موجب بر هم خوردن برنامه سعادت او میگردد. حکما گفتهاند: «شدت و ضعف محبت» متناسب است با «میزان درک کمال محبوب»؛ توضیح مطلب اینکه: هرچه «معرفت و آگاهی» انسان نسبت به خوبیها و کمالات محبوب بیشتر شود، «محبت» به او نیز بیشتر میشود؛ برای مثال، شما شخصی را به عنوان دوست انتخاب میکنید، در هر ملاقات و ارتباط جدید هر چه از خوبیهای او با خبر میشوید، محبت شما به او بیشتر میشود. مثلاً در ملاقات اولی به خاطر ورزشکار بودن به او علاقهمند می شوید، ولی بعد متوجه می شوید دانشآموز موفقی نیز هست و در کنار درس و موفقیت در ورزش، حافظ قرآن نیز می باشد، و خلاصه هر چه از کمالات و خوبیهای او بیشتر آگاه میشوید، علاقه شما به او بیشتر میشود. با توجه به مطالبی که گذشت، میبینیم گاهی برخی افراد به یکدیگر علاقهمند میشوند، در حالی که هیچ شناختی نسبت به هم ندارند و بعد هم که ملاقاتها بیشتر میشود، کمال و خوبی خاصی در محبوب خود نمیبیند، ولی علاقه او بیشتر میشود و این محبت آن قدر شدید میشود که گاهی به مرحله عشق میرسد. این واقعیت چطور با آن قاعده بالا سازگار است؟! قاعده یاد شده میگوید: «هرچه کمالات بیشتر باشد، علاقه بیشتر میشود.» ولی اینجا میبینیم کمالی وجود ندارد، ولی علاقه و عشق آمده. به نظر میرسد پاسخ این باشد که برخی افراد به ویژه بعضی جوانان پس از ملاقات اول و علاقه ابتدایی که به محبوب خود پیدا میکنند، از محبوب خود یک شخصیت ایده آل و با کمالی در ذهن خود میسازند و به آن شخصیت که در ذهن و خیال خود دارند، علاقهمند میشوند و هر روز کمالاتی را برای او فرض میکنند و خوبیهایی را برای او توهم میکنند، و بر اساس آن شخصیت و محبوب خیالی و مفروض که برای خود ساخته اند، محبتشان بیشتر میشود و عشق، علاقه و دفاع از او نیز لحظه به لحظه افزایش مییابد. این در حالی است که خود او میداند و همه اطرافیان نیز میدانند که آن محبوب این کمالات را که ندارد هیچ، ارزش این همه دفاع و وقت صرف او کردن را نیز ندارد؛ اما او کمالات و ارزشهایی را برای او تصور کرده و دارد با آن عشق بازی میکند تا حدی که معایب او اصلاً دیده نمیشود و گاهی «معایب» را نیز «محاسن» میشمارد. راه حل اول به نظر میرسد انسان برای خروج از این بن بست و رهایی از بند عشقهای مجازی این چنینی باید قدری «تفکر» کند و شخصیت محبوب خود را از زیر ذرهبین «عقل» بگذراند و ببیند آیا واقعاً او این همه کمال را دارد و آیا اصلاً عیبی ندارد که این مقدار برای او ارزش قائل شده است؟! به سخن دیگر چنین افرادی اگر به واقعیتگرایی نزدیک شوند و از خیالبافی و توهم فاصله بگیرند، بخش عمدهای از مشکلشان حل میشود و محبت آن ها به افراد اعتدال می یابد. راه حل دوم نکته قابل توجه دیگر این است که نیازهای «عاطفی» و «جنسی» دو عاملی هستند که انسان را به سوی دوست داشتن و عشق ورزیدن به دیگران سوق میدهد و این امری طبیعی است. با توجه به این نکته باید ببینیم این عشقی که ایجاد شده آیا ریشه عاطفی دارد یا ریشه جنسی، اگر علاقه جنسی است آیا معشوق از جنس مخالف است یا همجنس، و هر یک از این موارد پاسخ خاص خود را میطلبد که به اجمال اشاره میکنیم. ـ اگر ریشه این عشق و علاقه که انسان را به این مشکل گرفتار کرده، مسائل «عاطفی» باشد، شخص باید این خلأ را از درون خانواده پر کند. با علاقه به پدر و مادر و دیگر افراد خانواده می توان این خلأ عاطفی را از بین برد تا نیاز به جایگزینی افراد دیگر نبوده و در دام عشقهای مهلک مجازی گرفتار نیاید. ـ اگر این علاقه «جنسی» است و معشوق نیز از جنس موافق است، انسان باید در مورد عاقبت اخروی و دنیوی این نوع عشق و علاقه خوب فکر و مطالعه کند؛ چنان که حضرت علی(علیه السلام) میفرماید: «هر وقت خواستید کاری انجام دهید، نخست در عاقبت آن کار خوب تفکر نمایید.» بنابراین باید توجه داشت که عاقبت اخروی این کار عذاب آلود است و عاقبت دنیوی آن افزون بر آبروریزی و لگدمال شدن شخصیت انسان، فرد را گرفتار بیماریهای جسمی و روحی خطرناک و استعدادهای انسان را ضایع میکند و از شکوفا شدن آن جلوگیری میکند. اما اگر این علاقه عاطفی یا جنسی به جنس مخالف است، راه حلهای خود را میطلبد؛ از جمله: 1. انسان مسئله را با خانواده خود در میان بگذارد تا رسماً از معشوق مورد علاقه خود برای ازدواج خواستگاری کند و از این کار هراسی در دل نداشته باشد؛ البته این کار باید با توکل بر خدا و همراه با شناخت و مشورت با دیگران و بدون عجله و با انجام تحقیقات کامل صورت گیرد. اما اگر جواب آن ها منفی بود یا شرایط ازدواج وجود نداشت، چه باید کرد؟ 2. پس از صبر و بردباری، قاطعانه و با اراده محکم و با توکل بر خدا تصمیم بگیرد او را به فراموشی بسپارد، و مهمترین عامل در این مرحله این است که مطمئن باشد در آینده نزدیک او را فراموش خواهد کرد و ان شاء اللَّه همسر بهتری برای او پیدا خواهد شد. 3. ایجاد پیوند و رابطه قلبی عمیق با خالق زیباییها و کمالات، یعنی خداوند متعال، با این عقیده که هر چه زیبایی و کمال در عالم هست، از او است و عشق به او، پایدار و بقیه عشقها فانی و زودگذر است. 4. با برنامهریزی دقیق و منظم، وقت خود را به مطالعه و ورزش و کار و تلاش و رفاقت و مجالست با دوستان مذهبی و شرکت در مجالس اهل بیت(علیهم السلام) و مانند اینها، به نحو احسن بگذارند، و سعی کند از بیکاری و پرداختن به امور بیهوده و خلوت گزینی و گوشهگیری پرهیز کند، تا ذهن خود به خود از این محبتها خالی شود. 5. دوران جوانی پر از شور و هیجان و احساس است. این نوع مسایل طبیعی است و با اندک بهانهای به وجود میآید و با اندک بهانه و تلاشی فراموش میشود؛ برای مثال، همین اندازه که انسان متوجه شود محبوب او با شخص دیگری رفت و آمد میکند، از او دلگیر میشود و در نتیجه رفته رفته به قطع رابطه میانجامد. 6. در نظر خود بین عشق حقیقی که مربوط به خدا و اولیای خداست، و عشق مجازی مقایسه کند و توجه کند که عاقبت عشق حقیقی عزت نفس، حقیر شدن مشکلات، تاثیر نداشتن تعریف و مدح دیگران، احساس امنیت و آرامش و ثبات قدم داشتن و محبوب شدن پیش دیگران و نتیجه عشقهای غیرحقیقی خفّت و خواری و حقیر شدن است. در پایان یادآور می شویم که به باور عموم روانشناسان، جوانان افزون بر مطالعه منابعی در این خصوص، بی نیاز از مشاوره حضوری با کارشناسان نیستند.
اسلام برای کنترل عشق به جنس موافق و مخالف چه راهکاری پیشنهاد کرده است؟
مقالاتی که اخیرا مشاهده شده اند.
نظر آیت الله اراکى درباره ایت الله سید احمد خسروشاهی
20 فروردین 1404, 21:14
شرح «شرح چغمینى» قاضى زاده رومى
20 فروردین 1404, 21:14
عرفان های کاذب و کاهش نقش دین در زندگی
20 فروردین 1404, 21:14
نظر سیّدحسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان درباره آیت الله سید محمد باقر حکیم
20 فروردین 1404, 21:14
سید محمد باقر خوانساری (چهار سوقی، صاحب روضات الجنات)
20 فروردین 1404, 21:14
نظر خود را بنویسید!
در حال حاضر هیچ نظری برای این مقاله وجود ندارد.
برای درج نظر خود درباره
اسلام برای کنترل عشق به جنس موافق و مخالف چه راهکاری پیشنهاد کرده است؟
فیلدهای زیر را پر کنید.
نظر شما
عنوان
این فیلد اجباریست.
امتیاز
-
1
2
3
4
5
این فیلد اجباریست.
نظر شما
این فیلد اجباریست.
اطلاعات شما(اختیاری)
نام شما
آدرس شما
پست الکترونیک
جستجو
این موضوعات را نیز بررسی کنید:
پرسش و پاسخ
جدیدترین ها در این موضوع
رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران
در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزشهای اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهمالسلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شدهاند با تلاشهای خود سعی بر بیارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
30 خرداد 1403, 15:48
تبیین و ضرورتشناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری
در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مسالهی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
30 خرداد 1403, 15:48
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری
در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
30 خرداد 1403, 15:48
دختر در آینه تعامل با پدر
یهود از پیامبری حضرت موسی علیهالسلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیهالسلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
30 خرداد 1403, 15:47
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل
با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
30 خرداد 1403, 15:47
سایت های پژوهشکده باقرالعلوم
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان
پژوهه تبلیغ
Powered by
TayaCMS