20 شهریور 1391, 0:0
ابن خلدون، فلسفه تاريخ، جامعه شناسي
رضا نورزوی
ابن خلدون فیلسوف و مورخ بزرگ جهان اسلامی تلقی میشود که یکی از افتخارات سرزمین اسلام در جهان میباشد، زیرا اندیشه و عقاید او در باب فلسفه، جامعه شناسی و تاریخ توسط بسیاری از اندیشمندان و متفکران مورد استفاده و تحلیل قرار گرفته است. ابن خلدون با لقبهای «فیلسوف المورخین» و «منتسکیوی عرب» معروف میباشد و بحق این عناوین برازنده سطح علمی و دانش وی است.
ابن خلدون مقدمات علوم را تحت تعالیم پدرش فرا گرفت، او در کنار خانواده اش حیات خوبی را سپری میکرد، اما در هفده سالگی با نخستین فاجعه زندگیاش روبه رو شد، یعنی پدر و مادر و تمام افراد خانواده خود را در یک اپیدمی طاعون از دست داد. این حادثه به حدی روحیات و احساسات ابن خلدون را تحت تاثیر قرار داد که وی اقدام به ترک وطن نمود، اما حاکم شهر مانع شد و او را به استخدام خود درآورد. او زندگی پر از فراز و نشیبی داشت، مدتی از حیات خود را در مسائل و امور حکومتی طی کرد، بخشی را هم در زندان و تبعید سپری نمود، اما در تمام ناخوشایندیهای روزگار از کسب علم و دانش و نگارش آثار و رسالات مهم دست بر نداشت. در واقع پرداختن به مسائل علمی در کنار مشکلات روزمره، امری دشوار میباشد، اما ابن خلدون در زندگانی سیاسی خود و در مراحل اوج و یا سقوط حیات خود، از مطالعه و دانش دست نکشید. اما او احساس میکرد که سیاست وی را از دانش باز میدارد و آرزو میکرد تا به طور همیشگی دست از سیاست بردارد تا بتواند با فراغ بال و آسودگی به کسب دانش بپردازد.
مهمترین اثر ابن خلدون کتابی است به نام «کتاب العبر و دیوان المبتدا و الخیر فی ایام العرب و العجم و البریر» در تاریخ عمومی که مقدمه آن یکی از شاهکارهای فلسفی و تاریخی عالم اسلام است و نخستین تصنیف در علم الاجتماع و فلسفه تاریخ به شمار میرود. او در این کتاب خود به مبادی علم اقتصاد سیاسی و عدالت اجتماعی در حیطه علوم تاریخ و جامعه شناسی میپردازد.
ابن خلدون، در دیدگاه خود معتقد به فلسفه اثباتی بود و مطالعه و بررسی خود را مانند متفکران قرنها بعد مغرب زمین، چون منتسکیو و بکل با نظریههای اثباتی شروع میکند. یکی از مهم ترین مسائل که توجه ابن خلدون را به خود معطوف داشت و او توانست در این حیطه، مطالعات و نتایج مهمی را عرضه کند، مسئله تاثیرات جغرافیایی و ویژگیهای طبیعی را بر روی ایجاد و توسعه فرهنگهای بزرگ بشری بود. او بخصوص عوامل آب و هوایی را در ایجاد تمدنها و فرهنگ بسیار مهم و اساسی تلقی مینمود.از دید ابن خلدون، عصبیت به عنوان عامل تکامل انسان و تمدن محسوب میگردد. اساس تشکیل سلسلهها روی عصبیت قرار دارد. انقراض آنها هم در اثر ضعف و فقدان عصبیت میباشد. با این حال منظور ابن خلدون از عصبیت دولت چندان مشخص نمیباشد، به نظر میآید، وی احساسات و تمایلات شدید و جدی مشترک گروهی از مردم را درباره یک فرد و یا یک خانواده و یا یک عقیده و دیدگاه را عصبیت مینامد که انسان را به فداکاری و اقدام وا میدارد.
استفانو کولوزیو مینویسد: هیچ کس نمیتواند انکار کند که ابن خلدون مناطق مجهولی را در عالم کشف کرده است. وی بر ماکیاولی و منتسکیو و ویکو، پیشی جسته است.کولوزیو نیز مینویسد: ابن خلدون نخستین نویسنده ای است که در جهان در موضوع فلسفه تاریخ به بحث و تحقیق آغاز کرده است. ناتانیل اشمیت آمریکایی مینویسد: ابن خلدون در دانش جامعه شناسی به مقامی نایل آمده است که حتی آگوست کنت در نیمه نوزدهم بدان نرسیده است.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان